شعر آزاد چست؟/ نمونه هایی از شعر آزاد

بیتوته سه شنبه 30 اردیبهشت 1404 - 20:57

شعر آزاد چست؟/ نمونه هایی از شعر آزاد



شعر آزاد کوتاه, نمونه شعر آزاد

شعر آزاد چیست

 

شعر فارسی از دیرباز تاکنون مسیرهای گوناگونی را طی کرده و دگرگونی‌های بسیاری به خود دیده است. یکی از بزرگ‌ترین و اثرگذارترین این تحولات، پیدایش شعر آزاد یا همان شعر نیمایی بود. این قالب شعری، که توسط نیما یوشیج در اوایل قرن ۱۴ هجری خورشیدی بنیان‌گذاری شد، انقلابی در ساختار، محتوا و زبان شعر فارسی به شمار می‌رود. شعر آزاد، در واقع، تلاش برای رهایی از قید و بندهای سخت‌گیرانه‌ی شعر کلاسیک فارسی و نزدیک‌کردن شعر به زندگی واقعی، زبان گفتار و دغدغه‌های انسانی بود.

 

تعریف شعر آزاد

شعر آزاد شعری است که همچنان دارای وزن عروضی است، اما ساختار آن آزادتر از قالب‌های سنتی مانند غزل، قصیده یا مثنوی می‌باشد. در این قالب، شاعر خود را مقید به داشتن مصراع‌هایی با تعداد هجاهای برابر نمی‌داند و می‌تواند پاره‌های شعری را بر اساس نیاز معنایی کوتاه یا بلند بسراید. همچنین، قافیه‌پردازی اجباری نیست و تنها در صورت لزوم برای غنای موسیقایی یا تأکید معنایی به کار می‌رود.

 

تاریخچه و پیدایش

شعر آزاد در دهه‌های نخست قرن ۱۴ هجری خورشیدی و تحت تأثیر ادبیات معاصر غرب، به ویژه فرانسه، پا به عرصه نهاد. پیش‌زمینه‌های آن در آثار شاعرانی چون علی‌اکبر دهخدا، ملک‌الشعرا بهار و ابوالقاسم لاهوتی دیده می‌شود، اما شکل واقعی و مستقل آن با انتشار اشعار نیما یوشیج در مجله "موسیقی" در سال ۱۳۱۸ تحقق یافت. نیما، با شعری به نام "افسانه" سبک سنتی شعر فارسی را شکست و با ایجاد شعر نیمایی، بنیان شعر آزاد را گذاشت.

 

شعر آزاد کوتاه, نمونه شعر آزاد

تفاوت شعر آزاد با شعر سپید

 

ساختار شعر آزاد

شعر آزاد ساختار ویژه‌ای دارد که آن را از قالب‌های سنتی متمایز می‌سازد:

 

وزن

شعر آزاد معمولاً از یکی از بحور عروضی سنتی پیروی می‌کند، اما با انعطاف کامل در طول پاره‌ها (مصراع‌ها).

 

برخلاف شعر سنتی، پاره‌ها می‌توانند تعداد هجاهای نابرابر داشته باشند.

 

قافیه

قافیه در شعر آزاد نقش «اجباری» ندارد، بلکه اگر شاعر احساس نیاز کند، آن را به کار می‌گیرد.

 

نیما قافیه را «زنگ مطلب» می‌نامید.

 

بندهای شعری

به جای ابیات، شعر آزاد از بندهایی تشکیل شده که گاه از طریق معنا یا قافیه به یکدیگر پیوند می‌خورند.

 

عناصر هنری و زیبایی‌شناسی

نوع نگرش

نگاه شعر آزاد به جهان جزئی‌نگر، انسانی و فلسفی است.

 

برخلاف اشعار ذهنی و انتزاعی کلاسیک، شعر آزاد به تجربه واقعی انسان، طبیعت، اجتماع و رنج انسان معاصر می‌پردازد.

 

زبان نمادین

یکی از ویژگی‌های بارز شعر نیمایی، استفاده از نمادها است.

 

نیما و دیگر شاعران نوگرا از زبان سمبلیک برای بیان مفاهیم عمیق بهره گرفتند.

 

صدا و آوا

بهره‌گیری از صداهای طبیعی مانند پرندگان، باد، ساعت، آب و ... در ساخت موسیقی درونی شعر بسیار رایج است.

 

استفاده از صور خیال مانند استعاره، تشبیه و جان‌بخشی (تشخیص) جایگاه ویژه‌ای دارد.

 

ساخت واژه و ترکیب نو

شعر آزاد محل تولد واژه‌های تازه‌ای است که برای بیان عواطف نو خلق شده‌اند.

 

واژه‌هایی چون خنده‌ناک، دوزخ‌آرا، نازک‌آرا از اختراعات نیما هستند.

 

محتوای شعر آزاد

مسائل اجتماعی و سیاسی

شعر نیمایی در دوران خفقان و تحولات سیاسی تولد یافت و صدای مردم شد.

 

شاعران این سبک با دیدی انتقادی به فقر، تبعیض، استبداد و رنج انسان می‌نگرند.

 

طبیعت‌گرایی

طبیعت در شعر آزاد نقش محوری دارد.

 

عناصر طبیعی نه‌تنها زمینه‌ساز تصاویر شعری‌اند، بلکه گاه خود به نمادهایی برای مفاهیم انسانی و فلسفی تبدیل می‌شوند.

 

تجربیات فردی و احساسی

شاعر در شعر آزاد خودش حضور دارد و با بیان تجربیات شخصی، شعر را به آینه درونیات تبدیل می‌کند.

