براساس براوردها، طی دو دهه گذشته بیش از ۱۰میلیون افغان به دو کشور ایران و پاکستان پناهنده شدهاند. این دو کشور به دلیل مهاجرپذیر نبودن این حجم بزرگ مهاجران را تنها به صورت موقت پذیرفتهاند. با این حال پناهندگی افغانها تنها به این دو کشور خلاصه نمیشود و میتوان گفت که افغانها در سهچهارم کشورهای جهان پخش شدهاند؛ حتی در کشورهای آفریقایی با وضعیت اقتصادی ضعیف. در دو سال گذشته نیز پس از سقوط دولت در افغانستان و بازگشت سلطه طالبان صدها هزار افغان که روزگاری با نیروهای خارجی در این کشور همکاری داشتند، به این کشورها منتقل شدند یا روانه کشورهای همسایه گشتند.
در دهة ۱۳۵۰ بهدلیل رونق نفتی کشورهای خاورمیانه، کارگران افغانی در بازار کار ایران حضور یافتند. ولی این مهاجرت پس از شرایط سیاسی جنگ سرد، شتاب بیشتری به خود گرفت و پس از خروج شورویها از افغانستان این کشور دچار مشکلات ساختاری نوینی شد که پیامد آن، تاثیر بر زندگی مهاجران بود. پس از دوران جنگ سرد و پیدایی وضعیتهای جدید در منطقه از جمله خروج شوروی از کشورهای آسیای میانه و کشور آذربایجان و کشف مقادیر عظیم نفت و گاز در این کشورها و تـوجه جهانی به آن نیز تغییرات و تحولات منطقهای، اشکال جدیدی از وضعیتها را شاهدیم که بر ماندگاری یا بازگشت مهاجران افغان تاثیرگذار بوده است.
به نوشته علیرضا جانزاده عوامل زیر در مهاجرت افغانها به ایران موثر بوده است:
فقر، نابرابری اقتصادی و کاهش تولید کشاورزی
خشکسالی و بحرانهای محیطی در مناطق روستایی
ناامنی، جنگهای قومی و داخلی با فروپاشی دولت مرکزی پس از جنگ سرد.
بنا به استدلال جانزاده برخلاف برخی باورها، فشارهای سیاسی و فرهنگی در افغانستان نقشی کلیدی در انتخاب ایران ندارد، بلکه جاذبههای اقتصادی تعیینکننده بوده است.
بنا به برآوردهای کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل در ژوئن ۲۰۲۴، حدود ۳٫۷۵میلیون افغان در ایران زندگی میکردند یعنی تقریباً ۵۰درصد کل جمعیت مهاجر افغانستانی در خارج کشور، و حدود ۱۳ درصد کل جمعیت افغانستان!
در این میان تنها نزدیک به ۲۰ درصد مهاجران افغانستانی مقیم ایران دارای برگه اقامت بودهاند. با این حال، عرفات جمال، نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در افغانستان گفته است: « پس از دههها تبعید، افغانها بار دیگر آواره میشوند، بسیاری آنها با هیچ چیز به سرزمینی وارد میشوند، که کمتر آن را میشناسند.»
او از جامعه بینالمللی خواسته است تا علاوه بر کمکهای فوری، حمایتهای بلندمدت برای ادغام مجدد پایدار ارائه دهند.
میهیونگ پارک، رئیس دفتر سازمان بینالمللی مهاجرت (IOM) در افغانستان نیز میگوید: «اکثر بازگشتکنندگان بدون مدارک هستند. هر روز خانوادهها با کمترین دارایی و فقط لباسهای تن خود میرسند و به گونه فوری به سرپناه، مراقبتهای بهداشتی و حفاظت نیاز دارند. شرکای بشردوستانه آماده پاسخگویی هستند، اما ما نیازمند حمایت مالی جامعه بینالمللی برای مقابله با این چالش هستیم.»
