اغلب فن فیکشنها غیررسمی هستند، مجوز انتشار ندارند و عموما به صورت آنلاین در پلتفرمهایی مثل واتپد، تلگرام، سایتها و انجمنهای مخصوص در معرض دید قرار میگیرند. از آنجا که فن فیکشن از شخصیتها و دنیای یک اثر دارای حق چاپ استفاده میکند، معمولا از نظر قانونی به رسمیت شناخته نمیشود و به همین دلیل به ندرت به صورت حرفهای چاپ و منتشر میشود با این حال به صورت گستردهای به عنوان گفتمان جدیدی در ادبیات در حال رشد است.
به گزارش ایبنا به نقل از واشنگتن پست، ادبیات همیشه در گفتوگو با خودش ادامه یافته است. در قرون وسطی، شاعران اروپایی افسانههای آرتور را بازنویسی میکردند؛ در ایران، هزاران شاعر و نقال حکایات شاهنامه را به شیوه خود بازمیگفتند. فَنفیکشن چیزی جز تداوم همین سنت نیست: میل انسان به بازآفرینی، به افزودن صدای خویش بر روایتی که دوستش دارد. اینبار اما، اینترنت نقشی شبیه به «میدان عمومی» را ایفا کرده است؛ مکانی که هر کسی میتواند روایت خود را منتشر کند.
از اتاق یک نوجوان در حاشیه شهر گرفته تا جمعی از نویسندگان تازهکار، همه میتوانند به جهانهای ادبی و سینمایی قدم بگذارند و آنها را از نو بسازند. در فَنفیکشن، مرز میان نویسنده و خواننده از هم میپاشد: خواننده نه فقط دریافتکننده که خالق است.چیزی که تا چند سال پیش «بازی کودکانه با متن» بهحساب میآمد، امروز راهی به ناشران بزرگ و پرده نقرهای یافته است.
نمونههای موفق، مانند رمانهایی که نخست بهعنوان فَنفیکشن هری پاتر یا گرگومیش نوشته شدند و بعد به قراردادهای چندمیلیوندلاری رسیدند، نشان میدهد که صنعت نشر نیز ناگزیر به رسمیت شناختن این پدیده است.
با این همه، پرسش همچنان پابرجاست: آیا فَنفیکشن صرفا بازتولید و تقلید است، یا میتوان آن را گونهای نو از خلاقیت دانست؟ شاید پاسخ در این باشد که فَنفیکشن بیش از آنکه به فرد تکیه کند، بر جمع استوار است؛ ادبیاتی که از هزاران صدا و هزاران تخیل ساخته میشود. به این معنا، فَنفیکشن نه رقیب ادبیات رسمی، بلکه یادآور ریشههای کهن قصهگویی است؛ زمانی که هر کس میتوانست روایت را ادامه دهد و قصه در دهان مردم تکثیر میشد.
فَنفیکشن شاید یکی از مهمترین نمودهای «دموکراسی ادبی» در عصر دیجیتال باشد. همان چیزی که زمانی بهعنوان یک فعالیت فرعی، آماتور و حتی «غیرقانونی» تلقی میشد، امروز در حال بازتعریف رابطه نویسنده، متن و مخاطب است.این آثار نشان میدهند که ادبیات نه فقط از آنِ نویسنده رسمی، بلکه میراث مشترکی است که خوانندگان نیز میتوانند در آن مداخله کنند.
در واقع، فَنفیکشن بر پایه همان میل قدیمی به «ادامهدادن» روایتها و «بازنویسی» اسطورهها استوار است میلی که در فرهنگ شفاهی و قصهگویی سنتی نیز وجود داشت. تفاوت در این است که اینترنت بستری فراهم کرده تامیلیونها نفر بتوانند روایتهای خود را در دسترس دیگران بگذارند.امروز که مرز میان متن اصلی و بازنویسی فرو ریخته، شاید باید بپذیریم که ادبیات دیگر مالک ندارد. داستانها متعلق به همه بوده و هر کس میتواند نقشی تازه بر تار و پود آن اضافه کند. فَنفیکشن، با همه غرابت و حاشیهای بودنش، یادآور این حقیقت ساده است: ادبیات، پیش از آنکه کالایی برای بازار باشد، گفتوگویی پایانناپذیر است.