هزاران عزادار حسینی ظهر تاسوعا در میدان عالیقاپوی اردبیل گرد هم آمدند تا در سوگ شهادت امام حسین (ع) و یاران باوفایش اشک ماتم بریزند و به سینهزنی و زنجیرزنی بپردازند.
به گزارش تابناک به نقل از فارس؛ ساعت یک ظهر... درست در قلب اردبیل، شهری که هر ذره خاکش با نوای حسین (ع) عجین شده، میدان عالیقاپو میزبان دریایی از دلهای بیقرار بود. هوا آکنده از بوی اسپند و گلاب، و بغض سنگینی گلوی آسمان را فشرده بود. در این ظهر تاسوعا، اردبیل یکپارچه شور و شعور حسینی شد.از هر کوچه و خیابان، فوجفوج عزاداران، پیر و جوان، مرد و زن، کودک و کهنسال، با چشمانی اشکبار و سینههایی مالامال از عشق بهسوی عالیقاپو در حرکت بودند. گویی تمامی راهها به این میدان ختم میشد، میدانی که قرار بود میعادگاه عاشقان اباعبدالله باشد. لباسهای مشکی عزاداری، درهمتنیده با پرچمهای سبز و سیاه یا حسین و یا ابوالفضل، تصویری بیبدیل از وحدت و همدلی خلق کرده بود.وارد میدان که میشدی، صدای "حسین... حسین... " گویی از اعماق زمین و آسمان به گوش میرسید. صدایی که نهتنها گوشها را مینواخت، بلکه روح و جان را تسخیر میکرد. دستههای عزاداری، هر یک با سبک و سیاق خاص خود، اما با هدفی مشترک، در میدان صفکشیده بودند. نوحهخوانان با گلویی پر از درد و عشق، واقعه کربلا را روایت میکردند و صدای طبل و سنج، ریتم حزنانگیز این سوگ بزرگ را همراهی میکرد.هر گوشه میدان، روضهای برپا بود. مادری با چادر مشکی، کودکش را در آغوش گرفته بود و با اشک چشم، گوش به نوای "ایوای علیاصغر..." میسپرد. پدری با سینهای زخمی از زنجیرزنی، زیر لب زمزمه میکرد: "یا ابوالفضل... ". نگاهها همه پر از غم بود، اما درعینحال، نوعی آرامش غریبی در دل تکتک عزاداران حس میشد؛ آرامشی که از یقین به راه حسین (ع) و همراهی با کاروان کربلا نشئت میگرفت.
وقتی دسته شاه حسین گویان با آن حرکت موزون و هماهنگ، گویی زمینوزمان را به لرزه در میآورد، اشکها بیاختیار جاری میشد. فریاد "شاه حسین... وای حسین... " اوج ارادت و شیفتگی اردبیلیها به سرور و سالار شهیدان بود. سپس نوبت به دستههای سینهزنی میرسید. صدای "وا حسین... وا حسین..."با هر ضربه سینه، انعکاسی از مظلومیت امام حسین (ع) بود که در جایجای میدان طنینانداز میشد. عزاداران چنان باحرارت سینه میزدند که گویی خود در صحرای کربلا حضور دارند و مظلومیت اهلبیت را به چشم میبینند.بوی گلاب و عطر خوش چای نذری، فضا را عطرآگینتر کرده بود. مردم با دستان پرمهر خود، نذری پخش میکردند و هر کس بهنوعی، سهمی در این مراسم پرشکوه داشت. از آنهایی که لیوانهای آب و چای تعارف میکردند تا آنهایی که در سکوت، اشک میریختند و برای امام خود ناله سر میدادند.خورشید کمکم به میانههای آسمان میرسید و حرارتش بیشتر میشد، اما عزاداران لحظهای از پای نمینشستند. گویی عشق حسین (ع) هر خستگی را از تنها به در میکرد و نیرویی ماورایی به آنها میبخشید. در آن لحظات، حس میکردی که هر نفس، هر اشک، و هر ضربه سینه، گواهی است بر پیوند ناگسستنی مردم اردبیل با خاندان عصمت و طهارت. این تجمع تنها یک مراسم نبود؛ تجلی عشقی دیرینه بود که در رگوریشه مردم این دیار جاری است.وقتی میدان عالیقاپو در ظهر تاسوعا، غرق در صدای "لبیک یا حسین" میشد، دیگر تنها یک میدان نبود؛ دریایی از شور حسینی بود که تا ابد در خاطر تاریخ اردبیل به یادگار خواهد ماند.
منبع خبر "
تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.