به گزارش همشهری آنلاین، شاید تا چند سال پیش، خیلی از پدرها و مادرها فکر میکردند که اگر بچهشان از پس قبول شدن در درس ریاضی بربیاید خیلی باهوش است و همین کافی به نظر میآید اما «زهرا خزایی»، روانشناس کودک و نوجوان، در این گفتوگو برای ما از نوعی هوش نام میبرد که اگر والدین یاد بگیرند در کودکانشان تقویتش کنند، زیادهروی نیست که بگوییم نسل جوان پویایی را برای جامعه ساختهاند که به راحتی تصمیم میگیرد، انتخاب میکند و از همه مهمتر اینکه به زودی از کوره در نمیرود و کم نمیآورد.
پس اگر پدر یا مادر هستید و دوست دارید که دکمه این هوش را در مغز کودکتان روشن کنید و آینده فردی و اجتماعیاش را بسازید؛ خواندن این گفتوگوی تخصصی را که ضمن معرفی هوش هیجانی، راهکارها و نشانههای داشتن و رسیدن به آن را نشانتان میدهد از دست ندهید.
به نظرتان موضوع هوش هیجانی تا چه اندازه برای یک زوج جوان که صاحب فرزند شدهاند باید اهمیت داشته باشد؟
خزایی: هوش هیجانی و آموزش مهارت زندگی موضوعی است که فکر میکنم اگر پدرها و مادرها در این روزها توجه بیشتری به آن نشان دهند به شدت میتواند در روابط آینده نقشآفرینی کند و حتی تاثیر آن در زندگی بچههایمان خیلی چشمگیر باشد. هر چقدر این موضوع را تقویت کنیم، تاثیرش را در زندگی کودک و نوجوانمان میبینیم.
هرچند متاسفانه گاهی توجه به این موضوع در نسل جدید، به ویژه برای کودک و نوجوان ما، خیلی کم شده و به این هوش، که نام دیگرش آیکییو میباشد نگاه خاصی نیست.
هوش هیجانی چیست؟
ممکن است این هوش هیجانی را بیشتر و شفافتر توضیح دهید؟ و آیا یک پدر و مادر، در برابر تقویت این هوش در کودکشان مسئولاند؟
خزایی: البته که لازم به توضیح هوش هیجانی و مهارتهای زندگی میباشد. ما به عنوان پدر و مادر، مسئولیت داریم که فرزندانمان را تشویق کنیم تا هوش خودشان را توسعه بدهند. اما باید دقت کرد که منظورمان از هوش هیجانی، همان هوش عمومی نیست.
هوش هیجانی یا هوش عاطفی و آیکییو، به عنوان یک توانایی فردی، برای بیان و مدیریت احساسات شخصی و همچنین احترام به احساسات دیگران است. هوش هیجانی مجموعهای از مهارتهایی است که کودکان میتوانند در هر سنی شروع به یادگیری آن کنند. هوش هیجانی، یکی از مهارتهای حیاتی است که والدین میتوانند به کودکان خودشان آموزش دهند تا توانایی مدیریت احساسات و بیان موثر، حل مشکلات اجتماعی و زندگی روزمره را یاد بگیرند.
هوش هیجانی با موفقیتهای تحصیلی، سلامت روان و روابط اجتماعی مثبت ارتباط مستقیم دارد و آینده کودکان ما را به شکل خاصی میتواند تحتتاثیر قرار بدهد.
با این هوش، کودکتان پیشرفت میکند
خب راستش سوالی که اینجا ممکن است برای هر پدر و مادری پیش بیاید این است که اصلا این هوش هیجانی چرا باید اینقدر برایشان اولویت و اهمیت داشته باشد؟
خزایی: به نظرم بهتر است که به صورت دقیق ببینیم که هوش هیجانی چیست و چرا اهمیت دارد؛ هوش هیجانی یا هوش عاطفی به توانایی فرد در تشخیص، مدیریت و بیان احساسات خودش گفته میشود. کودکان با هوش هیجانی بالا قادر هستند که در موقعیتهای استرسزا آرام باشند، با همسالان خودشان به درستی تعامل و ارتباط برقرار کنند، و برای حل مشکلاتشان راهکارهای مناسب را پیدا کنند.
مطالعات نشان داده که کودکان با هوش هیجانی بالا در آزمونهای آیکییو هم عملکرد خوبی را نشان دادهاند. اما چطور؟ مهارتهای هوش هیجانی کمک میکنند که کودکان و نوجوانان با دوستان و خانواده و اطرافیانشان روابط سالم و عمیقتری را برقرار کنند. کودکانی که مهارتهای اجتماعی و عاطفی بالایی دارند و هوش هیجانیشان بالا برود، در بزرگسالی احتمال موفقیت تحصیلی و شغلی بیشتری را دارند؛ از همه مهمتر اینکه کودکان با هوش هیجانی بالا کمتر در معرض افسردگی و مشکلات روانی قرار میگیرند. کودکانی که مهارتهای هیجانی دارند، میتوانند در موقعیتهای چالشبرانگیز، تصمیمهای منطقی بگیرند و رفتارهای مناسبی را از خودشان نشان دهند.
