به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در شبکههای اجتماعی تصویری میچرخد که از هزار واژه گویاست؛ زنی خم شده بر دهانه یک قنات ایستاده، تا کودکش را ببیند که در دل تاریکی تونل، به سمت آب میرود. اینجا فنوج است؛ شهری در جنوبغربی سیستان و بلوچستان، جایی که آب نه از شیر لولهکشی، که از عمق زمین و با خطر، به خانهها میرسد.
فنوج، با وسعتی بیش از ۷۷۰۰ کیلومتر مربع و جمعیتی که سالهاست با کمآبی خو کرده، این روزها از مرز تحمل گذشته است. گرمای سوزان و رطوبتی که تنها نامی بر کاغذ است، در کنار بارندگی سالانهای که کمتر از آن است که خاک تشنه را سیراب کند، زندگی را به نوبتهای آبرسانی شبانه گره زده است.
تأمین آب سالم و پایدار، باید اولویت بیچونوچرای مدیریت شهری و استانی باشد، اما تأخیر در این حوزه به معنای گسترش بیماریهای ناشی از آب ناسالم، مهاجرت اجباری روستاییان و فرسودگی روحی مردم است. تجربه مناطق دیگر نشان داده که هر ماه تعلل، سالها خسارت به دنبال دارد.
فنوج، شهری که روزگاری به «فن و هنر» شناخته میشد، امروز درگیر ابتداییترین نیاز حیات است. مادری که کودک خود را برای آوردن آب به قنات میفرستد، نه انتخابی شاعرانه بلکه تصمیمی تلخ و ناگزیر است. تصویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، نه یک حادثه است و نه استثنا؛ این، زندگی روزمره مردمی است که در سکوت و بیتوجهی، تشنهتر میشوند.
علی اوسط هاشمی، استاندار پیشین سیستان و بلوچستان، در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، درباره وضعیت آبرسانی به روستاهای این استان توضیح داد:
خشکسالی، سراسر کشور را دربر گرفته است و میتوان گفت که این وضعیت در دو تا سه دهه گذشته بهویژه در سیستان و بلوچستان، زندگی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. مردم بسیاری از مناطق این استان سالهاست با کمآبی و بیآبی دستوپنجه نرم میکنند و امروز باید گفت که روستاهای این منطقه در زمره "تشنهترین" نقاط کشور قرار دارند.
وی تاکید داشت : زمانی که بنده مسئولیت استانداری را برعهده داشتم، بیش از هزار و صد روستا در استان فاقد منابع پایدار آب بودند. تنها در آن دوره، حدود ۱۵۰ روستا به طور کامل هیچ منبع آبی نداشتند و مردم ناچار بودند آب آشامیدنی و حتی آب مورد نیاز برای شستوشو را از "هوتکها" تأمین کنند. هوتکها همان استخرهای خودساخته محلی هستند که آبهای سطحی در گودالهای بزرگ جمع میشود و مردم از آن استفاده میکنند. این آبها نهتنها برای شرب، بلکه برای شستوشوی لباس و ظروف نیز مورد استفاده قرار میگرفت، هرچند که به دلیل ماهیت آن، از کیفیت و بهداشت کافی برخوردار نبود.
وی تاکید داشت در خصوص قناتها نیز وضعیت به مراتب بحرانیتر است و بیان داشت: در شهری مانند قصرقند، که به "شهر قناتها" شهرت دارد و روزگاری به واسطه شبکه گسترده قناتها همچون یک باغ و ویلای ارزشمند در جنوب استان به شمار میرفت، بسیاری از قناتها یا به طور کامل خشک شده بودند یا دبی آب آنها به شدت کاهش یافته بود.در سال ۱۳۹۲، زمانی که آقای حمید چیتچیان – وزیر وقت نیرو – به استان سفر کرد، بنده کلیپی از وضعیت آب مردم منطقه را برای ایشان به نمایش گذاشتم. تأثیر این تصاویر به حدی بود که اشک بر گونههای ایشان جاری شد. همانجا از وزیر خواستم که موضوع تأمین آب استان را به صورت جدی در دستور کار قرار دهد. پیشنهاد من این بود که طرح جامعی برای مدیریت آبهای سطحی، ذخیرهسازی منابع موجود، و حتی استفاده از ظرفیت دریای عمان برای انتقال آب به استان تدوین و اجرا شود.
با وجود آنکه در آن مقطع اقداماتی در دستور کار قرار گرفت و پروژههایی همچون سد کهیر، سد زیردان، سد جگین و سد پیشین آغاز شد یا سرعت بیشتری یافت، اما باید اذعان کرد که این اقدامات، پاسخگوی حجم عظیم نیاز استان نبود. برخی از این سدها به بهرهبرداری رسید، اما حتی تکمیل آنها نیز نتوانست بحران را برطرف کند، چرا که جمعیت سیستان و بلوچستان بالاست و توزیع جغرافیایی آن نیز ویژه است.
