اقتصاد دریامحور نه فقط یک انتخاب، بلکه ضرورتی برای عبور از وضعیت فعلی اقتصادی است. در زمانی که بازار نفت با نوسانات شدید و محدودیتهای صادراتی روبهرو است، حملونقل دریایی، بنادر تجاری و لجستیک بینالمللی، فرصتهایی واقعی برای ارزآوری، اشتغال و توسعه پایدار فراهم میکنند.
استفاده هدفمند از تنگه هرمز و ارتقاء صنعت کشتیرانی کشور، تنها زمانی ممکن خواهد بود که نگاه سنتی کنار گذاشته شود، جوانان متخصص وارد میدان شوند و دولت سیاستی منسجم، شفاف و فناورانه را برای دریا در دستور کار قرار دهد. اقتصاد ایران در دل آبهای خلیج فارس و دریای عمان فرصتهایی نهفته دارد که اگر بهموقع به آنها پرداخته نشود، از دست خواهد رفت.
نایب رئیس کمیته حقوقی انجمن کشتیرانی عقیده دارد چهار محور عدم توجه به جوانگرایی، سوءمدیریت، عدم هماهنگی میان سیاستها و بیتوجهی به دانش فنی موجود در کشور از موانع اصلی توسعه اقتصاد دریایی محسوب میشوند.
در شرایطی که اقتصاد ایران بیش از پیش به مسیرهای جایگزین درآمدهای نفتی نیاز دارد، اقتصاد دریامحور بهعنوان یکی از ظرفیتهای مغفولمانده، بار دیگر مورد توجه کارشناسان قرار گرفته است. آرش فرحدل، نایب رئیس کمیته حقوقی انجمن کشتیرانی و مدیرعامل شرکت کشتیرانی فرتاک دریای آرام ضمن تأکید بر لزوم جوانگرایی، از سوءمدیریت، عدم هماهنگی میان سیاستها و بیتوجهی به دانش فنی موجود در کشور بهعنوان موانع اصلی توسعه اقتصاد دریایی یاد کرد.
فرحدل در ابتدا با تأکید بر ضرورت تعریف دقیق این مفهوم اظهار کرد: زمانیکه از اقتصاد دریامحور صحبت میکنیم، باید ابتدا تفاوت آن را با اقتصاد حملونقل یا اقتصاد اقیانوسی روشن کنیم. این حوزه ریشه در ظرفیتهای طبیعی کشور دارد. ایران با برخورداری از موقعیت جغرافیایی استراتژیک، سواحل گسترده در شمال و جنوب و مرزهای آبی فعال، میتواند به یک هاب منطقهای در حوزه حملونقل دریایی، تجارت بندری و صنایع وابسته تبدیل شود.
نایب رئیس کمیته حقوقی با انتقاد از ساختار مدیریتی فعلی در حوزه دریا و حملونقل گفت: متأسفانه هنوز از نیروی جوان و متخصص در این حوزه استفاده نمیشود. در حالی که دانشگاههای کشور در حوزه مدیریت دریایی فارغالتحصیلان توانمندی دارند، همچنان مدیران سالخورده و ساختارهای فرسوده در رأس امور هستند.
وی افزود: مشکل اصلی، نه فقط در ضعف اجرای سیاستها، بلکه در تناقض میان خود سیاستهاست. وقتی فرایندهای مختلف مدیریتی و لجستیکی یکدیگر را نقض میکنند، چطور میتوان انتظار رشد منسجم داشت؟
فرحدل ضمن اذعان به نیاز به پشتیبانی دولت، اظهار کرد: بدون حمایت دولت نمیتوان کاری از پیش برد. اما همزمان باید با سوءمدیریت در لایههای اجرایی و ناکارآمدی در استفاده از ظرفیت داخلی مقابله کرد. ما در همین کشور، جوانانی داریم که هم دانش فنی دارند، هم تجربه میدانی، اما به آنها میدان داده نمیشود.
