به گزارش ایبنا، جهان در سال ۲۰۲۵ شاید به چیزهای زیادی نیاز داشته باشد، اما به قول ستون نویس روزنامه تایمز، نخستین رمان وودی آلن در ۸۹سالگی احتمالا یکی از آنها نیست. آلن در رمان جدیدش بار دیگر همان الگوی آشنا را تکرار میکند: مردی نویسنده، میانسال و مضطرب به نام بام، که حتی نامش (به آلمانی: درخت) تداعیِ خود نویسنده است. بام از شکستهای ادبی، حسادت به برادر جوانتر و فروپاشی ازدواج دومش رنج میبرد، تا اینکه زنی روزنامهنگار او را به رفتار غیراخلاقی متهم میکند. این حادثه بهانهای میشود تا آلن دوباره در نقش «قربانی سوءتفاهم فرهنگی» ظاهر شود.اما آنچه بیش از همه در رمان آزاردهنده است، بازنمایی پسرخوانده بام است؛ نویسندهای جوان و موفق که شباهت عجیبی به رونان فارو، پسر واقعی آلن، دارد.
همان خبرنگاری که در دفاع از مادر و خواهرش علیه آلن سخن گفت. بام او را «خودخواه، متظاهر، و پرمدعا» میخواند و حتی در ذهنش آرزوی مرگش را میکند. این توصیفها، چنانکه ستون نویس تایمز یادآور میشود، بهسختی میتوانند از خشم شخصی نویسنده نسبت به فرزندش جدا شوند.از منظر ادبی رمان کمدین برجسته کتابی است پر از نیش و کنایه اما تهی از بینش. زبانی که زمانی تیز و شوخ بود، اینک به خودشیفتگی خستهکننده و نگاه تحقیرآمیز به زنان و اقلیتها فروکاسته است. شخصیتهای غیرسفیدپوست بیناماند، زنان یا «زیبا و معصوم»اند یا «اغواگر و نفرتانگیز»، و میان این دو هیچ واقعیتی وجود ندارد.
در نهایت، منتقد مینویسد: «نوشتن، عملِ دیدن است، و نویسندگان با عمقِ نگاهشان داوری میشوند. آلن در هر اتاقی که باشد، کمتر از هر کس دیگر میبیند.» این جمله شاید جمعبندی مناسبی برای رمان باشد: اثری که نه طنز دارد، نه همدلی، و نه حتی کنجکاوی برای فهم دیگری. آنچه باقی میماند، صدای مردی است که هنوز باور دارد جهان، همان صحنه مونولوگهای شخصی اوست.