در بخشهایی از گفتوگو، به این نکته پرداخته شد که سینگولاریتی، اگرچه در ظاهر یک نقطهی آیندهنگرانه است، اما نشانههایش همین حالا در اطراف ما دیده میشود: از الگوریتمهایی که رفتار ما را پیشبینی میکنند، تا سیستمهایی که تصمیمهای مالی، پزشکی و حتی عاطفی را پیشنهاد میدهند. این واقعیت، ما را به این پرسش رساند که آیا جامعهی ما آمادگی مواجهه با چنین تحولی را دارد؟ و اگر نه، چه باید کرد؟
عصر ایران ؛ الهه فابریکی ــ در فضای رسانهای امروز، کمتر واژهای به اندازهی «سینگولاریتی»—نقطهی تکینگی هوش مصنوعی—همزمان هم هیجانبرانگیز است و هم نگرانکننده. گفتوگویی که اخیراً دربارهی این مفهوم داشتیم، فرصتی بود برای بازاندیشی در مرزهای انسان، ماشین، و آیندهای که شاید دیگر آینده نیست، بلکه اکنون است.
سینگولاریتی، آن لحظهی فرضیست که در آن هوش مصنوعی از توان شناختی انسان فراتر میرود و مسیر پیشرفت فناوری از کنترل و درک انسانی خارج میشود. اما آنچه در این گفتوگو برجسته شد، نه فقط جنبهی فناورانهی موضوع، بلکه لایههای فلسفی، مدیریتی و انسانی آن بود. ما از یک «نقطه» حرف نمیزدیم؛ بلکه از یک تغییر پارادایم، از دگرگونی در تعریف انسان، و از بازتعریف نقش مدیران در جهانی که مرزهایش در حال فروپاشیست.
در این گفتوگو، تأکید شد که سینگولاریتی صرفاً یک اتفاق فناورانه نیست، بلکه یک رخداد هستیشناختیست. جایی که انسان دیگر تنها موجود تصمیمگیرنده نیست، بلکه باید جایگاه خود را در کنار موجوداتی بازتعریف کند که قدرت تحلیل، پیشبینی و حتی خلاقیت دارند. این تغییر، مدیران را با چالشی بنیادین روبهرو میکند: چگونه در جهانی که ماشینها میتوانند بهتر تصمیم بگیرند، انسان همچنان معنا و جهت بدهد؟
نقش مدیران آینده، در چنین فضایی، دیگر صرفاً مدیریت منابع یا هدایت تیمها نیست. آنها باید بتوانند معنا خلق کنند، اخلاق را زنده نگه دارند، و در میان دادهها، تجربهی انسانی را حفظ کنند. این نگاه، ما را به تأملی عمیقتر رساند: آیا خلاقیت، شهود، و احساس، آخرین سنگرهای انساناند؟ یا آنها نیز در معرض شبیهسازی و الگوریتمی شدن قرار دارند؟
در بخشهایی از گفتوگو، به این نکته پرداخته شد که سینگولاریتی، اگرچه در ظاهر یک نقطهی آیندهنگرانه است، اما نشانههایش همین حالا در اطراف ما دیده میشود: از الگوریتمهایی که رفتار ما را پیشبینی میکنند، تا سیستمهایی که تصمیمهای مالی، پزشکی و حتی عاطفی را پیشنهاد میدهند. این واقعیت، ما را به این پرسش رساند که آیا جامعهی ما آمادگی مواجهه با چنین تحولی را دارد؟ و اگر نه، چه باید کرد؟
یکی از تأکیدهای مهم در این گفتوگو، ضرورت گفتوگوی بینرشتهای بود. سینگولاریتی، موضوعی نیست که فقط مهندسان یا آیندهپژوهان دربارهاش حرف بزنند. فیلسوفان، هنرمندان، مدیران، و شهروندان نیز باید در این گفتوگو حضور داشته باشند. چرا که پیامدهای آن، نهتنها فناورانه، بلکه فرهنگی، روانی و اجتماعیاند.
در پایان، فضای گفتوگو به سمت امید و آمادگی رفت. اگرچه سینگولاریتی میتواند ترسناک باشد، اما میتواند فرصتی نیز باشد: فرصتی برای بازتعریف انسان، برای بازاندیشی در معنا، و برای ساختن جهانی که در آن، ماشینها ابزارند، نه ارباب. مدیران آینده، اگر بتوانند این مسیر را با آگاهی، اخلاق و خلاقیت طی کنند، نهتنها حذف نمیشوند، بلکه به راهبران معنایی جهان تبدیل خواهند شد.
این گفتوگو، برای ما نهتنها یک بحث رسانهای بود، بلکه تجربهای بود از مواجهه با آیندهای که دیگر نمیتوان آن را به تعویق انداخت. آینده آمده است—و ما باید آماده باشیم، نه برای رقابت با ماشینها، بلکه برای حفظ انسانیت در جهانی که هر روز کمتر شبیه دیروز است
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.