تهیهکنندگان و مسوولان سینمایی هشدار دادند هزینه ساخت فیلم از ۶میلیون تومان در دهه ۶۰ به ۵۰میلیارد تومان رسیده است، در حالی که قیمت بلیت فقط ۱۱۰هزار تومان یعنی حدود ۱دلار است و این وضعیت بازگشت سرمایه را ناممکن کرده و تنوع ژانرها را تهدید میکند. همایش «هزینهها و شیوههای تامین سرمایه فیلمسازی در ایران» در خانه سینما برگزار شد.
در این همایش منوچهر محمدی تهیهکننده پیشکسوت سینما گفت ایران از معدود کشورهایی است که در سالهای اخیر با تورم ۳۰ تا ۵۰درصدی مواجه بوده است و این مساله صرف نظر از حوزه سینما، تمام جنبههای زندگی مردم را تحتتاثیر قرار داده است.
او با بیان اینکه اولین فیلم سینمایی خود را در سال ۱۳۶۴ با ۶میلیون تومان ساخته است در حالی که امروز ساخت همان فیلم با بودجهای کمتر از ۴۰ تا ۵۰میلیارد تومان امکانپذیر نیست،گفتکه هر فیلمی باید از طریق گیشه یا سایر روشها بازگشت سرمایه داشته باشد، اما در شرایط کنونی این امر بسیار دشوار است.
محمدی که خود صاحب سینما هم هست با اشاره به تجربه خود در صنعت سینما گفت: شاید برایتان جالب باشد در شرایط فعلی هم صاحبان سینماها و هم تهیهکنندگان تمایلی به افزایش قیمت بلیت سینما ندارند؛ زیرا میدانند کالای فرهنگی و مشخصا سینما در انتهای سبد خرید خانوادهها قرار دارد.
قیمت فعلی بلیت سینما حدود ۱۱۰هزار تومان معادل یک دلار و چند سنت است، در حالی که در کشورهای همسایه این قیمت حدود ۵دلار است و در اروپا و آمریکا به ۱۰دلار میرسد. اگرچه اکران آنلاین و نمایش خانگی تا حدی به بازگشت سرمایه کمک میکنند، اما تاثیر آنها محدود است.
او با اشاره به دو نوع تحریم در سینما، گفت: ما در سینما هم با تحریمهای بینالمللی و هم با تحریمهای داخلی مواجه هستیم. از حدود ۱۰۰ فیلم سینمایی که سالانه در سینمای ایران تولید میشود، صداوسیما تنها ۳ تا ۴ فیلم را پخش میکند و حتی تبلیغات فیلمها را نیز به راحتی انجام نمیدهد. کسانی هم هستند که در این سالها در خارج از مرزها هر فیلمی را که با پروانه ساخت ساخته شود، فیلم حکومتی مینامند و با آن به مخالفت میپردازند.
محمدی با انتقاد از بودجه کم سینما گفت: اگر سینما را با فوتبال مقایسه کنیم، میبینیم از میان ۱۶ تا ۱۸ تیم لیگ برتر فقط دو تیم کاملا خصوصی هستند. هزینه برخی تیمها به بیش ازهزار میلیارد تومان میرسد و دستمزد بازیکنان با سینماگران اصلا قابل مقایسه نیست.
جالب اینجاست که از نظر افکار عمومی و حاکمیت، حاشیهسازیهای فوتبال برای فرهنگ و اخلاق جامعه به مراتب بیشتر از سینماست. با این حال، دولت اجازه میدهد چنین هزینههای کلانی صرف فوتبال شود اما برای سینما کمترین بودجه در نظر گرفته می شود و با کمترین هزینه در این حوزه فضاسازی منفی ایجاد می شود.
در ادامه حامد جعفری، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به پیچیدگیهای پیشبینی هزینههای تولید درباره کف و سقف هزینههای تولید فیلم گفت: در بنیاد سینمایی فارابی فیلمها با هزینه ۳-۲میلیارد تومان تا ۸۰-۷۰میلیارد تومان تولید شدهاند و حتی اخیرا پیشنهاد ساخت فیلمی با برآورد هزینه ۳۰۰میلیارد تومان داشتیم که البته از توان مالی بنیاد خارج بود.
