سرویس سیاست مشرق- در روزهای اخیر، اخبار ضدونقیضی درباره حضور ایران در شرم الشیخ منتشر شد. ابتدا ادعا شد که وزارت خارجه آمریکا یک دعوتنامه رسمی برای حضور کشورهای اسپانیا، ژاپن، آذربایجان، ارمنستان، مجارستان، هند، السالوادور، قبرس، یونان، بحرین، کویت و کانادا جهت شرکت در نشست رهبران جهان درباره غزه صادر کرده است. باراک راوید، خبرنگار آکسیوس مدعی شد که ایالات متحده از ایران نیز برای شرکت در نشست دعوت کرده است.
پس از ادعای باراک راوید، بسیاری از کنشگران و تحلیلگران سیاسی به بررسی و موشکافی این نشست پرداختند و حضور ایران در این نشست را فرصتی بسیار مهم قلمداد کردند؛ به خصوص زمانی که ادعا شد نمایندهای از سوی رژیم به این نشست دعوت نشده است که این تحلیلها را قوت بخشید.
با باراک راوید بیشتر آشنا شوید:
اما این نشست پس از حصول توافق آتشبس جنگ غزه و با طراحی دولت آمریکا برگزار شد. ترامپ نیز در بحبوحه آمادهسازیها برای برگزاری نشست شرمالشیخ، عازم منطقه شد و در سرزمینهای اشغالی با مقامات صهیونیست از جمله نتانیاهو، نخست وزیر رژیم دیدار و گفتگو کرد. در همین اثنا بود که اعلام شد ریاست جمهوری ایران قصدی برای شرکت در نشست ندارد. اندکی بعد برخی احتمالات قوت گرفت با مضمون ایمکه شاید وزیر امور خارجه کشورمان در این نشست شرکت کرده که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز این ادعاها را رد کرد.
توضیح وزیر امور خارجه درباره عدم پذیرش حضور در اجلاس شرمالشیخ
وزارت خارجه ایران در یک بیانیه اعلام کرد: ایران از دعوت رئیسجمهور السیسی برای حضور در نشست شرمالشیخ سپاسگزار است. با وجود تمایل به تعاملات دیپلماتیک، نه رئیسجمهور پزشکیان و نه من، نمیتوانیم با کسانی وارد تعامل شویم که به مردم ایران حمله کردهاند و همچنان ما را تهدید و تحریم میکنند. با این حال، ایران از هر ابتکاری که به نسلکشی اسرائیل در غزه پایان دهد و به اخراج نیروهای اشغالگر منجر شود، استقبال میکند.
این بیانیه تاکید میکند: فلسطینیان کاملاً محق هستند که حق اساسی تعیین سرنوشت خود را به دست آورند و همه کشورها بیش از هر زمان دیگری وظیفه دارند که در حمایت از این خواسته قانونی و مشروع به آنان کمک کنند. ایران همواره نیرویی کلیدی برای صلح در منطقه بوده و خواهد بود. برخلاف رژیم نسلکش اسرائیل، ایران به دنبال جنگهای بیپایان نیست، بهویژه به هزینه متحدان ادعایی، بلکه در پی صلح پایدار، شکوفایی و همکاری است.
شرم الشیخ کجاست؟
شرم الشیخ یک شهر ساحلی و گردشگری برجسته در مصر است که به عنوان یکی از مراکز اصلی تفریحی در دریای سرخ شناخته میشود. شرم الشیخ همچنین میزبان فرودگاه بینالمللی و بندرهای تجاری و نظامی است که نقش مهمی در اقتصاد محلی ایفا میکند. شرم الشیخ در جنوبیترین نقطه شبهجزیره سینا در مصر قرار دارد و بر ساحل جنوب شرقی این شبهجزیره مشرف است. این شهر بر خلیج عقبه و تنگه تیران احاطه دارد که این موقعیت استراتژیک آن را به یک نقطه کلیدی در دریای سرخ تبدیل کرده است. تنگه تیران مسیری حیاتی برای کشتیرانی بینالمللی است و خلیج عقبه مرزهای مصر، اسرائیل، اردن و عربستان سعودی را در بر میگیرد.
تاریخ شرم الشیخ با تحولات سیاسی و نظامی منطقه گره خورده است. این منطقه ابتدا یک روستای ماهیگیری کوچک بود، اما اهمیت استراتژیک آن در قرن بیستم افزایش یافت، به ویژه در دوران جنگ جهانی دوم که انگلیسیها آن را به عنوان پایگاه دریایی در نظر گرفتند. در بحران سوئز سال ۱۹۵۶، شرم الشیخ توسط رژیم صهیونیستی اشغال شد و پس از حدود یک سال در مارس ۱۹۵۷ به مصر بازگردانده شد. سپس، در جنگ ششروزه سال ۱۹۶۷، مجدداً توسط اسرائیل اشغال گردید و تا سال ۱۹۸۲ به عنوان شهرک عفیرا و پایگاه هوایی توسعه یافت. بر اساس پیمان کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹، اسرائیل متعهد به بازگردانی مناطق اشغالی شد و این فرآیند در آوریل ۱۹۸۲ تکمیل گردید. پس از آن، شرم الشیخ به سرعت به یک مرکز گردشگری و دیپلماتیک تبدیل شد.
