«تونی بلر»، نخست وزیر پیشین بریتانیا که کشورش با آمریکا شریک تهاجم به عراق بود و هشت سال نیز بهعنوان فرستاده ویژه "کمیته چهارجانبه" (شامل سازمان ملل، آمریکا، روسیه و اتحادیه اروپا) به منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) روند صلح منطقه را دنبال میکرد، بیست و هشتم آگوست یعنی ششم شهریور ماه 1404 با حضور در یک نشست کاخ سفید درباره آینده غزه بار دیگر نگاهها را به خود جلب کرد.
مثل همیشه؛ نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین
نشست اخیر کاخ سفید درباره آینده غزه با حضور تونی بلر، نخست وزیر پیشین بریتانیا، و جرد کوشنر، داماد و مشاور غیررسمی دونالد ترامپ، بار دیگر پرسشهای جدی درباره رویکرد ایالت متحده به مسئله فلسطین برانگیخت. بازگشت بلر به پرونده فلسطین، در کنار نقشآفرینی غیررسمی کوشنر در سیاست خارجی آمریکا، نشاندهنده استمرار همان الگوی دیرینه غرب در نادیده گرفتن حقوق ملت فلسطین است؛ الگویی که طی دهههای گذشته در قالب توافقهای ناکام و طرحهای یکجانبه پیگیری شده و هر بار به زیان فلسطینیان تمام شده است.
تمرکز نشست کاخ سفید بر طرح موسوم به «ریویِرای ترامپ» نیز از همین رو قابل تأمل است. این طرح که بر مبنای بازسازی اقتصادی تجاری غزه پس از جنگ طراحی شده، در واقع تلاشی برای تغییر بافت جمعیتی و هویتی این سرزمین محسوب میشود. پیشتر نیز گزارشهایی منتشر شده بود مبنی بر اینکه در این پروژه، خروج بخشی از جمعیت بومی فلسطینی و تبدیل غزه به منطقهای با کارکرد اقتصادی و گردشگری در دستور کار قرار دارد. تحلیلگران معتقدند چنین طرحهایی بیش از آنکه جنبه بشردوستانه یا بازسازانه داشته باشد، با منافع امنیتی و اقتصادی اسرائیل و حامیان غربیش همخوانی دارد.
تصمیمگیری برای فلسطین بدون حضور نمایندهای از فلسطین
نکته برجسته در این میان آن است که نشست کاخ سفید درباره آینده غزه بدون حضور هیچ نمایندهای از فلسطین یا حتی کشورهای عربی برگزار شد. این غیبت، مشروعیت هرگونه طرح ارائه شده را از اساس زیر سؤال میبرد و نشان میدهد که تصمیمگیریها در چارچوبی کامالا یکجانبه و از بالا به پایین صورت میگیرد. این در حالی است که از کشاورهای عربی بهویژه دولتهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس انتظار میرود بار مالی سانگین بازسازی غزه را بر دوش بکشند، بیآنکه در فرآیند تصمیمسازی نقشی ایفا کنند. چنین رویکردی عملا غزه را از یک پرونده سیا سی انسانی به موضوعی صرفاً اقتصادی برای معامله و سرمایهگذاری تقلیل میدهد.
از سوی دیگر، بازگشت تونی بلر به این پرونده بهویژه در کنار کوشنر، که هیچ مسئولیت رسمی در دولت ترامپ ندارد اما به شکل غیرشفاف در مسائل کلیدی دخالت میکند، بیش از آنکه امیدی به حل بحران بیافریند، یادآور شکستهای پیشین است. کارنامه بلر در دوران مأموریتش بهعنوان فرستاده ویژه کمیته چهارجانبه و همچنین میراث سیاسیش در حمایت از جنگ عراق، اعتبار او را نزد افکار عمومی منطقه به شدت خدشه دار کرده است. در همین حال، نزدیکی خانوادگی و سیاسی کوشنر به بنیامین نتانیاهو نیز بر تردیدها درباره بیطرفی و کارآمدی این روند میافزاید.
مهندسی جمعیتی و منافع امنیتی-اقتصادی
نشست اخیر کاخ سفید و طرحهایی مانند «ریویِرای ترامپ» نشان میدهد که سیاست آمریکا و متحدانش نسبت به غزه همچنان در چارچوب مهندسی جمعیتی، یکجانبه گرایی و منافع امنیتی-اقتصادی تعریف میشود.
غیبت فلسطینیان و اعراب، ماهیت واقعی این ابتکارها را آشکار میسازد و تأکید میکند که چنین روندهایی بیشتر به تحمیل خواستههای واشنگتن و تلآویو شباهت دارند تا تلاش برای بازسازی عادلانه و پایدار.
در چنین شرایطی، تنها نیرویی که تا امروز توانسته مانع تحقق پروژههای مشابه شود، مقاومت بوده است؛ مقاومتی که بهرغم فشارهای گسترده نظامی و سیاسی، همچنان مهمترین تضمین برای حفظ هویت، سرزمین و حقوق تاریخی ملت فلسطین محسوب میشود.