گزارش کمیسیون عالی پناهندگان سازمان ملل نشان میدهد که در سال ۲۰۲۴ این سازمان با حمایت جامعه بینالمللی بیش از ۱۸۳ میلیون دلار برای حمایت میانمدت از بازگشتکنندگان و جوامع میزبان هزینه کرده و به بیش از ۴۶۰ هزار نفر بازگشت کننده از پاکستان و ایران کمکهای اضطراری ارائه داده است، اما به دلیل کمبود بودجه، این حمایتها در سال ۲۰۲۵ بهشدت کاهش یافته است.
از سوی دیگر در نشست «مسالهشناسی مهاجران افغان در ایران؛ الزامات و بایستههای سیاسی» که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی با حضور عباس علیپور، مدیرکل تقسیمات کشوری وزات کشور، ماندانا تیشه یار، معاون پژوهشی و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، رسول صادقی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محمود مشفق، عضو هیات علمی و رئیس پژوهشکده مطالعات و سیاستگذاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی و احمد دراهکی، دبیر نشست و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد، صاحبنظران، توصیههای سیاستی خود را درخصوص ساماندهی جمعیت مهاجر افغان، به دولت مطرح کردند که چکیده آن در پی میآید:
مهاجرت واقعهای تاثیرگذار بر جمعیتهای انسانی و انعکاسدهنده تغییرات در تار و پود جامعه مبدا و مقصد است؛ به همین دلیل ضرورت دارد بسترهای ایجاد کننده این پدیده شناخته شوند تا سیاستگذاری هدفمندی صورت گیرد.
در ادامه به برخی از زمینهها و بسترهایی که موجب مهاجرت افغانها به ایران شد پرداخته میشود:
اتفاق پیش آمده و حاکمیت افرادی بر افغانستان که مردم با پیشینه ذهنی از آنها فرار را برقرار ترجیح دادند.
مسائل اقتصادی؛ برابر آمار سال ۲۰۲۳ درآمد سرانه هر افغان ۳۶۴ دلار در سال یعنی تقریبا ۳۰ دلار در ماه و کمتر از یک دلار در روز بود و طبق آمار ۲۰۲۴ نهادهای بینالمللی، ۸۵ درصد از مردم افغانستان زیر خط فقر زندگی میکنند. یعنی میتوان گفت که اصلا طبقه متوسط در این کشور وجود ندارد و تورم به صورت عجیبی منفی شده است، چون پولی در این کشور وجود ندارد. در سال ۲۰۲۳ افغانستان در بین ۱۸۰ کشور جهان رتبه ۱۶۲ را در فساد اقتصادی داشته است.
از نظر سیاسی؛ خفقان و سرکوب سیاسی آشکاری در این کشور دیده میشود. مطابق فتواهای اخیر مخالفان نظام واجبالقتل هستند. در گزارش «خانه آزادی» در سال ۲۰۲۴ افغانستان نمره ۶ از ۱۰۰ را از منظر آزادی سیاسی داشت. تقریبا میتوان گفت هیچگونه آزادی سیاسی در این کشور وجود ندارد، هیچ حزبی فعال نیست، افراد هم بلافاصله سرکوب میشوند.
از نظر اجتماعی نیمی از جمعیت افغانستان که زنان هستند از تحصیل و کار محرومند. به تازگی اعلام شد که دختران و زنان حتی اجازه تحصیل در رشته پزشکی زنان را هم ندارند؛ به این ترتیب زنان محکوم به مرگند، چون دچار هر نوع بیماری هم که شوند حق مراجعه به پزشکان مرد را هم ندارند. آمار خودکشی در سه سال اخیر در افغانستان به ویژه در میان زنان افزایش پیدا کرده است. اکثریت مردم جامعه حتی نمیتوانند به زبان مادری که فارسی است صحبت کنند.
