مصائب معمار نشر ایران

دنیای اقتصاد پنج شنبه 10 مهر 1404 - 00:03
آیین پاسداشت دهمین سا‌لروز درگذشت عبدالرحیم جعفری، بنیان‌گذار موسسه انتشارات امیرکبیر در مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی برگزار شد.در این مراسم سیدمحمدکاظم بجنوردی گفت عبدالرحیم جعفری در جوانی نهال نشر را در ایران کاشت، درختی تناور شد و بر سر دوستداران کتاب سایه گسترد. خدمات عبدالرحیم جعفری در نشر ایران نقشی بی‌بدیل داشت.

رئیس دایرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به اینکه ۲۱ سال پیش و در سال ۱۳۸۳ برای جعفری بزرگداشت برگزار کرده بود، گفت: تمام ناشران بزرگ و اساتید و بزرگان در آن جلسه شرکت کردند، اما چیزی نگذشت که حسودان و افرادی که با پیشرفت کشور زاویه دارند و نمی‌توانند پیشرفت را تحمل کنند، علیه جعفری توطئه و اموال او را مصادره کردند. اینجا بود که من وارد صحنه شدم و عبدالرحیم جعفری را مهم‌ترین ناشر ایران اعلام کردم.

او افزود: اما به این دلیل که جعفری یکی از ۱۳۰سهامدار کتابداران درسی بود، دو سوم اموال او را مصادره کردند. در قم اعلام کردند که او کار نامشروعی نکرده و جز افتخارات ایران است. بعد نامه‌ای برای سیدمهدی خاموشی نوشتم که در آن زمان رئیس سازمان تبلیغات اسلامی بود، برای او هم نوشتم که عبدالرحیم جعفری مهم‌ترین ناشر ایران است و اگر مانعی سر راه او قرار نمی‌گرفت، بزرگ‌ترین ناشر خاورمیانه می‌شد اما آن‌ اتفاق افتاد و در سال ۱۳۵۸ اموال او مصادره شد.

به گفته بجنوردی بنا به حکم دادگاه، اموال مصادره شده از جعفری نامشروع خوانده شد اما با استناد به مصالحه‌ای که با فشار از او گرفته بودند، این حکم نادیده گرفته شد. رئیس مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی گفت: خواستم بگویم که عبدالرحیم جعفری برای ملت ما برکت و فرهنگ آفرین‌ هستند و امیدوارم این جلسه، گوشه کوچکی از سپاسگزاری ملت ایران باشد.

در ادامه مراسم فرزند عبدالرحیم جعفری با بیان اینکه هرچقدر برای بازپس‌گیری امیرکبیر دوندگی کردند، هیچ نتیجه‌ای نداشت، گفت: امیرکبیر در آن زمان بزرگ‌ترین نشر ایران بود و به‌تنهایی بیش از سه هزار عنوان کتاب داشتیم.

محمدرضا جعفری با اشاره به اینکه در دهه ۵۰رشد انتشارات امیرکبیر افزایش یافت، ادامه داد: این موسسه در عمرش یک ریال کمک نگرفت فقط در سال‌های ۵۶ و ۵۷ وزارت فرهنگ ۲۰۰هزار تومان از ما کتاب خریدند، که بعد از مصادره درباره چرایی همین خرید از ما سوال می‌شد. 

مدیر نشر نو با اعلام اینکه با فروش زمین‌های شخصی به انتشارات نقدینگی می‌رساندند، ادامه داد: پول حاصل از معاملات زمین و ملک و فروش زمین در موسسه امیرکبیر ریخته می‌شد و از موسسه برداشت نداشتیم. بعد از چند سال با چاپخانه سپهر شریک شدیم تا سرمایه‌گذاری کنند. کار موسسه امیرکبیر در سال‌های ۵۶ و ۵۷  رونق خوبی پیدا کرده بود.

او با اشاره به فعالیت هیات ویراستاری در انتشارات امیرکبیر افزود: باید خوراک ماشین بزرگ چاپ را تامین می‌کردیم، افرادی را استخدام کردیم، آنها در موسسه ویراستاری را می‌آموختند، این ماشین می‌توانست یک کتاب را در یک دستگاه چاپ و صحافی کند. 

او ادامه داد: این ماشین چاپ سه‌میلیون دلار قیمت داشت و در سال ۵۷ که همه فکر فرار از کشور بودند، ما قرارداد سفارش این ماشین را بستیم و سفارش دادیم اما وضع موسسه بهم خورد و نشد، ولی پیش پرداخت را پس ندادند. جعفری در ادامه سخنانش به افرادی که بعد از مصادره امیرکبیر به این نشر کمک کردند اشاره کرد و گفت به‌دنبال مصادره‌ای که در امیرکبیر رخ داد، می‌خواستیم حق خود را بگیریم که ۲۲نفر در این راه به ما کمک کردند.

در این مراسم لیلی گلستان مترجمی که کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» را در انتشارات امیرکبیر منتشر کرد، با تاکید بر اینکه هیچ‌کسی نمی‌تواند مانند عبدالرحیم جعفری باشد، گفت بیش از ۴۰ سال گذشت و باعث تاسف است که یک عبدالرحیم جعفری پرورش پیدا نکرد و دیگر کسی مانند او نخواهد شد.

او با اشاره به اینکه کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» را ترجمه کرد، درحالی‌که هیچ ناشری را نمی‌شناخت گفت: با کمک سیروس طاهباز که یکی از دوستانم بود، نزد جعفری رفتم، او مرا با سن کم دید و گفت که به من اطلاع خواهد داد، کاملا ناامید بودم که دو روز بعد، از انتشارات امیرکبیر با من تماس گرفتند و گفتند به دفتر نشر بروم. جعفری قراردادی را نشان داد و گفت امضا کن و من درحالی‌که اشک می‌ریختم قرارداد را امضا کردم. آن‌جا بود که مترجم شدم.

او با اشاره به زمانی که امیرکبیر مصادره شد، توضیح داد: دو سال بعد از انقلاب، امیرکبیر مصادره شد و با من تماس گرفتند و گفتند که به دفتر نشر بروم، وقتی رفتم آقایی با صدای بلند پرسید شما خجالت نمی‌کشید که این کتاب را

 ترجمه کردید؟ منظورش کتاب «زندگی در پیش‌رو» بود. می‌خواست که کودک داستان را تربیت کنم، آنجا فهمیدم که با چه کسانی طرف هستم. یک روز با من تماس گرفتند و گفتند که به دفتر نشر بروم. گفتند کتاب‌ها را از اینجا بیرون ببرید. 

کتاب «میرا» بود، همه کتاب‌ها را در صندوق رنو گذاشتم درحالی‌که من و کارگر گریه می‌کردیم.

گلستان با تاکید بر اینکه جعفری الگوی زندگی است، ادامه داد: او چاره‌جو بود و فکر می‌کرد که چگونه برود تا به مقصد زندگی خودش برسد. فرهنگ ما مدیون عبدالرحیم جعفری بزرگ است و همیشه حرف خود را به کرسی نشانده است.

 میلاد کیایی موسیقیدان و آهنگساز نیز در این آیین، خاطره‌هایی درباره جعفری بیان کرد. 

در ادامه مراسم، پیام محمد استعلامی و سروش حبیبی خوانده شد و همچنین بخش‌هایی از مستند

«در جست‌‎وجوی صبح» ساختۀ مهرداد شیخان به نمایش درآمد.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.