این استان، تنها استانی در کشور است که بیش از ۵۱ درصد جمعیت آن در مناطق روستایی ساکن هستند. افزون بر آن، سیستان و بلوچستان با داشتن بیش از ۶ هزار روستا، پراکندگی بالایی دارد. در گذشته، ناامنیها، منازعات قومی و قبیلهای و مشکلات معیشتی باعث کوچ اجباری خانوارها شده بود و هر کوچ اجباری، خود به شکلگیری یک روستای جدید منجر میشد. این پراکندگی روستاها، تأمین آب را به چالشی پیچیدهتر بدل کرده است.»
علی اوسط هاشمی، استاندار پیشین سیستان و بلوچستان، در ادامه گفت:
«در گستره پهناور سیستان و بلوچستان، فاصله میان شمال و جنوب استان معادل چندین استان دیگر است و همه این مناطق، با وجود شرایط متفاوت جغرافیایی، در یک واحد سیاسی و اداری قرار گرفتهاند. وسعت این استان بسیار زیاد است، اما مناطقی که بیشترین رنج را از بیآبی و خشکسالی میبرند، محدود به یک بخش خاص نیستند. حتی امروز نمیتوان وضعیت سیستان را از بلوچستان جدا دانست، چرا که خود سیستان نیز به دلیل عدم دریافت حقآبه از سوی افغانستان و ایجاد سازهها و موانع متعدد در مسیر رودخانه هیرمند، با بحران شدید آب مواجه است. این موانع باعث شده آب به دریاچه هامون نرسد و چاهنیمهها نیز بهسختی پر شوند.
جنوب استان، یعنی بلوچستان، از نظر جغرافیایی به دریا دسترسی دارد و این یک مزیت نسبی محسوب میشود. در بسیاری از مناطق جنوبی، در فاصلهای حدود ۳۰۰ کیلومتر از ساحل، میتوان با استفاده از فناوریهای شیرینسازی آب دریا و الگوبرداری از تجربه کشورهای همسایه، مشکل کمآبی را تا حدی برطرف کرد. برخی از این کشورها حتی ۱۰ درصد منابع آبی ایران را در اختیار ندارند، اما با مدیریت صحیح، توانستهاند دسترسی پایدار به آب شرب برای جمعیت خود فراهم کنند. به نظر من، ما نیز باید از چنین الگوهایی بهره بگیریم و برای این بحران، راهحلهای اساسی و پایدار بیابیم.
با توجه به اینکه ایران کشوری ثروتمند است، این موضوع بیش از هر چیز به یک نگاه کلان و ملی نیاز دارد. هرچند امروز در پایتخت و سایر استانها نیز کمبود آب به یکی از نگرانیهای جدی بدل شده، اما شرایط سیستان و بلوچستان بهگونهای است که عملاً به سطحی مشابه با استانهای دیگر از نظر کمبود منابع آبی رسیدهایم. این یعنی بحران، دیگر مختص یک منطقه نیست و باید با یک رویکرد ملی و تکیه بر منابع درآمدی کشور، برای آن چارهاندیشی کرد. در غیر این صورت، با پدیدههایی چون جابهجایی گسترده جمعیت، مهاجرت اجباری و رها شدن زمینهای آبا و اجدادی روبهرو خواهیم شد.
امروز، سیستان و بلوچستان و استانهای مشابه، میزبان گستردهترین سکونتگاههای حاشیهنشین در کشور هستند. بخش قابلتوجهی از این حاشیهنشینی، ناشی از همین بحران آب و از دست رفتن منابع آبی است. در سالهای گذشته، بخشی از جمعیت این استان به دلیل مدیریت نادرست منابع آب، ناچار به مهاجرت به استانهای شمالی و پرآب – مانند گیلان، مازندران و گلستان – شدند. اما اکنون حتی این مسیر مهاجرت نیز محدود شده و بسیاری از مهاجران توان یا امکان ترک استان را ندارند.
با وجود این، سیستان و بلوچستان همچنان جمعیتی نزدیک به سه میلیون نفر را در وسعتی معادل ۱۸۷ هزار کیلومتر مربع جای داده است. این استان بیش از هزار کیلومتر مرز مشترک با سه کشور – عمان، افغانستان و پاکستان – دارد و از نظر راهبردی برای امنیت ملی ایران اهمیت بالایی دارد. به باور من، حضور جمعیت در این منطقه، در صورتی که با نگاه مسئولانه و عشق به سرزمین همراه باشد، بزرگترین عامل و تضمینکننده امنیت مرزها خواهد بود.
در پاسخ به پرسش پایانی شما درباره سفر اخیر آقای مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، به استان و اینکه آیا تغییری در مدیریت منابع آب و اصلاح سیاستهای نادرست گذشته صورت گرفته است، باید بگویم که هنوز سه روز از این سفر نمیگذرد و من اطلاعات دقیقی در این باره در اختیار ندارم. شایسته است که مسئولان فعلی استان بهطور مستقیم و شفاف در این خصوص پاسخگو باشند.»