دختران اجازه دارند فقط تا کلاس ششم به مدرسه بروند که آن هم باید با ماسک دستکش و پوشیدگی سرتاپا باشد. در سال ۲۰۰۱ (آخرین سال دوره اول حکومت طالبان) تعداد دختران مدرسهای صفر بود، این تعداد در سال ۲۰۱۸ به دو و نیم میلیون نفر رسید. برابر آمارهای اخیر یک میلیون و چهارصد هزار دختر در افغانستان از تحصیل محروم شدهاند. اقوام و پیروان مذاهب دیگر مثل شیعیان و اقوام هزاره در بعضی از مناطق با نسلکشی مواجه شدهاند. مردم تاجیک و ازبک نیز صدمات مهلکی دیدهاند. نکته دیگر گسترش مدارس حقانی در سطح کشور افغانستان است، مدارسی که دختران اجازه تحصیل در آنها را ندارند و پسران نیز تحت آموزشهای ایدئولوژیک قرار میگیرند. برابر آخرین آمار، ۲۱ هزار مدرسه حقانی تاسیس
شده است. از نظر علمی افغانستان دچار بحران علمی است. بسیاری از دانشگاههای خصوصی تعطیل و شمار زیادی از استادان افغان مجبور به مهاجرت از این کشور شدند. با این بسترهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی، به نظر میرسد مهاجرت افغانها به ایران تداوم داشته باشد.
برای سیاستگذاری امور مهاجران افغان، شناخت فرصتهای قابل استفاده لازم و ضروری است. در کنار شناخت دقیق چالشها و تهدیدها باید فرصتهای ایجاد شده توسط مهاجران برای جامعه مقصد نیز شناسایی و برنامهریزی شود.
برابر آمار سال ۱۴۰۲ وزارت علوم ایران، بیش از ۶۰هزار دانشجوی افغان در ایران تحصیل میکنند که در دنیا نظیر ندارد. افغانها به کشورهای مختلف دنیا مهاجرت کردند و آنجا ساکن شدند، اما هیچ کدام از آن کشورها ۶۰ هزار دانشجوی افغان ندارند یعنی طبقه نخبه افغان همچنان در ایران حضور دارند. به کلامی دیگر شماره دانشجویان افغان تهران بیشتر از کابل است و تهران پایتخت علمی افغانستان به شمار میرود، چون در کنار دانشجویان شمار بسیاری از استادان دانشگاههای افغانستان هم در تهران هستند. از این رو، شناخت فرصتهای قابل استفاده از مهاجران برای کمک به توسعه کشور میتواند فایدهبخش باشد.
لزوم توجه به مهاجرت افغانها به عنوان یک واقعیت اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و چگونگی ساماندهی آن. با توجه به اینکه حضور مهاجران در ایران واقعیتی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، برنامهریزی مناسب ضروری است. مهمترین پرسش این است که چگونه میتوان جمعیت مهاجر را در ایران سامان داد و چگونه از فرصتهای حضور مهاجران برای جامعه ایران بهرهمند شد؟ لزوم توجه به مهاجرت افغانها در سیاستگذاری اجتماعی به عنوان یک پدیده پایدار نه موقتی.
مهاجرت افغانها بیشتر یک امر اجتماعی است تا سیاسی؛ با توجه به این امر باید سیاستگذاری اجتماعی در بررسی و برنامهریزی مد نظر قرار گیرد. نقطهضعفِ اصلی سیاستگذاری در این حوزه «موقتی دانستن پدیده مهاجرت افغانها به ایران» است؛ تصور اینکه جنگ رخ داده و تمام میشود و مهاجران برمیگردند در حالی که این مهاجرت از پایدارترین جریانات مهاجرتی دنیا است.
به همین دلیل، سیاستگذاریها بر پایه پایداری این جریان نبوده است؛ حتی مبتنی بر شناخت این اجتماع و تغییرات رخ داده در آن نیز نبوده است و این خود یکی از مهمترین چالشهای این حوزه است. در حوزه سیاستگذاری مهاجرت در ایران بیشتر از رویکردی استفاده شده که جنبههای چالشی و تهدیدی موضوع را مد نظر دارد و کمتر با رویکردی نگریسته شده که از فرصتها هم استفاده کند. در تمام دنیا سیاستهای مهاجرتی ذیل مبحث سیاستگذاری اجتماعی قرار میگیرد.
