پیروی از روشهای محرمانه در طراحی A26 نقش اساسی دارد. زیردریاییهای نسل پنجم فراتر از بیصدا کردن آکوستیک مرسوم، از شکلدهی بدنه، پوششهای تخصصی و مغناطیسزدایی الکترونیکی برای به حداقل رساندن اثرات مغناطیسی، الکتریکی، مادون قرمز، رهیافتهای راداری و هیدرودینامیکی استفاده میکند.
به گزارش تجارت نیوز، نسل جدیدی از زیردریاییها در حال ظهور است و از همین رو عملیات زیر آب و استراتژی دریایی ممکن است دیگر یکسان نباشد. زیردریایی A26، که به عنوان اولین زیردریایی متعارف «نسل پنجم» از آن یاد میشود، پنهانکاری، استقامت و انعطافپذیری را به روشهایی ترکیب کرده و به این طریق فرضیات سنتی در مورد پلتفرمهای دیزل-الکتریک را به چالش میکشد.
A26 که به عنوان سیستم چند دامنهای طراحی شده، میتواند جمعآوری اطلاعات، استقرار سیستمهای بدون سرنشین، پشتیبانی از عملیات ویژه و نظارت بر زیرساختهای زیرآبی را اجرایی کند؛ در حالی که شناسایی آن همچنان دشوار است. طراحی این زیردریایی نشان میدهد که چگونه ناوهای متعارف پیشرفته قادرند جایگزینهای بسیار توانمند و کمهزینهتری برای کشتیهای هستهای باشند و انعطافپذیری عملیاتی را در صحنههای نبرد به نمایش بگذارند.
تکامل زیردریاییها در طول قرن گذشته، گسترش تدریجی برد عملیاتی، پنهانکاری و تطبیقپذیری ماموریت را نشان میدهد. قایقهای دیزل-الکتریکی ساخته شده در اوایل قرن بیستم، استقامت محدودی زیر آب داشتند و از همین رو برای شارژ مجدد هوا و باتری به سطح آب بازمیگشتند و اژدرهای ابتدایی حمل میکردند.
پیشرفتهای حاصله پس از جنگ جهانی دوم، طراحی بدنه، ظرفیت باتری، لولههای تنفس و سیستمهای حسگر را بهبود بخشید و به تدریج استقامت در زیر آب و گزینههای تاکتیکی را گسترش داد.
نیروهای دریایی مفاهیم پیشران مستقل از هوا (AIP) و طرحبندیهای ماموریت مدولار را آزمایش کردند و راه را برای زیردریاییهای متعارف توانمندتر هموار ساختند. معرفی پیشران هستهای در دهه 1950 جهشی تعیینکننده را رقم زد: زیردریاییهای هستهای میتوانستند سرعتهای بالا را برای مدت طولانی حفظ کرده، ماهها زیر آب بمانند و در فواصل طولانی حمله کنند و اساسا محاسبات استراتژیک جنگ زیر آب را تغییر دهند.
علیرغم این پیشرفتها، زیردریاییهای دیزلی-الکتریکی مزایای خاصی داشتند، از جمله اثرات صوتی بی صدا در سرعتهای پایین، هزینههای عملیاتی پایینتر و توانایی فعالیت در آبهای ساحلی کمعمق که زیردریاییهای هستهای در انجامش مناسب نبودند. تا اواخر قرن بیستم، این زیردریاییها از اتوماسیون، اصلاحات هیدرودینامیکی و حسگرهای بهبود یافته بهرهمند شدند، اما همچنان با محدودیت تامین انرژی مواجه بودند.
سیستمهای پیشران مستقل از هوا (AIP) دوام زیردریاییهای معمولی در زیر آب را افزایش داده، فاصله با شناورهای هستهای را کم کردند و مفاهیم جدیدی را برای عملیات چند دامنهای ممکن ساختند. A26 با ادغام محفظههای ماموریتی، سونار و مجموعههای حسگر پیشرفته، فناوریهای کاهش صدا و سازگاری با سیستمهای بدون سرنشین، فرایند تکامل را به تصویر کشید – گزارهای که نشان دهنده تغییر به سوی نفوذ زیر دریا به جای عملیات صرفا متمرکز بر سلاح است.
پیروی از روشهای محرمانه در طراحی A26 نقش اساسی دارد. زیردریاییهای نسل پنجم فراتر از بیصدا کردن آکوستیک مرسوم، از شکلدهی بدنه، پوششهای تخصصی و مغناطیسزدایی الکترونیکی برای به حداقل رساندن اثرات مغناطیسی، الکتریکی، مادون قرمز، رهیافتهای راداری و هیدرودینامیکی استفاده میکند. موتور استرلینگ این زیردریاییها امکان هفتهها عملیات زیر آب بدون روی سطح آمدن را فراهم میکند و از ماموریتهای جمعآوری اطلاعات و مخفیکاری مداوم حمایت میکند.
در این میان محفظه ماموریتی مدولار A26 این توان را دارد تا وسایل نقلیه زیر آب بدون سرنشین (UUV)، نیروهای ویژه، غواصان و حسگرها را در بستر دریا مستقر کند. این انعطافپذیری، زیردریایی را قادر میسازد تا چندین نقش را به طور همزمان انجام دهد: نظارت بر زیرساختهای انرژی و ارتباطات زیر دریا، انجام عملیات اطلاعاتی، نظارت و شناسایی (ISR)، پشتیبانی از عملیات ویژه و اجرای استقرار سلاحهای متعارف.
