به گزارش همشهری آنلاین، ویژه برنامه «عقل سرخ خراسان»، بزرگداشت یاد و خاطره علامه محمدرضا حکیمی با حضور امیر مهدی حکیمی فرزند برادر و وصی علامه حکیمی، شخصیتها، اساتید و شاعران و نویسندگان برجسته کشورهای ایران، هند، پاکستان، افغانستان، عراق، تاجیکستان، بنگلادش و ...و همچنین شاگردان و دوستان علامه، شب گذشته به صورت مجازی برگزار شد.
این محفل یادبود با حضور غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی، علیرضا قزوه وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دهلی، حجتالاسلام سید عبدالله حسینی مدیر مرکز اسلامی آفریقای جنوبی و شاعران و پژوهشگرانی چون رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدیراد، علیمحمد مؤدب، محمدمهدی عبدالهی، مصطفی محدثی خراسانی، حجتالاسلام محمدحسین انصارینژاد، حسین قرایی، جواد عسگری، نغمه مستشار نظامی، مرضیه فرمانی، وحیده افضلی، فاطمه ناظری و همچنین شاعران پارسیزبان از دیگر کشورها از جمله پروفسور فاطمه بلقیس حسینی، مهدی باقرخان، فاطمه صغری یزدی، اخلاق آهن، یاور عباس، سرویش تریپاتی و...برگزار شد.
حکیمی، وصی علامه حکیمی و مدیر مؤسسه الحیات، در این برنامه با اشاره به زندگی علامه حکیمی گفت: در تمام این سالها که از نزدیک با ایشان زندگی کردم، میتوانم گواه دهم که ایشان اندیشههایش را میزیست و از هرآنچه سخن میگفت، به آن عمل میکرد. علامه حکیمی نه تنها در سخن که در رفتار نیز مردم را به اندیشههایش دعوت میکرد؛ اندیشههایی که با مفاهیم والای الهی و شیعی گره خورده بود.
علامه حکیمی در فقری خودخواسته زندگی میکرد
وی ادامه داد: زندهیاد علامه حکیمی از دو موضع جدی توحید ناب و عدالت سخن میگفت و به درست به «مرزبان توحید» و «فیلسوف عدالت» شهره شده بود. ایشان همانگونه که از انسان محروم سخن میگفت، همانند انسان محروم زندگی میکرد؛ در سادهترین شکل ممکن و بدون هیچ تجملی. او تقریباً در یک فقر خودخواسته زندگی میکرد. گاه میگفت

وصی علامه حکیمی با بیان اینکه این درد و رنج و این غم و فقدان را که جبرانناپذیر است، به همه تسلیت عرض میکنم، ادامه داد: درخواستی از دوستان دارم و آن اینکه ما را در نشر و حفظ آثار علامه یاری کنند تا این کلامها و اندیشهها به دست فراموشی سپرده نشود و به دست نسل جوان امروز برسد؛ نسلی که همیشه دغدغه ایشان از دوران جوانی تا پایان دوران زندگی بود.
آرزوی علامه حکیمی برای شعر فارسی
علیرضا قزوه، شاعر و وابسته فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در دهلی، نیز در ادامه این نشست به علاقه علامه حکیمی به شعر فارسی به خصوص ادبیات معاصر اشاره کرد و گفت: بزرگترین و جامعترین مجموعه شعر معاصر در بیش از ۱۵۰ جلد از شاعران فارسیزبان ایران، افغانستان، تاجیکستان و هند در تیراژ ۱۱ هزار نسخه از هر مجلد توسط نشر تکا و به همت این کمترین طی شش سال از ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۲ گردآوری و منتشر شد. طرح اولیه این کار در سال ۱۳۶۹ در جلسهای در حوزه هنری انقلاب اسلامی زده شد و در آن جلسه استاد حکیمی، استاد اوستا، استاد سبزواری، استاد مشفق کاشانی و تنی چند از شاعران دیگر هم بودند و بنده هم حضور داشتم. در آن جلسه استاد حکیمی گفتند که یکی از آرزوهای من این است که شعر معاصر ایران در دست کم ۳۰ جلد و با جلد گالینگور و شکیل چاپ شود. سرانجام مجموعه بزرگ ۱۵۰ جلدی شعر معاصر فارسیزبانان گردآوری و منتشر شد.
