قصه غم‌انگیز و ادامه‌دار سینما عصر جدید

همشهری آنلاین جمعه 04 مهر 1404 - 19:20
سال‌های پیش و در دوره دانشجویی، در آن روزهایی که نه از گوشی‌های هوشمند تلفن همراه خبری بود و نه از اینترنت، یکی از دلخوشی‌هایم این بود که هرازگاهی، سری به سینما عصر جدید بزنم و روحم را با دیدن فیلم‌های رنگارنگ و خاص جلا دهم.

همشهری آنلاین - سیدسروش طباطبایی‌پور: سینمایی که تلاش می‌کرد فیلم‌های روز دنیا را با تأخیری اندک، روی پرده‌ نقره‌ای‌اش پخش کند و میزبان دانشجویان و علاقه‌مندان به حوزه فرهنگ و هنر بود. حساسیت روی انتخاب فیلم‌ها، به‌گونه‌ای بود که حتی اگر سینما عصر جدید، فیلم‌های آبکی دنیا را هم اکران می‌کرد، مشتریانش کلی آسمان و ریسمان فلسفی می‌بافتند که این فیلم، حتما بی‌محتوا نیست.

بیش‌تر بخوانید:

نمایش بادگیرها در لاله‌زار تهران

این چهاپایه سبزی که با یک پایه شکسته در صحنه آغازین فیلم به تصویر کشیده شد، حتما مفهومی عمیق در دل دارد و منظور نویسنده و کارگردان آن است که مثلا یکی از پایه‌های اصلی محیط‌زیست و طبیعت، این روزها شکسته و چه می‌دانم؛ باید به طبیعت احترام گذاشت و چه و چه و چه! و خلاصه جماعت دانشجو باورشان نمی‌شد فیلم الکی‌پلکی در این سینما اکران شود؛ آن هم سینمایی که از ابتدای ۲۰ خورشیدی در تهران طلوع کرده بود.

تا اینکه پای اینترنت و وسایل ارتباطی به زندگی آدم‌ها باز شد و بهترین فیلم‌های روز جهان، حتی قبل از اکران رسمی، در فضای مجازی ایران منتشر می‌شد و فضای دلنشین و گروهی سینماهایی مثل سینما عصر جدید کم‌رنگ‌تر شد و خلاصه همان شد که نباید می‌شد: بی‌رونقی سالن‌های سینما! روزهای سیاه کرونا و فیلم‌های صد من یک غاز گیشه‌پسند و هزار دلیل دیگر نیز کار را خراب‌تر کرد؛ تا جایی که سینمای طلایی دوران دانشجویی من، به‌جای پرده معرفی فیلم‌های اکران شده روز خود، این روزها پرده‌ای زرد با نوشته‌ای سیاه روی سردرش نصب شده: «این ملک به فروش می‌رسد...»

باورکردنی نبود؛ اما دیروز باورم شد. به بهانه تماشای نمایشی از سجاد افشاریان، «نشان» مرا خیابان به خیابان و کوچه به کوچه به سالن نمایش «لبخند» کشاند و به همسایگی سینمای باشکوه عصر طلایی دوران زندگی‌ام رسیدم. شگفت‌زده شده بودم؛ دم در ورودی سینما عصر جدید من، تنها چند گربه ملوس پرسه می‌زدند و درست دیوار به دیوار سینما، عاشقان فرهنگ و هنر لبخندزنان، منتظر ورود به مجموعه سالن‌های نمایش لبخند بودند. نمی‌توانستم حال این روزهای سینما عصرجدید را ببینم و بدو، وارد مجموعه شدم؛ اما آنقدر جمعیت زیاد بود که ترجیح دادم به‌جای انتظار در سالن انتظار طبقه منفی ۲، دوباره به پیاده‌رو روبه‌روی مجموعه لبخند بروم تا نفسم نگیرد؛ اما انگار دیدن حال و روز سینما عصر جدید، نفسگیرتر بود. نمی‌دانستم توجیه بی‌رونقی صاحبان سینمای عصر جدید را در این روزها باور کنم یا این همه جمعیتی که برای سیراب‌شدن از فرهنگ و هنر این سرزمین، به مجموعه‌ سالن‌های طبقاتی لبخند سرازیر شده بودند. اگر روزگار بی‌رونقی فرهنگ است، پس این همه علاقه‌مند اینجا چه می‌کنند، و اگر همچنان علاقه‌مندان به نمایش و سینما نفس می‌کشند پس چرا سینما عصر جدید تعطیل است! تنها پاسخ، انگار سوء مدیریت است؛ همین!

قصه غم‌انگیز و ادامه‌دار سینما عصر جدید

قصه غم‌انگیز و ادامه‌دار سینما عصر جدید

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.