وی با اشاره به نقش صنعت حملونقل در اقتصاد کلان افزود: در همه شرایط بحرانی – از جنگ گرفته تا تحریم – سه صنعت هرگز متوقف نمیشوند: صنایع غذایی، صنایع دارویی، و حملونقل. برای تداوم عملکرد آنها، لجستیک و زنجیره تأمین ضروری است. همانطور که در کشورهایی مانند لبنان و سوریه میبینید، بدون حملونقل دریایی، حتی کمکهای بشردوستانه هم نمیرسد.
فرحدل با اشاره به موقعیت راهبردی تنگه هرمز به عنوان یک نمونه از اهمیت نقش دریا در اقتصاد جهان گفت: مالکیت تنگه هرمز برای ماست، اما آیا واقعاً از آن بهدرستی استفاده میکنیم؟ نه. این ربطی به تحریم ندارد؛ این نشانه سوءمدیریت و غفلت از سیاستگذاری صحیح است.
مدیرعامل شرکت کشتیرانی فرتاک دریای آرام با اشاره به تجربههای تحریمی ایران گفت: ما برخلاف خیلی از کشورها، تجربه دور زدن تحریمها را داریم و میدانیم چطور میتوان از ظرفیتهای داخلی استفاده کرد. روسیه در زمان جنگ اوکراین تازه با این مسئله آشنا شد، اما ما سالها با تحریم زندگی کردهایم و راهکار داریم.
فرحدل در ادامه تأکید کرد: همه این موارد باید در خدمت اقتصاد غیرنفتی قرار بگیرد. نفت نباید ستون اصلی درآمد کشور باشد و با تقویت حملونقل دریائی و لجستیک، تحریمها را خنثی و حتی به فرصت تبدیل کرد.
فرحدل در پایان خطاب به مدیران و مسئولان کشور گفت: راه عبور از شرایط سخت، تنها با تکیه بر نیروی جوان، دانش بومی و نگاه بلندمدت به حملونقل و لجستیک امکانپذیر است. بدون این نگاه، نهتنها از دنیا عقب میمانیم، بلکه فرصتهای طلایی منطقهای را هم از دست میدهیم.
استفاده صحیح و هدفمند از ظرفیت تنگه هرمز میتواند منافع مالی و استراتژیک بسیار سرشاری برای اقتصاد ایران به همراه داشته باشد؛ مشروط بر آنکه با نگاهی توسعهمحور و مبتنی بر منطق اقتصادی و بینالمللی به آن پرداخته شود.
بیش از یکسوم نفت دریابرد جهان از تنگه هرمز، این گنج ۲ هزار ساله عبور میکند. ایران میتواند با ایجاد زیرساختهای خدماتی، سوخترسانی، تعمیرات دریایی و باراندازهای منطقهای، از این حجم عظیم تردد کشتیها، درآمد ارزی مستمر و هنگفتی کسب کند.
این تنگه نهتنها مسیر عبور انرژی، بلکه شاهراه اتصال آسیای مرکزی، افغانستان و چین به آبهای آزاد است. تبدیل ایران به هاب ترانزیتی با محوریت تنگه هرمز، میتواند کشور را به بازیگری اقتصادی در سطح منطقه و جهان بدل کند.
توسعه لجستیک، بنادر، مناطق آزاد و کشتیرانی در این محدوده، نه تنها به درآمدزایی منجر میشود، بلکه ظرفیت ایجاد دهها هزار شغل پایدار و غیرنفتی را فراهم میآورد.
بهرهبرداری فعال اقتصادی از تنگه هرمز، بهجای استفاده صرفاً امنیتی، میتواند قدرت چانهزنی ایران در مذاکرات منطقهای و بینالمللی را افزایش دهد.
بنابراین، اگر مدیریت منابع و سیاستگذاریها به سمت سرمایهگذاری هدفمند، جوانگرایی، ثبات تصمیمگیری، و مشارکت بخش خصوصی و بینالمللی برود، تنگه هرمز نه تنها منبع تنش، بلکه میتواند منبع ثروت پایدار برای نسلهای آینده ایران باشد.