هوشی که همه از نعمتش برخوردارند
همه کودکان هوش هیجانی دارند؟ و ممکن است پدر و مادری بگویند که فرزندشان هوش هیجانی ندارد؟
خزایی: همه کودکان توانایی یادگیری مهارتهای هوش هیجانی را دارند؛ اما برای اینکه بتوانند به این مهارت دست پیدا کنند، نیاز به یک راهنما و الگوی مناسب از طرف بزرگسالان دارند. والدین میتوانند با آموزش مهارتهای هیجانی، کودکانشان را به برقراری یک ارتباط بهتر، مدیریت احساسات و حل مشکلات اجتماعیشان کمک کنند.
والدین چطور میتوانند هوش هیجانی را در کودکشان تقویت کنند؟ آیا راهکارهای عملی برای این روند وجود دارد؟
خزایی: بله. حالا میخواهیم چند تکنیک را برای تقویت این هوش هیجانی در کودکانمان به پدرها و مادرها آموزش دهیم:
راهکار اول: به کودک برچسب نزنید
اولین راهکار این است که به کودکانمان برچسب نزنیم. کودکان باید یاد بگیرند احساسات خودشان را تشخیص بدهند و والدین میتوانند با کمک کردن به کودکان در پیدا کردن احساساتشان به این فرایند هوش هیجانی کمک کنند.
برای این کار میتوانید مثلا از کودکتان بپرسید: «الآن تو واقعا عصبانی هستی؟» یا «آیا واقعا الآن نارحتی؟» و وقتی جوابمان را داد یک راهکار به او نشان دهیم؛ مثل اینکه «میتوانی الآن نفسهای عمیق بکشی.» یا «اگه دلت بخواد میتونیم امروز با هم قدم بزنیم.»
فراموش نکنیم که استفاده از کلمات احساسی مثل «عصبانی»، «ناراحت»، «خجالت» و «شادی» میتواند دامنه لغات احساسی کودک ما را افزایش دهد.
راهکار دوم: همدلیتان را به کودک نشان دهید
دومین راهکار این است که همدلی را به کودکتان نشان دهید. نادیده گرفتن احساسات کودک، باعث میشود که آنها فکر کنند احساساتشان اشتباه است.
والدین در این مرحله چه کاری باید انجام دهند؟ آنها میتوانند احساس کودکشان را تایید کنند حتی اگر دلیل آن را درک نکنند. و به جای اینکه او را سرزنش کنند، سعی کنند که با کودک همدلی کنند. همدلی باعث کاهش فریاد و رفتارهای تند و تهاجمی کودک میشود و میتواند روابط مثبت را بین والد و کودک افزایش دهد.
راهکار سوم: روش مناسب ابراز احساسات را پیدا کنید
سومین راهکار این است که روشهای مناسبی را برای ابراز احساسات کودکتان پیدا کنید. والدین میتوانند با استفاده از کلمات احساسی در مکالمات روزمره، به فرزندشان آموزش بدهند که چگونه احساساتشان را بیان کنند.
برای مثال معمولا وقتی بچهها در زمین بازی بیاخلاقی و بداخلاقی میبینند عصبانی میشوند یا وقتی دوستانشان به کنارشان میآیند و با آنها بازی میکنند، خوشحال میشوند. اینها مثالهایی است که میتوانید به فرزندتان بگویید تا به آنها نشان بدهید که هر نیازی چه احساسی دارد.
مطالعات نشان داده، والدینی که هوش هیجانی بالایی دارند کودکان آنها نیز مهارتهایی مشابه آنها را به دست میآورند؛ پس این میتواند یک موضوع وراثتی هم باشد.
راهکار چهارم: با احساسات منفی روبهرو شوید
راهکار چهارم این است که کودکان یاد بگیرند چگونه با احساسات منفیشان روبهرو شوند و مهارتهای مقابله سالم را به دست بیاورند؛ مثل این که وقتی عصبانی هستند نفسهای عمیق بکشند، نقاشی بکشند، موسیقی گوش بدهند و یا حتی با اسباببازیهایی که به آنها آرامش میدهد بازی کنند. این موارد تکنیکهایی میباشد که ما میتوانیم به فرزندمان آموزش بدهیم تا در زمانی که عصبانی هستند از آن استفاده کنند.
