به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نشریه نیچر، یافتههای تازه پژوهشگران مؤسسه ماکس پلانک نشان میدهد که ظهور رفتارهای مجرمانه در میانسالی میتواند نشانهای از شروع زودهنگام اختلالات نورودژنراتیو باشد. نتایج این تحقیق که بر پایه فراتحلیلی از دادههای بیش از ۲۳۰ هزار نفر به دست آمده، نشان میدهد که تغییرات رفتاری ناشی از زوال عقل ممکن است پیش از تشخیص بیماری آشکار شود.
این پژوهش به سرپرستی ماتیاس شروتر و لِنا سابو انجام شد و شامل بررسی ۱۴ مطالعه در ایالات متحده، سوئد، فنلاند، آلمان و ژاپن بود. محققان دریافتند که رفتارهای پرخطر و خلاف قانون ــ از جمله آزار و اذیت، تخریب اموال، سرقت و تخلفات رانندگی ــ در مراحل اولیه زوال عقل بیشتر از جمعیت عمومی دیده میشود. اما پس از تشخیص رسمی بیماری، این نوع رفتارها حتی به سطحی کمتر از میانگین جامعه کاهش مییابد.
دکتر ماتیاس شروتر معتقد است: «ما با این فراتحلیل قصد داشتیم توجه جامعه پزشکی و عمومی را به این مسئله جلب کنیم. این نخستین پژوهش نظاممند و کمی است که به بررسی ارتباط زوال عقل با رفتارهای مجرمانه پرداخته است. امیدواریم یافتهها به درک بهتر پیامدهای این بیماریها کمک کند و زمینهای برای توسعه راهکارهای میانرشتهای فراهم آورد.»
پژوهشگران گزارش دادند که بیشترین میزان رفتارهای پرخطر در زوال عقل جبههای-گیجگاهی نوع رفتاری مشاهده شد؛ جایی که بیش از نیمی از بیماران چنین رفتارهایی را بروز دادند. این میزان در آفازی پیشرونده اولیه نوع معنایی به ۴۰ درصد رسید. در مقابل، در زوال عقل عروقی و بیماری هانتینگتون این رقم حدود ۱۵ درصد بود. برای آلزایمر (۱۰ درصد) و سندرومهای پارکینسونی (کمتر از ۱۰ درصد) این نرخ بهمراتب پایینتر گزارش شد.
یافتهها نشان داد که مردان مبتلا به زوال عقل بیش از زنان در معرض بروز رفتارهای مجرمانه قرار دارند. در زوال عقل جبههای-گیجگاهی، مردان چهار برابر زنان رفتار پرخطر داشتند. در آلزایمر این اختلاف بیشتر بود و مردان هفت برابر زنان چنین رفتاری نشان دادند.
به گفته دکتر شروتر «رفتارهای پرخطر در بیماران زوال عقل جبههای-گیجگاهی اغلب نتیجه مستقیم بیماری است. اکثر بیماران هیچ سابقه کیفری نداشتند و برای نخستین بار در طول زندگی مرتکب چنین اعمالی شدند.»
در بخش دیگری از پژوهش، تفاوتهای ساختاری مغز در بیماران بررسی شد. نتایج نشان داد کسانی که رفتارهای پرخطر داشتند، دچار آتروفی (تحلیلرفتگی) بیشتر در لوب گیجگاهی بودند؛ ناحیهای که با تنظیم رفتار مرتبط است. این موضوع نشان میدهد که کاهش بازداری رفتاری و اختلال در کنترل هیجان و تکانهها ممکن است عامل اصلی بروز رفتارهای خلاف قانون باشد.
هرچند بیشتر تخلفات مشاهدهشده جزئی بودند ــ مانند بینزاکتی یا تخلفات رانندگی ــ اما محققان تأکید میکنند که نباید این علائم نادیده گرفته شوند. این رفتارها میتوانند هشدار اولیهای از اختلال شناختی باشند و فرصت مداخله زودهنگام را فراهم آورند.
این یافتهها همچنین پرسشهایی برای نظامهای حقوقی ایجاد میکند. آگاهی بیشتر از تغییرات رفتاری مرتبط با زوال عقل میتواند در نحوه برخورد قضایی، صدور احکام و سیاستهای زندان تأثیرگذار باشد.
پژوهشگران هشدار میدهند که نتایج نباید بیش از حد تفسیر شود، اما بر ضرورت افزایش آگاهی در میان پزشکان، متخصصان حقوقی و عموم جامعه تأکید دارند. آنان خواستار همکاری میانرشتهای برای شناسایی و مدیریت بهتر رفتارهای ناشی از بیماریهای مغزی شدند.