عصر ایران/ سواد زندگی؛ مریم طرزی- وسوسه خیانت کردن زنان و مردان هرازگاهی چنان پررنگ می شود که سخت می توان در برابرش مقاومت کرد. اما چرا؟
در این مقاله، احساسات پیچیده و موقعیتهای ظریفی را توضیح خواهیم داد که میتواند منجر به خیانت شود.
همچنین به مسئله دشوار بخشش و امکان نجات یک رابطه پس از خیانت خواهیم پرداخت.
خیانت، که اغلب با نقض اعتماد مرتبط است، میتواند به طرق مختلف خود را نشان دهد. برای برخی، یک معاشقه بیضرر یا نگاهی به یک عکس یا ویدیو در رسانههای اجتماعی میتواند خیانت تلقی شود، در حالی که برای برخی دیگر، فقط یک رابطه صمیمی میتواند خیانت تلقی شود.
تعیین مرزهای قابل قبول در یک رابطه ضروری است تا از سردرگمی در مورد آنچه خیانت و بی وفایی محسوب میشود، جلوگیری شود.
خیانت تعریف دقیقی ندارد و میتواند به اشکال مختلفی خود را نشان دهد. نمونههای زیادی از آن وجود دارد، از وابستگی عاطفی به شخص دیگر، واقعی یا خیالی، بدون دخالت فیزیکی (پیامک، رسانههای اجتماعی، پیام صوتی، تصاویر مستهجن) گرفته تا درگیر شدن در یک رابطه عاشقانه، جنسی یا عاطفی خارج از رابطه بدون رضایت شریک زندگی.
برخی ممکن است عشوهگری کردن را بیاهمیت بدانند، در حالی که برخی دیگر ممکن است آن را خیانت و بی وفایی بدانند.
خیانت محدود به اعمال جسمی یا عاطفی نیست.
برخی از موارد ، مانند پنهان کردن انتخابهای مالی از شریک زندگی، که میتواند به عنوان نوعی خیانت تعبیر شود.
علاوه بر این، در عصر دیجیتال، ارتباط با شرکای سابق در رسانههای اجتماعی یا شرکت در چتهای مخفی با دیگران نیز میتواند خیانت تلقی شود.
توجه به این نکته مهم است که هر زوج برداشت خود را از خیانت دارند. آنچه برخی خیانت میدانند ممکن است توسط دیگران به همان شکل درک نشود. برای جلوگیری از سوء تعبیر و درگیری، ضروری است که شرکا مرزها و انتظارات خود را در مورد اعتماد به وضوح تعریف کنند.
خیانت مردان دلایل مختلفی دارد و درک این نکته مهم است که هر موقعیتی منحصر به فرد است. دلایلی که مردان را به سمت خیانت سوق میدهد میتواند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد، اما در اینجا توضیحات بیشتری در مورد ریشههای خیانت ارائه شده است:
نارضایتی جنسی: وقتی کاهش میل جنسی یا عدم تطابق در نیازهای جنسی در یک زوج وجود دارد، این میتواند منجر به سرخوردگی جنسی شود.
وقتی یکی از زوجین از نظر جنسی ناراضی است، ممکن است وسوسه شود که این رضایت را در جای دیگری جستجو کند.
اختلال نعوظ میتواند یک عامل خطر برای خیانت باشد. در واقع، اگر مردی از اختلال نعوظ رنج میبرد، ممکن است وسوسه شود که آنچه را که نمیتواند در رابطه خود به دست آورد، در جای دیگری جستجو کند.
وسوسه خارجی: گاهی اوقات، مردان میتوانند جذب کسی خارج از زوج شوند، چه یک همکار کاری، یک دوست یا حتی یک آشنا.
تعاملات منظم با این فرد میتواند نزدیکی عاطفی ایجاد کند که در نهایت میتواند منجر به خیانت شود.
نیاز به شناخت و عزت نفس: برخی از مردان ممکن است از طریق روابط خارج از ازدواج به دنبال اعتبار و عزت نفس باشند.