معماری ارتباطی پیشرفته نسل پنجم زیردریاییها، ناوها را با شبکههای اطلاعاتی گستردهتر ادغام میکند و حوزههای زیر دریا، سایبری و الکترومغناطیسی را به هم متصل میکند. این امر به طور فزایندهای اهمیت دارد زیرا دادههای جهانی از طریق کابلهای آسیبپذیر زیردریایی جریان مییابند و به اپراتورها اجازه میدهند تا زیرساختهای حیاتی را رصد کنند و در عین حال احتیاط در اجرای عملیات در مناطق دریایی مورد مناقشه را حفظ خواهند کرد.
همزمان ادغام UUV دامنه عملیاتی را گسترش میدهد. زیردریاییها میتوانند سیستمهای خودمختار را برای نقشهبرداری از بستر دریا، بازرسی کابل یا شناسایی مناطق ساحلی بدون قرار دادن کشتی مستقر کنند. حال اگر این متغیرها با محمولههای مدولار جفت میشود، نسل پنجم زیردریاییهای A26 میتواند با مجموعههای ماموریت چندگانه سازگار شده و در منطقه خاکستری فعال شوند؛ ماموریتی که نسل پیشین زیردریاییها قادر به انجامش نبودند.
در آبهای اروپا، A26 این توان را دارد تا به عنوان ابزاری همهکاره برای آگاهی از موقعیت و بازدارندگی عمل کند. روسیه همچنان به بهرهبرداری و نوسازی عناصر ناوگان شمالی و بالتیک خود ادامه میدهد و برای تامین امنیت مناطق استراتژیک مانند دریای بالتیک و مسیرهای منتهی به دریای شمال، به زیردریاییهای هستهای و دیزلی-الکتریکی متکی است.
با وجود چالشهای مداوم – از جمله کشتیهای فرسوده، مشکلات تعمیر و نگهداری و عقبماندگیهای عملیاتی – نیروی دریایی روسیه همچنان فعال است و این نشان دهنده جاهطلبی مداوم در عملیات زیرآبی است.
زیردریاییهای کلاس A26 میتوانند مخفیانه این حرکات را رصد کرده، از زیرساختهای بستر دریا نقشهبرداری کنند و با جمعآوری اطلاعات برای ناتو و نیروهای متحد پشتیبانی نمایند. استقامت و قابلیت مشاهده کم آنها امکان حضور مداومشان در سواحل مورد مناقشه را فراهم میکند.
در حالی که اروپا بر اعمال فشارهای استراتژیک متمرکز است، هند و اقیانوسیه شاهد رقابت فزاینده زیرآبی است، زیرا بازیگران متعدد قابلیتهای خود را در اطراف نقاط حساس استراتژیک و شبکههای کابلی زیردریایی گسترش داده اند. تنگههایی مانند سوندا، مالاکا و لومبوک، همراه با خطوط داده زیرآبی که استرالیا، آسیای جنوب شرقی و فراتر از آن را به هم متصل میکنند، به طور فزایندهای در پویایی امنیت منطقهای نقش محوری دارند.
همزمان قایقهای کلاس A26 که به طور بالقوه توسط شرکای منطقهای اداره میشوند، میتوانند بدون تکیه بر نیروی محرکه هستهای، شناسایی مخفیانه را اجرایی کنند، سیستمهای بدون سرنشین را مستقر کرده و از عملیات ویژه پشتیبانی کنند. تطبیقپذیری آنها محاسبات تسلط زیرآبی را پیچیده کرده و طیف وسیعی از گزینهها را برای جمعآوری اطلاعات، آگاهی موقعیتی و بازدارندگی را در اختیار اپراتورها قرار میدهد. این قابلیتها نشان میدهد که چگونه زیردریاییهای متعارف پیشرفته میتوانند بین دسترسی عملیاتی، مقرونبهصرفه بودن و انعطافپذیری استراتژیک در محیطهای دریایی مورد مناقشه تعادل برقرار کنند.
توسعه A26، نقش برجسته شرکتهای دفاعی خصوصی را در تسریع نوآوری زیرآبی نشان میدهد. با ترکیب فناوری GHOST (پنهانکاری جامع و اصیل)، طرحبندیهای مدولار و سامانههای خودکار موتور استرلینگ، ساب به سطحی از انعطافپذیری و پنهانکاری دست یافته که در برنامههای بزرگتر و دولتی به سختی میتوان با آن رقابت کرد.
همکاری با AUV/ROV های هیبریدی، مانند Sabretooth، قابلیتهای خودمختاری را برای شناسایی و عملیات در بستر دریا افزایش میدهد. سایر شرکتهای خصوصی، از جمله ThyssenKrupp Marine Systems آلمان، نیز در زمینه پیشرانهها، محفظههای ماموریت مدولار و سیستمهای بدون سرنشین پیشرفت میکنند و دولتها را قادر میسازند تا تواناییشان را مدرن کرده و فناوریهای پیشرفته را به طور موثر ادغام کنند.
شرکتهای دولتی، مانند گروه دریایی فرانسه، نیز به طور مشابه مشارکت دارند، و زیردریاییهایی مانند زیردریاییهای تهاجمی هستهای باراکودا (کلاس Suffren) نشان میدهند که چگونه تخصص دولتی، پیشرانههای پیشرفته، ادغام تسلیحات و انعطافپذیری در ماموریت را هدایت میکند.
همزمان شرکتهای خصوصی و دولتی در کنار هم به عنوان شرکای استراتژیک عمل کرده و قابلیتهای زیر دریایی ملی و متحد را شکل میدهند. آنها ادغام سریع سیستمهای خودمختار، شبکههای حسگر و محمولههای ماژولار را تسهیل میکنند و تضمین میکنند که زیردریاییهای متعارف در میانه تهدیدات چند دامنه و رقابتها در منطقه خاکستری به فعالیتشان ادامه خواهند داد.