 

تفاوت شعر آزاد با شعر سپید و کلاسیک

ویژگی‌هاشعر کلاسیکشعر آزاد (نیمایی)شعر سپید
وزن دارد و ثابت است دارد اما انعطاف‌پذیر است ندارد (گاهی موسیقی درونی دارد)
قافیه الزامی و مرتب دلخواه و هدفمند معمولاً وجود ندارد
زبان سنتی، فخیم طبیعی، سمبلیک ساده، گفتاری
ساختار بیت‌محور بندمحور کاملاً آزاد
محتوا غالباً غنایی و سنتی اجتماعی، انسانی، طبیعت‌گرا فلسفی، شخصی، انسانی

  

شاعران برجسته شعر آزاد

نیما یوشیج – بنیان‌گذار شعر نو

 مهدی اخوان ثالث – روایت‌گر دردهای اجتماعی

سهراب سپهری – طبیعت‌گرا و عرفانی

فروغ فرخزاد – احساسی، زنانه، جسور

احمد شاملو – بنیان‌گذار شعر سپید، آغاز با نیمایی

نادر نادرپور، محمدرضا شفیعی کدکنی، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و...

 

 

شعر آزاد کوتاه, نمونه شعر آزاد

نیما یوشیج و شعر آزاد

 

نمونه هایی از شعر آزاد

 

شعر آزاد (سهراب سپهری)

قایقی خواهم ساخت

خواهم انداخت بـه آب

دور خواهم شد از این خاک غریب

کـه در آن هیچ کسی نیست کـه در بیشه عشق

قهرمانان را بیدار کند.

قایق از تور تهی

و دل از آروزی مروارید،

همان‌ گونه خواهم راند

نه بـه آبیها دل خواهم بست

نه بـه دریا ـ پریانی کـه سر از آب بدر می‌آرند

و در آن تابش تنهایی ماهی گیران

می‌فشانند فسون از سر گیسوهاشان

هم‌چنان خواهم راند، هم‌چنان خواهم خواند

دور باید شد، دور

مرد آن شهر، اساطیر نداشت

زن آن شهر بـه سرشاری یک خوشه انگور نبود

هیچ آئینه تالاری، سرخوشی‌ها را تکرار نکرد

چاله آبی حتی، مشعلی را ننمود

دور باید شد، دور

شب سرودش را خواند

نوبت پنجره‌هاست

همچنان خواهم راند، همچنان خواهم خواند

پشت دریاها شهری‌ست

کـه در آن پنجره ها رو بـه تجلی باز اسـت

بام‌ها جای کبوترهایی اسـت، کـه بـه فواره هوش بشری می‌نگرند

دست هر کودک ده ساله شهر، شاخه معرفتی اسـت

مردم شهر بـه یک چینه چنان می‌نگرند

کـه بـه یک شعله، بـه یک خواب لطیف

خاک موسیقی احساس تـو را می‌شنود

و صدای پر مرغان اساطیر می‌آید در باد

پشت دریا شهری‌ست

کـه در آن وسعت خورشید بـه اندازه چشمان سحرخیزان اسـت

شاعران وارث آب و خرد و روشنی‌اند

پشت دریاها شهری‌ست 

 

شعر آزاد(مهدی اخوان ثالث) 

زمستان

 سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت:

سر‌ها در گریبان است.

کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را

نگه جز پیش پا را دید نتواند

که ره تاریک و لغزان است

و گر دست محبت سوی کس یازی

به اکراه آورد دست از بغل بیرون

که سرما سخت سوزان است

نفس کز گرمگاه سینه می‌آید برون ابری شود تاریک

چو دیوار ایستد در پیش چشمانت

نفس کاین است پس دیگر چه داری چشم

ز  چشم دوستان دور یا نزدیک

مسیحای جوانمرد من‌ ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناجوانمردانه سرد است… آی…

دمت گرم و سرت خوش باد

سلامم را تو پاسخ گوی در بگشای!

منم من میهمان هر شبت لولی وش مغموم

منم من سنگ تیپا خورده رنجور

منم دشنام پست آفرینش نغمه ناجور

نه از رومم نه از زنگم همان بیرنگ بیرنگم

بیا بگشای در بگشای دلتنگم

حریفا میزبانا میهمان سال و ماهت پشت در، چون موج می‌لرزد

تگرگی نیست مرگی نیست

صدایی گر شنیدی صحبت سرما و دندان است

من امشب آمدستم وام بگذارم

حسابت را کنار جام بگذارم

چه می‌گویی که بیگه شد سحر شد بامداد آمد

فریبت می‌دهد بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا! گوش سرما برده است این یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان مرده یا زنده

به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود پنهان است

حریفا! رو چراغ باده را بفروز شب با روز یکسان است

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت:

هوا دلگیر در‌ها بسته سر‌ها در گریبان دست‌ها پنهان

نفس‌ها ابر دل‌ها خسته و غمگین

درختان اسکلت‌های بلور آجین

زمین دل‌مرده سقف آسمان کوتاه

غبار آلوده مهر و ماه..

زمستان است…

 

نتیجه‌گیری

شعر آزاد نقطه عطفی در تاریخ ادبیات فارسی است. این سبک، امکان بیان انعطاف‌پذیرتر، انسانی‌تر و نوگراتر را برای شاعران فراهم کرد. آزادی در ساختار، توجه به مسائل اجتماعی و انسانی، استفاده از زبان سمبلیک و تصویرسازی‌های نو از مهم‌ترین ویژگی‌های آن است. نیما یوشیج با درک زمانه و نیاز به تحول، شعری را بنیان گذاشت که نه تنها «نو»، بلکه ضروری برای شعر معاصر فارسی بود.

 

 

گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته 

منبع خبر "بیتوته" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.