آنها ممکن است وقتی توسط شخص دیگری مورد توجه قرار میگیرند، احساس ارزشمندی و مطلوبیت کنند، که ممکن است آنها را به جستجوی این اعتبار در خارج از رابطهشان سوق دهد.
هیجان تازگی: برای برخی از مردان، یکنواختی و روال یک رابطه میتواند آنها را به جستجوی هیجان و تازگی در جای دیگری سوق دهد.
ایده تجربه چیزهای جدید و بازیابی شور و شوق اولیه میتواند انگیزهای برای خیانت باشد.
مشکلات اساسی رابطه: خیانت همچنین میتواند نشانه ای از مسائل عمیق تر در رابطه باشد، مانند ارتباط ضعیف، از دست دادن ارتباط عاطفی یا عدم رضایت کلی.
در این موارد، خیانت ممکن است به عنوان تلاشی برای پر کردن یک خلأ عاطفی یا یافتن آرامش در جای دیگری تلقی شود.
برخلاف تصور رایج، خیانت محدود به مردان نیست. مطالعات نشان میدهد که مردان و زنان تقریباً به طور مساوی بیوفا هستند. زنان نیز میتوانند توسط عوامل مختلفی به خیانت سوق داده شوند.
از دست دادن میل جنسی: برخی از زنان ممکن است به دلیل از دست دادن میل جنسی در رابطه اصلی خود به بی وفایی سوق داده شوند.
فقدان رضایت جنسی میتواند آنها را به جستجوی ارتباط فیزیکی در جای دیگری سوق دهد.
وسوسههای بیرونی: وسوسههای بیرونی، مانند برخوردهای حرفهای یا اجتماعی، نیز میتوانند در خیانت زنان نقش داشته باشند.
فرصتهایی برای ملاقات با افراد جذاب یا جالب میتواند میل به کشف رابطهای خارج از چارچوب زوج را برانگیزد.
ارتباطات عاطفی: زنان همچنین ممکن است به دلیل نیاز به ارتباطات عاطفی عمیقتر به سمت بی وفایی بروند.
اگر زنان در رابطه اصلی خود احساس کنند که از نظر عاطفی به آنها بی توجهی شده است، شاید با ایجاد پیوندهای عاطفی با دیگران به دنبال پر کردن این خلا بروند.
نیاز به توجه و شناخته شدن: خیانت گاهی اوقات ناشی از نیاز به احساس ارزشمندی و توجه است.
زنان ممکن است با درگیر ی در یک رابطه خارج از ازدواج به دنبال تأیید و افزایش عزت نفس خود بروند.
فرار از روال روزمره: برخی از زنان ممکن است جذب هیجان تازگی و ناشناختهها شوند. خیانت ممکن است نوعی ماجراجویی و تحریک باشد که در رابطه اصلی خود فاقد آن هستند.
مسائل اساسی رابطه: در نهایت، مسائل اساسی در رابطه اصلی، مانند اختلافات حل نشده، ارتباط ناکارآمد یا عدم رضایت کلی، نیز میتوانند در بی وفایی زنان نقش داشته باشند.
تأکید بر این نکته مهم است که هر فرد منحصر به فرد است و انگیزهها میتوانند از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند. فعالیتهای خارج از ازدواج توجیهپذیر نیستند، اما با درک انگیزههای بالقوه، میتوان روی رابطه کار کرد و ارتباط و رضایت متقابل را تقویت کرد.
یادآوری این نکته ضروری است که برای حفظ یک رابطه قوی و رضایتبخش، اعتماد متقابل و ارتباط آزاد عناصر کلیدی هستند.
خیانت در یک رابطه میتواند باعث ایجاد ناامیدی و احساسات سرکوبشده و به دنبال آن فروپاشی جنسی در هر دو طرف شود.
فرد خیانتدیده، دیگر اعتماد نمی کند. عدم اعتماد منجر به احساس درماندگی و خشم می شود. همچنین ممکن است فرد خیانت دیده غم و اندوه زیادی را تجربه کند و اعتماد به نفس خود را از دست بدهد.