در سیاستگذاری اجتماعی در زمینه مهاجرت افغانها چهار محور مهم وجود دارد که مد نظر قرار دادن آنها لازم و ضروری است: ۱) فرصت یا چالش بودن حضور مهاجران؛ ۲) حقوق انسانی؛ در مهاجرتهای اجباری مهاجر را باید یک انسان ببینیم و برای یک انسان سیاستگذاری کرد به ویژه زنان و کودکان ۳) امنیت؛ تاثیر حضور مهاجران بر امنیت جامعه؛ ۴) بازار؛ نیاز بازار به حضور مهاجران و آمایش و توزیع مهاجران مبتنی بر نیاز بازار از مباحث مهم حوزه اقتصاد است.
لزوم توجه به تفاوتهای مهاجران. درون جامعه مهاجران تفاوتهای زیادی وجود دارد. این جامعه خود از گروههای متفاوتی تشکیل میشود.
از این رو، شاید سیاستهایی که برای همه گروهها یکسان باشد کارایی و بازدهی بالا نداشته باشد. بهتر است ضمن توجه به این تفاوتها، سیاستهای منسجم و پایداری اتخاذ شود که همه گروهها را در نظر بگیرد.
نبود سازمانی ملی و یکپارچه در امور مهاجران. در ایران نهادهای مختلف و متعددی درگیر امور مهاجران افغان هستند یا درباره آنها تصمیم میگیرند. تقریبا ۲۴ نهاد برای اتباع خارجی به صورت مستقیم و غیرمستقیم برنامهریزی میکنند و هیچکدام از این نهادها از طرحهای دیگری خبر ندارند. با تشکیل سازمان ملی وزارت مهاجرت میتوان در راستای یکپارچگی سیاستگذاریها اقدام کرد و امور را بهتر سامان داد.
مشارکت دانشگاهها، نهادهای مردمی و جامعه مدنی در بخش رویه کار به گونهای که یاریگر نهادهای سیاستگذار باشند. دولتها مهمترین بازیگر در عرصه سیاستگذاری هستند، اما آکادمیها، موسسات مردمنهاد، جامعه مدنی و حتی شبکههای فعال اجتماعی نیز میتوانند در کنار دولتها نقش ایفا کنند و زمینههای انسجامبخشی را برای تحقق سیاستها مهیا سازند؛ بنابراین با نهادسازی، شبکهسازی و فرهنگسازی میتوان در سیاستگذاری اجتماعی در حوزه مهاجران افغان فعال بود به گونهای که تا حدود زیادی از فرصت حضور مهاجران بهرهمند شد و چالشها را به حداقل رساند.
مهمترین بعد سیاستهای مهاجرتی، سیاستهای کنسولی است. با تنظیم و کنترل سیاستهای کنسولی میتوان سیاستهای مهاجرتی معقولی را اتخاذ و پیاده کرد.
اتخاذ سیاستهای رسانهای مناسب در زمینه جلوگیری از افغانهراسی و ایجاد حس بدبینی در آنها. برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی، افغانهراسی ایجاد میکنند که برای جلوگیری از آن کنترل رسانهای در این زمینه ضروری به نظر میرسد. طی چهار دهه گذشته، پناهندگان افغان در صدر مهاجران جهانی قرار داشتهاند. 23.7میلیون نفر از مردم افغانستان در سال ۲۰۲۴ نیازمند کمکهای انسانی و حمایت مالی جهانی بودهاند. در سطح جهانی، نزدیک به 10.9میلیون افغان همچنان آواره هستند.
در سال ۲۰۲۱، به دنبال سقوط کابل و قدرت گرفتن طالبان بیش از 3.2میلیون نفر افغانستان را ترک کردند. تاثیر این بحرانها بر زنان و دختران ویرانگر بوده است. بیش از ۷۰ درصد این آوارگان زن و کودک هستند.
- مقالهای به قلم به نوشته علیرضا بهتویی، جامعهشناس و استاد دانشگاه.
- عوامل اثرگذار بر مهاجرت افغانها به ایران، علیرضا جانزاده، استادیار علوم اجتماعی، سازمان امور دانشجویان
- سایت رسمی کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل