برترینها: رویکرد جدید صداوسیما در پخش و پوشش اخبار و اعتراضات واکنشهای زیادی در پی داشت و اخیرا گزارشهایی در بخشهای خبری تلویزیون روی آنتن رفته که گاه جز عصبانی کردن مخاطب، آورده دیگری نداشته است. وقتی اتفاق مهمی مانند اعتراضات اخیر در بخشی از کشور می افتد مخاطب باید اولین خبر را از رسانه ملی دریافت کند نه از رسانه های خارجی شاهد پخش و گاه تحلیل این خبرها باشد، چون در این صورت شکل دادن بعدی به افکار عمومی بسیار سختتر خواهد شد.
این در حالی است که این قبیل گزارشها، در ظاهر ممکن است توقع نهادهای خارج از صداوسیما را از رسانه ملی برآورده کند ، اما سوگیریهای غلیظ در محتوا ،بدون رعایت اصول خبری ، مخاطب را که دسترسی فراوانی به انواع و اقسام رسانههای مجازی دارد، پس میزند.
در این بین برنامه تلویزیونی «شیوه» راهش را از سایر برنامه ها جدا کرده که این روزها با پخش از شبکه چهار سیما ، بسیاری از افراد با گرایشهای فکری متفاوت را متوجه خود کرده و هر کس بنا بر نگاه خود، موضوعات مطرحشده در این برنامه و رویکرد اخیر تلویزیون را تأویل میکند.
تجربه ثابت کرده هرگاه صداوسیما به تولید و پخش مناظره و میزگردهای چالشی متفاوت اقدام کرده، توانسته در جذب مخاطب موفق باشد. این همراهیها، حتی اگر در قالب اظهارنظرهای منفی دربارهی یک برنامه یا رویکرد رسانهای شکل بگیرد، بهتر از بیتفاوتی یا ندیده شدن صرف است.
برنامهیِ تلویزیونی «شیوه» که بیشتر به بررسی موضوعات سیاسی و اجتماعی اختصاص دارد، در این مدت توانسته نگاههای مختلف را چه روی آنتن و چه از طریق تماشای ویدئوهای انتخابی منتشرشده در فضای مجازی، به سمت خود جلب کند. این برنامه با دعوت از پژوهشگران حوزههای مختلف، در موضوعات متنوع از فلسفه تا زنان سعی دارد با نگاهی متفاوت از برنامههای مرسوم این سالها، به بررسی موضوعات روز از جمله بحثِ «گشت ارشاد» بپردازد.
اجرای عطاءالله بیگدلی، مسئول اسبق بسج دانشجویی دانشگاه امام صادق و استاد فعلی حقوق این دانشگاه، این روزها بیش از گذشته مورد توجه رسانهها قرار گرفته، و یکی از کاربران توئیتر درباره او نوشت: به نظرم عطالله بیگدلی، مجری برنامهی شیوه در شبکه چهار تلویزیون ایران، مجری خوبی است. میزان سواد او و تسلطش بر ادبیات و علوم انسانی و دینی به نظرم مثالزدنی است. به گمانم او دو ویژگی دارد که کمک کرده برنامه شیوه دیدنی شود. اول اینکه او توانایی درخشانی در خلاصه کردن و بیان شیوا و روشن حرف مهمانها دارد. مهمانش ده - پانزده دقیقه حرف میزند و مجری با چند جمله آن را خلاصه میکند. دوم اینکه آقای بیگدلی همدلانه به حرف مهمانش گوش میکند و همدلانه آن را خلاصه میکند. این همدلی را در بیانش و حرکات بدنش میتوان دید. با لبخند صحبت میکند. گاهی از روی حجب، سرش را به پایین خم میکند و در نهایت نه به مهمانهایش احساس تقابل میدهد و نه مخاطب را میراند.
چندتایی از برنامههایی که دیدم و به نظرم جالب بوده را اینجا میگذارم. من الزاما با حرفهایی که در این برنامهها زده شده موافقم نیستم. اما این برنامهها کمک کردند چیزهایی یاد بگیرم. برنامههای دیگرشان هم به دلایل مختلف برایم آموزنده بودند.
تلاشهای بیگدلی و تهیهکنندگان شیوه که حتی در برابر نقدهای مهمانان خود به این رسانه نیز میکوشند لبخند را از لبان خود دور نکنند، البته جایی دیگر دود میشود و به هوا میرود. یکی وقتی مخاطبان در بالا و پایین کردن شبکهها، شبکه افق را انتخاب میکنند. آنجا دیگر خبری از سلایق متنوع و نگاههای متفاوت نیست و قرار است حرف مرد یکی باشد؛ مردانی با یک نگاه خاص سیاسی که راه به هیچ گفتوگویی با افکار مخالف نمیدهند و برنامهای چون «شیوه»، در نظرشان برنامهای سراپا اشکال است که تولید آن نیز از صداوسیما بعید است. منصفانه که بنگریم البته سخن افقیها بیراه هم نیست. هرچه باشد، بر کمتر کسی پوشیده است که محدودیتهای این رسانه در دعوت از بسیاری از کارشناسان سیاسی و اساتید علومانسانی کم نیست و بسیاری از روشنفکران، دانشمندان و سیاستمداران ایرانی راهی به این رسانه ندارند.
حتی در همین برنامه «شیوه» نیز دیده شده کسی چون حمیدرضا جلاییپور به برنامه دعوت میشود اما دقایقی قبل از آغاز برنامه، این دعوت پس گرفته شده است. این را بگذارید کنار بیمیلی برخی از همین افراد، بهحضور در صداوسیما زیرا معتقدند حضورشان با انتقاد گسترده آحادی از جامعه مواجه میشود. اینگونه است که بسیاری از مهمانان برنامههای مناظره، از حسن محدثی تا حسین سلیمی و احمد زیدآبادی سخن خود را با این بحث آغاز کردهاند که با وجود نقدهای اطرافیان و بیمیلی خودشان و با اعتقاد به اینکه صداوسیما به خصوص در بخشهای خبری، رسانهای ملی و بیطرف نیست، تنها به این امید که بتوانند از این فرصت اندک برای ارتباط با جامعه استفاده کنند، در برنامه حضور پیدا کردهاند.
پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما بهتازگی در مصاحبهای درباره برنامه «شیوه» که این شبها آشتی موقت نصفهونیمهای با برخی مخاطبان هنوزامیدوار، برقرار کرده ، به این نکته اشاره کرده است: «رسانه ملی اگر در جایگاه واقعی خودش قرار بگیرد، برای بسیاری از مشکلات میتواند راهحل ارائه دهد. برنامه «شیوه»، یکی از این تدابیر است که میتواند با باز کردن فضای گفتوگوی آرام، سالم و عالمانه، به برخی از شبهات جامعه در زمینههای مختلف پاسخ دهد که روزبهروز دارد به بلوغ خودش نزدیکتر میشود. امیدواریم الگویی باشد که هم بالغتر شود، هم مسیر مستمری برای فضای تبادلافراد فراهم کند.» بلوغی که جبلی از آن صحبت میکند، البته آرزویی دور مینماید و اگر بخواهیم بدون تعارف بنویسیم، دیگر بسیاری هیچ امیدی به تغییر سیاستهای صداوسیما ندارند و حتی تولید برنامههایی چون «شیوه» را نیز مانوری مقطعی در پاسخ به بحران اخیر پیشآمده میدانند.
از نظر این دسته از منتقدان، تلویزیون همیشه همینگونه عمل کرده و هنگام انتخابات یا هرگاه فتیله اعتراضات در ایران بالا کشیده شده است، صداوسیما بهنحوی برنامه میسازد که دود از کله بسیاری بلند میشود اما بهمحض بازگشت وضعیت به شرایط عادی، دوباره همان آش است و همان کاسه. زیدآبادی اما در این زمینه نظری دوبعدی دارد: «اینقبیل بحرانها که پیش میآید، واکنش سیستم حالتی تناقضآمیز دارد. بعضی برنامهها سعی میکنند بازتر باشند و در عین حال برخی برنامهها بستهتر میشوند. این بازتابی است از آنچه درون سیستم میگذرد و اینکه بین بازترکردن فضا یا بستنآن اختلافاتی وجود دارد. درباره قطع این برنامهها پس از فروکش کردن اعتراضات نیز البته باید همهجانبه نگاه کرد. بخشی از آن به غلبه جناحهای تندرو بر تصمیمگیریها برمیگردد اما بخشی دیگر نیز بهواسطه نوع حضور میهمانهاست. برخی میهمانها از همان ابتدا با گاردویژه حضور پیدا میکنند که باعث میشود حواشی غیرقابل ضروری نیز رخ دهد. آنها حرفهای تندی میزنند تا وایرال شوند. نگاه من به حضور در این برنامهها اما اینگونه نیست و معتقدم، اگر کسی خط فکری ما را نفی میکرده و امثال ما را زندانی میکرده اما اینبار نقد ما را بهرسمیت شناخته است، باید این اقدام مثبت را مهم تلقی کرد. به همین دلیل نیز من در این برنامه نمیخواستم هر آنچه نظرم بود را مطرح کنم و طبعا خویشتنداری کردم تا روی خطنرمالی حرکت کنم، چون درهرصورت اگر طرف مقابل هم احساس کند که کاملا بازی را واگذار کرده و آن چیزی که میخواسته به صورت معکوس در آمده است، قطعا دیگر از این اتفاقات و گشایشها رخ نمیدهد و این راه تداوم پیدا نمیکند.»
انتقاد از حذف شدنِ برخی قسمتهایِ این برنامه از آرشیوِ تلوبیون، نکته دیگری است که از سوی مخاطبان گوشزد میشود و البته تعجب برانگیز است. علت این اقدام میتواند جلوگیری از بازنشر ویدئوهای «شیوه» در فضای مجازی آن هم به صورت انتخابی و مقطع باشد که در هفتههای اخیر انتشار آنها پرسشها و واکنشهای بسیاری را در بین بینندگان ایجاد کرده است.