رنج عاطفی: پس از خیانت، فرد ممکن است احساسات منفی زیادی مانند حسادت، بیاعتمادی و ناامنی را تجربه کند. این احساسات میتوانند به شدت بر کیفیت زندگی عاطفی او تأثیر بگذارند.
ترس از صمیمیت: این بار عاطفی میتواند باعث شود که فرد از برقراری روابط صمیمی و نزدیک با شریک زندگی خود خودداری کند. این ترس ناشی از نگرانی درباره احتمال تکرار خیانت یا آسیب مجدد است.
انسدادهای عاطفی: فرد ممکن است به دلیل تجربیات منفی گذشته، توانایی خود را برای ابراز احساسات و برقراری ارتباط مؤثر با شریک زندگیاش از دست بدهد. این انسدادها میتوانند به مشکلات بیشتر در رابطه منجر شوند.
احساس ناامنی و اضطراب: به دنبال بی وفایی، فرد ممکن است دائماً در حالت اضطراب و نگرانی باشد که آیا رابطهاش امن است یا خیر. این احساسات میتوانند زندگی روزمره او را تحت تأثیر قرار دهند.
برای غلبه بر این انسداد جنسی و عاطفی، ضروری است که هر دو شریک آشکارا و صادقانه در مورد احساسات و نیازهای خود صحبت کنند.
بازسازی اعتماد در رابطه نیاز به بهبودی متقابل دارد و میتواند زمان ببرد. زوجها میتوانند برای کمک به عبور از این احساسات پیچیده و بازسازی صمیمیت خود، مشاوره با یک درمانگر متخصص در مسائل مربوط به روابط و خیانت را در نظر بگیرند.
اگر از خیانت میترسید یا نشانههایی از خیانت قریبالوقوع شریک زندگی خود مشاهده کردهاید، هنوز چندین گام وجود دارد که میتوانید بردارید.
اول و مهمتر از همه، درک خطرات واقعی مهم است. آیا شریک زندگی شما قبلاً با کسی ملاقات کرده است؟ آیا او در حال حاضر با شخصی که ممکن است با او به شما خیانت کند، در ارتباط است؟ شما باید از خود سوالات درستی بپرسید تا در مورد موقعیتی که وجود ندارد، عجولانه عمل نکنید.
اگر در طول این مرحله اول شواهدی جمعآوری کردید که نشان میدهد خیانت قریبالوقوع است، دروننگری برای درک دیگری ضروری است.
از خود بپرسید که آیا از دست دادن میل جنسی، یک محیط خارجی استرسزا یا وسوسههای مکرر میتواند نتیجه این تمایل بالقوه بهبی وفایی باشد.
با قرار دادن خود به جای شخص دیگر، درک خود را از وضعیت او افزایش میدهید. در ادامه روند ما در موقعیت بهتری خواهید بود.
سپس میتوانید با شریک زندگی خود ارتباط برقرار کنید. میتوانید این کار را مستقیماً با او انجام دهید، برایش نامه بنویسید یا حتی با یک متخصص روابط مشورت کنید. وقتی صحبت میکنید، مهم است که حقایق را به روشنی و بدون ناراحتی بیان کنید. شما باید کاملاً به گفتگو ادامه دهید تا بتوانید راهی برای خروج از این وضعیت پیدا کنید.
پس از این، و بسته به آنچه شریک زندگیتان به شما میگوید، باید تصمیمی بگیرید. توجه داشته باشید که خیانت، چه کامل باشد چه نباشد، میتواند اثرات ماندگاری بر رابطه شما بگذارد. بنابراین اگر میخواهید رابطه خود را پس از چنین اتفاقی نجات دهید، این یک تلاش مشترک است.
از بخشیدن یکدیگر غافل نشوید. به یکدیگر فرصت بدهید!
کانال تلگرامی سواد زندگی: savadzendegi@