اخیرا آماری از بازدید نوروزی موزهها توسط محمدرضا کارگر مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اعلام شد، به گفته این مقام مسوول یک میلیون و 246 هزار و 102 گردشگر نوروزی از موزههای ایران بازدید کردهاند. همچنین این آمار نشان میداد تهران، استان فارس، اصفهان و خراسان رضوی بیشترین بازدیدکننده را داشته که به ترتیب شامل موزههای سعدآباد، گلستان، حافظیه و نیاوران میشود. نکتهای که باید در نظر داشت این است که آمار موزهها تنها برای رکوردشکنی و مقایسه آن با سال گذشته نیست بلکه ما از آن میتوانیم برداشتهای اجتماعی و فرهنگی دیگری هم داشته باشیم. در آماری که مدیرکل موزهها اعلام کرد بیشترین آمار مربوط به کاخ موزهها یا محوطههای تاریخی میشدند. استقبال از این مراکز البته اتفاق عجیبی نیست و همه ساله همین محوطهها و اماکن بیشترین اقبال را از سوی مردم داشتهاند. در ایام نوروز یا بهطور کلی در تعطیلات فضاهای تفرجی برای عموم مردم جاذبه بیشتری دارد، از این رو آنها بیشتر به باغهای تاریخی یا ابنیهای که منظر عمومیآنها جذاب است مراجعه میکنند و درخواست برای موزهها در معنای مرسوم آنها که اماکنی بسته با ویترین و اشیا هستند کمتر است. علاوه بر آن از آنجا که در آمار ارائه شده برای نوروز 1400، بازدیدکنندگان تنها گردشگران داخلی بودند، این آمار میتواند روایتگر سلیقه ایرانیان در برخورد با میراث فرهنگی و موزهها قلمداد شود. از این رو با شناخت این علایق در برنامهریزی موزهها میتوان راهکارهایی برای جلب مخاطبان بیشتر یا نحوه معرفی را مدنظر قرار داد. علاوه بر آن، آمار ارائه شده توسط مدیرکل موزهها مربوط به دوران پاندمی و شیوع کرونا در کشور میشود که روایتگر موضوع دیگری هم هست و آن اینکه مردم در دوران فاصلهگذاری برای فرار از فشار بهدنبال فضاهای سرگرمیبه ویژه فضاهای عمومی و باز هستند که اگر از سوی مسوولان و متولیان با نگاهی ویژه دیده شود، قادر به پاسخگویی بهتر نیازهای جامعه خواهد بود.
علاوه بر موارد گفته شده آماری که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور اعلام کرده تنها معطوف به موزههای وابسته به وزارت میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری میشود. به این معنا که در این آمار صرفا، مراکزی که وزارت مذکور برای آنها بلیت میفروشد و ادارهکل از منظر سازمانی خود اعلام آمار میکند، آمدهاند و اینجاست که یک نقص همیشگی دوباره خود را نشان میدهد و آن هم نبود یک مرکز جامع متمرکز آماری برای همه موزههای کشور است. همچنان که ما برای همه سینماها، تالارهای نمایش، مدارس و دانشگاههای کشور آمار مشخصی از مخاطبان یا محصلان داریم باید به یک آمار دقیق و فراگیر از موزههای کشور دست یابیم. در این آمار فراگیر باید تمام موزههایی که توسط مراکز مختلف شکل گرفتهاند ذکر شده باشند و در کنار آن بتوانیم آمار همه موزههایی را که حتی خارج از وزارت میراث فرهنگی هستند به آن اضافه کنیم تا در نهایت بتوانیم به شناخت دقیقتری از ارتباط مخاطبان و موزهها دست یابیم.
علاوه بر آن در آمار ذکر شده توسط مدیرکل موزهها و اموال منقول تاریخی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی تنها به اعلام بالاترینها در تعداد بازدیدکنندگان اکتفا شده است درحالیکه مهمتر از نقاط بالای جدول، باید رتبهبندیهای دیگری را در نظر گرفت. بر این اساس ما نمیتوانیم با سنجش کمی به مقوله موزه نگاه کنیم و با حجم بازدیدکنندگان آنها را با یکدیگر قیاس کنیم. موزهها صرفا با کمیت بازدید سنجیده نمیشوند تا انتظار رقابت از آنها داشته باشیم، هر چند که میتوان دلیل عدم اقبال به برخی موزهها را هم ارزیابی و در راستای برنامهریزی بهتر برای معرفی آنها اقدام کرد.
نکته آخری که در آماردهی سالجاری موزهها قابلتوجه است به تعداد بازدیدکنندگان برمیگردد. در وضعیت کنونی آیا آمار بالای بازدید را میتوانیم خبر خوبی بدانیم؟ آیا تناسبی بین ظرفیت بازدید و کیفیت بازدید از موزهها وجود دارد و آیا در شرایط پاندمی این آمار جای خوشحالی دارد و اگر بخواهیم آن را با پروتکلهای تعریف شده برای موزهها بسنجیم این آمار گویا رعایت پروتکلها است؟ در کنار این آمار میتوان پرسید چه اقدامی برای مردم فراری از فاصلهگذاری و خسته از روزهای قرنطینه که بهدنبال فضاهای عمومی هستند اندیشیده شده است؟ یادمان باشد که از این آمارها باید به شناخت و برنامه رسید و نباید این فضاها را در یک چرخه تکرار رها کرد.
منبع خبر "
دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.