مروری بر کتاب «هارداسان»؛ از ماجرای کولر تا هدیه متفاوت به تاجیکستان

خبرگزاری مهر سه شنبه 30 اردیبهشت 1404 - 11:34
به مناسبت سالگرد شهادت سید ابراهیم رئیسی، مروری به چند خاطره از کتاب «هاراسان»‌ نوشته محمدمهدی رحیمی داریم.

به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «هارداسان» به قلم محمدمهدی رحیمی، ۲۲۲ روایت از هزار و ۵۰ روز همراهی با شهید جمهور، آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی توسط انتشارات سوره مهر منتشر کرده است. رحیمی در دولت سیزدهم، مدیرکل روابط عمومی دفتر رئیس جمهور بوده و مشاهدات خود را در این کتاب به رشته تحریر درآورده است.

به بهانه انتشار این کتاب و سالروز شهادت شهید خدمت، آیت الله سید ابراهیم رئیسی، مروری به چند خاطره از این کتاب داریم؛

رفیق ما یک بار هم دعوت‌مان نکرد

در همان هفته‌های نخستین استقرار در ریاست جمهوری، یک شب تعدادی از مدیران و فعالان رسانه‌ای اصلاح‌طلب را به دفترشان دعوت کردند؛ در حالی که هنوز جلسه مشابهی با اصولگرایان که به ظاهر از نظر سیاسی به ایشان نزدیک‌تر بودند برگزار نکرده بودند. فضای جلسه بسیار صمیمی بود و دکتر رئیسی گفتند که من بنای سخن گفتن ندارم و امشب آمده‌ام از شما بشنوم. بسیاری از حاضران در جلسه از اصل برگزاری آن و نیز ترکیب مهمانان و فضای حاکم بر جلسه بسیار متعجب بودند تا آنجا که یکی از مدیران نامدار رسانه‌ای، هنگام ورود به دفتر رئیس‌جمهور، به من گفت: «هشت سال رفیق و هم‌طیف ما رئیس‌جمهور بود و ما را یک بار هم دعوت نکرد. خوب شد آقای رئیسی رئیس‌جمهور شد تا ما هم ساختمان ریاست جمهوری را ببینیم.»

بقیه گرم‌شان می‌شود

تا حدی سرمایی بودند. در یکی از سفرهای استانی برای سخنرانی پشت تریبون رفتند و در همان دقایق اولیه صحبت یکی دو بار مکث کردند و بار آخر به عقب برگشتند و نگاهی به کولرگازی ایستاده روی سن کردند و گفتند: «باد این کولر من را اذیت می‌کند. اگر ممکن است جهتش را عوض کنید.»

یکی از نیروهای تشریفات بالای سن رفت تا کولر را خاموش کند. اما ایشان گفتند: «خاموش نکنیدها ... بقیه گرم‌شان می‌شود. فقط جهت را عوض کنید.»

همان فرد بعداً گفت: «روزگاری هم یک رئیس‌جمهور امر کرده بود که دمای همه سالن‌ها و اماکنی که حضور می‌یابد باید ۱۸ درجه باشد. مراسم زیادی برگزار شد که در آنها همه سردشان بود. اما کسی جرئت تغییر دمای محیط را نداشت.»

ماجراهای بالگرد

به دلیل فشرده بودن سفرهای استانی و فاصله زیاد بین شهرها و مناطق بازدید معمولاً استفاده از بالگرد اجتناب‌ناپذیر بود. اما این اقدام با حداقل نفرات صورت می‌گرفت و همین امر مشکلاتی برای ما در جابه‌جایی تیم‌های رسانه‌ای و خبرنگاران ایجاد می‌کرد و زحمات کار برای‌شان بیشتر می‌شد. همواره مطالبه اصلاح این وضعیت و افزایش ظرفیت تعداد خبرنگاران در بالگردها را داشتم. سرانجام موفق شدم رضایت رئیس‌جمهور و رئیس دفترشان را جلب کنم تا مانند دولت‌های گذشته به‌ویژه دولت دکتر احمدی‌نژاد یک بالگرد به‌طور اختصاصی در اختیار تیم رسانه قرار بگیرد تا خبرنگاران و تصویربرداران بیشتری را بتوانیم همراه کنیم. قرار بود این تغییر از ابتدای دور دوم سفرهای استانی رقم بخورد. اما آن ایام مصادف شد با حادثه برای بالگرد وزیر ورزش در استان کرمان و هرچه رشته بودم پنبه شد. دکتر رئیسی به‌شدت بر تعداد بالگردها نظارت می‌کردند و به هیچ وجه اجازه استفاده از بیش از سه بالگرد را نمی‌دادند. چندبار شنیدم که گفته‌اند: «اگر اتفاقی برای بالگرد همسفران رخ بدهد چطور جواب خون‌های ریخته‌شده را بدهم؟»