او در پاسخ به سوالی درباره تعیین هزینههای ساخت یک اثر، گفت: هیچ فرمول ثابتی برای تعیین هزینههای آثار سینمایی به صورت یکسان وجود ندارد؛ بنابراین ما هم در بنیاد سینمای فارابی از مشاوران متخصصی که عمدتا شامل مدیران تولید سینما میشوند، کمک میگیریم و آنها از طریق بررسی فیلمنامهها، هزینهها و بودجه موردنیاز هر اثر را تعیین میکنند.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی درباره توزیع عادلانه حمایت دولتی در سینما نیز گفت: عدالت به معنای تقسیم مساوی بودجه نیست، بلکه به معنای تخصیص صحیح و بهینه منابع به ساخت آثاری است که مجموعه فیلمسازی را برای دستیابی به اهداف مورد انتظارش کمک خواهد داد. در فراخوان ابتدای سالجاری فارابی بیش از ۵۰۰متقاضی داشتیم، حالا سوال این است که آیا ما منابع بنیاد را بین این طرحها به صورت مساوی تقسیم کنیم یا اینکه تلاش کنیم منابع فارابی به ساخت آثاری اختصاص یابد که در سپهر سینمای کشور موثر است.
اگر جواب این سوال، روش دوم باشد باید با سازوکارهایی به دنبال کشف بهترین طرحها و فیلمنامهها برای سرمایهگذاری باشیم. البته ما باید به سوابق خود فیلمسازان (نویسنده، تهیهکننده و کارگردان) هم توجه داشته باشیم، مثلا اگر کسی پیش از این پنج بار با بنیاد سینمایی فارابی کار کرده و هر بار نیز آثاری ساخته که در جذب مخاطب ناموفق بودهاند، آیا باز هم باید برای سرمایهگذاری مورد اعتماد قرار گیرد؟ حتما نه!
جعفری در پاسخ به سوالی درباره بودجه فارابی نیز گفت: بودجه بنیاد در سالهای مختلف متفاوت بوده که عمدتا از طریق سازمان سینمایی تامین میشود اما گاهی برخی نهادهای اقتصادی مانند شرکت نفت نیز در تامین هزینه ساخت فیلم بنیاد را یاری کردهاند. امسال به دلیل شرایط خاص ناشی از تبعات پس از جنگ تحمیلی در کشور، منابع و بودجهها خیلی محدودتر شده و بنابراین هنوز هیچ مبلغی به بنیاد سینمایی فارابی تخصیص نیافته است.
جعفری در پاسخ به سوالی که چرا هر فیلمی که پروانه ساخت دارد مورد حمایت قرار نمیگیرد، گفت: داشتن پروانه ساخت شرط لازم برای حمایت از فیلمها در بنیاد فارابی است، اما شرط کافی نیست؛ چراکه پروانه ساخت یعنی این گروه توان فیلمسازی را دارند و فیلمنامه آنها نیز در چارچوب مقررات و آئیننامهها قرار دارد و از خط قرمزها عبور نکرده است؛ اما سرمایهگذاری بر روی یک فیلم توسط بنیاد سینمایی فارابی، علاوه بر اینها باید در چارچوب اهداف بنیاد باشد و بتواند به جذب مخاطب بینجامد. بنابراین عملا نمیتوان پروانه ساخت داشتن را، دلیلی بر موفق شدن یا موفق بودن یک فیلم تلقی نمود.
محمد ساسان مدیر مرکز تولیدات سازمان سینمایی سوره نیز در بخش دیگری از پنل فیلمسازی حمایتی به چالشهای تولید اشاره کرد و گفت: در شرایط تورمی کنونی، تعیین رقم ثابت برای تولید ممکن نیست. در سینمای دولتی، عوامل تولید با سینمای خصوصی متفاوت است.
این تصور که ارگانها منابع نامحدود دارند کاملا غلط است زیرا برای تامین هر ریال بودجه باید بسیار تلاش کنیم. او در ادامه با بیان اینکه پلتفرمها هزینهها را بهخصوص در حوزه بازیگری به شدت افزایش دادهاند، گفت که هزینه دستمزد بازیگران به حدود ۴۰درصد کل هزینههای یک فیلم رسیده و دولت باید برای جلوگیری از آشفتگی بازار وارد عمل شود.
ساسان درباره ضرورت فیلمسازی توسط دولت و نهادهای دولتی گفت: توجه داشته باشیم که اگر سینمای دولتی نباشد، تنوع ژانر کم میشود و برخی ژانرها مثل سینمای جنگ کاملا از بین خواهند رفت؛ زیرا سینمای خصوصی بیشتر به کمدی تمایل دارد. بنابراین حتی اگر فقط تکنیکی نگاه کنیم فیلمسازی دولتی برای ادامه حیات سینما مفید است. ساسان در پایان ابراز کرد: اگر چرخه کامل تولید، پخش، اکران و تبلیغات به درستی انجام نشود حتی بهترین فیلمها نیز شرایط خوبی نخواهند داشت و ممکن است نابود شوند.