راهکار پنجم: مهارتهای حل مسئله را افزایش دهید
راهکار پنجم افزایش مهارتهای حل مسئله است. برای این کار، در ابتدا کودک را تشویق کنید که برای هر مشکلی که برایش پیش آمد در مرحله اول پنج راهحل پیدا کند، در مرحله بعد مزایا و معایب هر راهحل را بررسی کند و در مرحله آخر بهترین راهحل را انتخاب کند. اینها آموزشهایی هست که میتوانیم برای تقویت هوش هیجانی به کودکانمان بدهیم. این روش باعث میشود که کودک حل منطقی و مسالمتآمیز مشکلاتش را پیدا کند.
راهکار ششم: شخصیت احساسی داستان و فیلم را تحلیل کنید
ششمین راهکار این است که به کودمان کارتون و انیمیشن نشان دهیم و یا کتاب بخوانیم و درباره احساسات شخصیتهای اصلی داستان و کارتون برایش توضیح دهیم. این روش باعث میشود که کودک ما با احساسات خودش و دیگران، آشنا شود.
راهکار هفتم: آرامش خودتان را حفظ کنید
هفتمین و مهمترین راهکار این است که حتما سعی کنید آرامش خودتان را حفظ کنید؛ والدین با حفظ آرامش در موقعیتهای استرسزا میتوانند به کودکشان کمک کنند که آن بار احساساتی کودک را کم کنند و باعث آموزش و افزایش توانایی تفکر منطقی و تصمیمگیری درست در کودکشان میشوند. همینطور، میتوانند یک محیط امن را برای بیان احساسات کودکشان ایجاد کنند.
راهکار هشتم: احساسات کودک را قضاوت نکنید
راهکار هشتم این است که تمام تلاش والدین، به جای قضاوت باید مبنی بر درک و فهمیدن احساسات کودکشان باشد. نکته مهم اینجاست که والدین نباید هر خطای کودک را فرصتی برای آموزش ببینند، بلکه باید به این باور برسند که کودکان ما، همیشه در حال انجام بهترین تلاش خودشان هستند. احترام به تلاش کودک باعث تقویت اعتماد به نفس و رشد مهارتهای هیجانیاش میشود.
راهکار نهم: شنونده احساس کودک باشید
نهمین راهکار این است که احساسات کودک را منعکس و تایید کنید؛ اما چگونه؟
والدین باید احساسات کودکشان را بشنوند، یعنی گو ش دادن فعال داشته باشند. کودکان باید احساس کنند که شنیده میشوند و والدین به عنوان منبع امن آنها تلقی شوند. در موقعیتهایی که کودک در چالش قرار میگیرد با آرامش و اعتماد به توانایی کودک، به آنها کمک کنید تا مسائلشان را حل کنند.
راهکار دهم: برای کودک کنجکاوی ایجاد کنید
راهکار آخر این است که برای کودکتان پرسشگری ایجاد کنید. با پرسیدن سوالات باز و کنجکاوانه، والدین میتوانند تجربهها و دیدگاههای خودشان را بهتر به کودک منتقل کنند. برای مثال از کودکمان بپرسیم: «چه اتفاقی افتاد که ناراحت شدی؟» یا «دوستت چه کاری کرد که عصبانی شدی؟» این سوالات میتواند به کودک ما کمک کند که احساسات خودش را بهتر بشناسد.
نشانههای کودک با هوش هیجانی
بیایید واقعبین باشیم؛ ممکن است هوش هیجانی در بعضی کودکان آنقدر بالا باشد که بدون تلاش پدر و مادر فعال شده باشد؛ پس به طور کلی برای تشخیصش نیاز به نشانه داریم؛ در علم روانشناسی، کودکِ با هوش هیجانی فعال شده چه نشانههایی دارد؟
خزایی: اولین نشانه این است که آنها معمولا میتوانند احساسات دیگران را تشخیص بدهند، برای مثال اگر مادرشان ناراحت یا عصبانی است کاملا این را درک میکنند.
دومین نشانه این است که به راحتی کنجکاوی میکنند.
نشانه سوم این است که آنها در بیان احساساتشان عالی هستند و خیلی زیبا احساساتشان را بیان میکنند.
چهارمین نشانه کودکان با هوش هیجانی بالا این است که میتوانند با اطرافیانشان و به ویژه پدر و مادرشان همدلی کنند.
نشانه پنجم این است که معمولا کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، شنوندههای خوبی هستند و کمتر دچار لکنت زبان میشوند چون آن کودکان میتوانند احساسات خودشان را مدیریت کنند.
در نتیجه خیلی لازم است که والدین روی موضوع هوش هیجانی تمرکز کنند و این هوش را با این روشهایی که گفتیم در کودکانشان تقویت کنند.