وی ادامه داد: ایده اصلی این طرح از استاد علامه حکیمی بود و بعدها این را خدمت آن بزرگوار هم عرض کردم و بسیار خوشحال شدند. خدایش بیامرزاد که هرجا بود، دلش برای فرهنگ و کتاب میتپید و همیشه ایدههای تازه داشت.
حکمت، سیه بپوش که مرد حکیم رفت
بخش دیگر این مراسم به شعرخوانی اختصاص داشت. بخشی از سرودههای ارائه شده در این مراسم درباره شخصیت علامه حکیمی را میتوانید در ادامه بخوانید:
سید عبدالله حسینی
برای آفریننده «الحیات» که مرگ را نیز تجربه کرد
از طور معنویت و عرفان، کلیم رفت
آمد ندا زعرش که قلب سلیم رفت
فرزانهای که زیست علیوار جان سپرد
علامهای که بود عمیق و علیم رفت
با کوله بار معرفت و دانش و دَهاء
مثل نسیم آمد و مثل نسیم رفت
مرگ تو ای حکیم در اسلام ثُلمهای است
کز تاج علم و فلسفه دُرِّ یتیم رفت
ای علم اشک ریز که عالم سفر گزید
ای جهل شاد زی که سد عظیم رفت
دلخسته از بُحوث حدوث و قِدَم، رضا
با دستهای حادثه سوی قدیم رفت
منفک شد آن منادی تفکیک از جهان
در «عقل سرخ» صاحب قول قویم رفت
همداستان عدل علی بود و عاقبت
آن مرد را رفیق و وصی وندیم رفت
بازار علم و فلسفه از رونق اوفتاد
حکمت، سیه بپوش که مرد حکیم رفت
علیرضا قزوه
قلب صدف شکست و دُرّ یتیم ما رفت
علامه حکیمی، والا حکیم ما رفت
هر لفظ و هر کلامش جان کلام ما بود
دردا ز طور معنا دیشب کلیم ما رفت
حکمت سیاه پوشید، در کارگاه تفکیک
تا عقل سرخ کوچید، عشق از حریم ما رفت
آن کس که درد هجران روزی چشیده، داند
کز فرقتش چه ها بر جان دو نیم ما رفت
آن فیلسوف عادل، دریای معرفت بود
بوی خوش عدالت، عطر نسیم ما رفت
آن دائم الطهاره، آن ماه، آن ستاره
میراث بی بدیل عهد قدیم ما رفت
آن آفتاب دانش، آن مرزبان توحید
آن چشمه سار حلم، آن ابر کریم ما رفت
مشهد سیاه پوشید، قم غرق داغ و غم شد
از "فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْم..." شخص علیم ما رفت
سید مسعود علوی
در دهر حکیمی است به اندیشه معلا
کو وحدت مجموعه اسم است و مسمّا
با صیقل تفکیک به اندیشه جلا داد
کاین آینه را عقل کند سیر تماشا
محمدمهدی عبدالهی
بی تو ذرات علوم از هیجان افتاده ست
باز امواج قلم از نوسان افتاده ست
«الحیاة» است چنین همسفر تنهایی
حکمت امروز سیه پوش از آن افتاده است
حکمت این است: زمین تاب نیاورد تو را
نمِ اشکی شد و از چشم جهان افتاده است
حسن بشیر
دستی قلم، به دست دگر آفتاب داشت
بر سینهاش، کلام خدای کتاب داشت
از معجزات عشق، به تفسیر عاشقان
هر جملهاش، بیان سخنهای ناب داشت
در عقل سرخ، نقشه دل را کشیده بود
در الحیات، زندگی کامیاب داشت
زهرا میریانکرمی
پایان نمیپذیری تا "الحیات" باقی است
تا که حدیث یادت درکلمات باقی است
علامهای و نامت جاوید و ماندگار است
در گفتههای نابت راه نجات باقی است