هزینه میلیاردی از کجا آمد؟

برخلاف عرف جاری، نمی‌خواستند ماه رمضان و روزه‌داری مانع فعالیت و خدمت‌رسانی شود؛ به‌خصوص درباره سفرهای استانی که در عموم مردم امید ایجاد کرده بود. بنابراین تأکید کردند که در این ماه مبارک هم برای سفر استانی برنامه‌ریزی شود که با لحاظ همه شرایط سفر به استان هم‌جوار یعنی البرز، در دستور قرار گرفت. پس از اذان ظهر راهی کرج شدند؛ آن هم با مترو و در واگنی که عموم مسافران هم حضور داشتند و برخی از آنها کنار دکتر رئیسی نشستند و از مشکلاتشان گفتند. همان‌روز برای افطار به خوابگاه دانشجویی دانشگاه خوارزمی رفتند تا به این بهانه دیداری هم با دانشجویان داشته باشند و افطار را در یکی از اتاق‌های خوابگاه مهمان سفره دانشجویان شدند و نیمه‌شب هم به تهران بازگشتند.

چند روز بعد، به دروغ سندی را در فضای مجازی منتشر کردند که شهرداری کرج برای سفر رئیس جمهور هزینه میلیاردی کرده است. دکتر رئیسی در اولین سخنرانی پس از این دروغ‌پردازی گفتند: «ما با مترو رفتیم. افطار هم مهمان دانشجوها بودیم. نمی‌دانم این هزینه میلیاردی را از کجا آورده‌اند!»

با این جنس خبرسازی‌های دروغین که به شکل بسیار عیان برای توزیع گسترده آنها هزینه می‌کردند، به‌طور روزانه مواجه بودیم.

هدیه کرونایی به آقای دبیرکل

دبیرکل سازمان ملل در سفر اول رئیس جمهور به نیویورک به ایشان گفتند: «من بسیار متأسف و شرمنده‌ام. خیلی تلاش کردم در ایام کرونا کشورهای غربی را قانع کنم که به شما واکسن بفروشند. اما موفق نشدم.» دکتر رئیسی در پاسخ گفتند: «ما دانشمندان توانمندی داریم. خودمان موفق شدیم شش مدل واکسن در کشور تولید کنیم و ضمن واکسینه کردن همه مردم به چند کشور هم واکسن صادر کنیم.» این پاسخ مایه تعجب آنتونیو گوترش شد. در سفر سال بعد هم تدبیری شد که رئیس جمهور چند نمونه از واکسن‌های ایرانی ضدکرونا را در یک بسته‌بندی زیبا به دبیرکل سازمان ملل اهدا کنند تا سندی بر توانمندی بومی کشورمان باشد.

هدایای متفاوت

هدیه‌دادن مقامات دو کشور به یکدیگر به‌ویژه در حاشیه سفرهای دوجانبه امری معمول است اما دکتر رئیسی تلاش کردند این امر تشریفاتی را هم جهت‌دار و از مسیر آن برای کشور عایدی کسب کنند؛ از جمله این اتفاقات برنامه‌ریزی برای اهدای هدایای علمی و نوآورانه ساخت شرکت‌های ایرانی به همتایان خارجی بود. مثلاً در سفر به تاجیکستان، مجموعه‌ای از تجهیزات بیمارستانی و لوازم پیشرفته اتاق عمل به دولت این کشور اهدا شد تا زمینه‌ای برای خریدهای بعدی تاجیک‌ها از محصولات بیمارستانی ایرانی فراهم شود. این تجهیزات ابتدا مدتی در دانشگاه دوشنبه به نمایش درآمد که خود این اتفاق هم اقدامی همسو با دیپلماسی عمومی و ارتقای جایگاه جمهوری اسلامی ایران در اذهان نسل جوان و تحصیل‌کرده تاجیکستان بود.

دکتر رئیسی در جریان سفرشان به تاجیکستان، بازدید کوتاهی از آن نمایشگاه همراه با مقامات میزبان داشتند و بعد هم بارها در سخنرانی‌های مختلف اشاره کردند که امروز تجهیزات پیشرفته ایرانی در اتاق‌های عمل در کشورهای مختلف مورد استفاده جراحان قرار می‌گیرد.

کتاب «هارداسان» هم‌زمان با ایام سی‌وششمین نمایشگاه کتاب تهران در ۳۸۸ صفحه و با قیمت ۳۷۵ هزار تومان به بازار نشر عرضه شده است.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.