چرا به عنوان مرکز صلح و اجلاسهای بینالمللی انتخاب شده است؟
پس از بازگردانی شرمالشیخ در سال ۱۹۸۲، این شهر به عنوان «شهر صلح» - Madinet Es-Salaam شناخته شد؛ لقبی که حسنی مبارک، رئیسجمهور وقت مصر، به آن داد. این نامگذاری حاصل مجموعهای از عوامل و تحولات بود. از یکسو، اراده رهبران مصر برای پیگیری دیپلماسی صلحآمیز پس از پیمان کمپ دیوید نقشی تعیینکننده داشت و از سوی دیگر، توسعه زیرساختهای گردشگری و شهری از جمله احداث هتلهای بینالمللی، امکانات رفاهی مدرن و فرودگاهی مجهز، زمینه را برای میزبانی نشستها و رویدادهای جهانی فراهم کرد. در هر صورت شرمالشیخ در دهههای اخیر میزبان رویدادهای بینالمللی متعددی بوده است؛ از جمله کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل COP27 در سال ۲۰۲۲، اجلاس صلح برای غزه و تبادل اسرا در سال ۲۰۲5، و توافقنامه خودمختاری فلسطین در سال ۱۹۹۹ میان رژیم اسرائیل و فلسطینیان. افزون بر این، کنفرانسهای زیستمحیطی و نشستهای صلح خاورمیانه نیز به تثبیت جایگاه این شهر به عنوان نماد صلح و گفتوگو در منطقه کمک کردهاند.
چرا ایران شرکت نکرد؟
اما عدم حضور ایران در این اجلاس، چالشهای قابل توجهی را در شبکههای اجتماعی ایجاد کرده است. بسیاری از تحلیلگران، فارغ از توجه به کنشگریهای اخیر ایالات متحده آمریکا در عرصه میدان و دیپلماسی، مدعی بودند که این یک فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی ایران جهت نقشآفرینی در سطح منطقه و جهان خواهد بود. اما در میانه قوتگرفتن همین دیدگاهها بود که مشخص شد نتانیاهو به بهانه برگزاری جشن، سفرش به مصر را لغو کرده است. این در حالی که است که در شبکههای اجتماعی ادعا شده بود، نمایندگان اسرائیل به این اجلاس دعوت نشدند و فرصت خوبی برای حضور ایران است.
اسرائیل هیوم مدعی شد: «نتانیاهو سفر خود به نشست شرمالشیخ را نه به دلیل «تعطیلات» یا «فشار یهودیان ارتدوکس»، بلکه به دلیل مخالفت رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، لغو کرد. منابع میگویند اردوغان در میانه پرواز با عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، تماس گرفته و هشدار داده است که «اگر نتانیاهو در نشست حضور داشته باشد، هواپیمای او فرود نخواهد آمد.» مقامهای ترکیه همچنین به ایالات متحده اطلاع دادند که «از اینکه این موضوع با آنها هماهنگ نشده بود، خشمگین هستند.» پس از رایزنی میان مقامهای آمریکایی و اسرائیلی، نتانیاهو از سفر خود انصراف داد و هواپیمای اردوغان فرود آمد.»
یکی از نکات تحلیلگران مخالف حضور ایران این بود که، نشست شرم الشیخ به ابتکار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا تشکیل شده و نمایندگان کشورهای مدنظر و متحد او در آن حضور پیدا می کنند. ترامپ از منظری خاص که نزدیک به دیدگاههای رژیم اشغالگر قدس است به مساله فلسطین مینگرد و در این چهارچوب، نمیتوان امید داشت که خیر و صلاح مردم فلسطین تامین شود. از طرفی وقتی ایران دیدگاه های غربی در مورد مساله فلسطین را قبول ندارد، دلیلی وجود ندارد که بخواهد در نشستی شرکت کند که مروج این دیدگاه ها در مساله فلسطین است و یا اینکه خود را به اهرمی در قالب سیاستهای غربیها در موضوع فلسطین تبدیل کند.
نکته دیگر این بود که نشست شرم الشیخ، نمایندگان واقعی مردم فلسطین حضور ندارند. این در حالی است که ایران بارها تاکید کرده که جامعه فلسطین باید شاهد حضور نمایندگان واقعی خود در مجامع بینالمللی باشد. نمایندگانی که به نحوی جامع و واقعی از حقوق ملت فلسطین حمایت و حراست می کنند.
کاربران فضای مجازی نیز واکنشهای بسیاری به این موضوع نشان داده و تأکید کردند که ترامپ در سه ماه اخیر، بهویژه پس از آغاز جنگ غزه، بارها با افتخار از بمباران تأسیسات هستهای و ترور سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، سخن گفته است. به باور آنان، در کنار این اظهارات، سیاستهای عملی دولت آمریکا نیز گویای همان رویکرد خصمانه است؛ زیرا واشنگتن نهتنها فشارهای اقتصادی علیه ایران را افزایش داده، بلکه با همراهی کشورهای اروپایی، تحریمهای ضدایرانی را نیز تشدید کرده است. از نگاه این منتقدان، چنین رفتارهایی نشاندهنده هیچ تغییری در دیپلماسی و سیاستهای قلدرمآبانه آمریکا نیست.