در روزهای گذشته شاهد انتشار خبر برنامهریزی برای سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به ایران بودهایم. موضوعی که با بازتاب های مختلفی رو به رو شده است. اندکی قبل نیز در اوایل آذرماه سال جاری، هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه به ایران سفر کرده بود. ناظران و تحلیلگران معتقدند که آنکارا در برهه زمانی کنونی به دلایلی، به سمت تهران گرایش پیدا کرده و به دنبال تقویت پیوندهای خود با ایران است. موضوعی که به طور خاص تحت تاثیر دو مولفه راهبردی است.
اول اینکه رژیم اشغالگر قدس به تازگی با یونان و قبرس که به طور سنتی دو رقیبِ جدی ترکیه هستند، یک توافق نظامی را امضا کرده است. توافقی که آنکارا آن را تهدیدی جدی علیه خود می پندارد. از این رو، ترکیه سعی دارد از طریق تقویت پیوندها با ایران به عنوان یک بازیگر مهم در منطقه غرب آسیا، به این موضوع واکنش نشان دهد و ظرفیتهای قدرت خود در سطح منطقه را برای مقابله با اقدامات رژیم صهیونیستی و دیگر رقبایش تقویت کند.
نکته دوم اینکه در صحنه سوریه نیز ترکیه شاهد تشدید تحرکات رژیم صهیونیستی علیه منافع خود است. آنکارا که پس از سقوط نظام سیاسی سابق سوریه این تصور را داشت که به بازیگر یکهتاز میدان سوریه تبدیل شده، تنها چند ماه بعد با واقعیت های تازه ای در صحنه سوریه رو به رو شده است. واقعیت این است که اسرائیل تهدیدات جدی را علیه منافع ترکیه در سوریه علیه آنکارا مطرح می کند و در عین حال، طیف بازیگران عربی رقیب با ترکیه نیز به دنبال وزن بازیگری خاص خود در صحنه سوریه هستند که لزوما منافع ترکیه را در نظر نمیگیرد. از این منظر نیز ترکیه، ایران را شریکی مهم برای خود ارزیابی می کند و تقویت پیوندها با آن در وضعیت کنونی را در راستای منافع راهبردی خود درنظر می گیرد.
مجموع این مسائل سبب شده اند تا سیاست خارجی ترکیه نگاه خود به تهران را راهبردیتر از قبل کند و تقویت پیوندها با ایران را به یک اولویت مهم برای خود تبدیل کند. در این فضا، ایران نیز با نگاه به منافع ملی خود میتواند از این فرصت استفاده کند و متناسب با اهداف خود، در قالب همکاری با ترکیه گام هایی بردارد که برای کشورمان دستاوردساز هستند. موضوعی که می تواند ظرفیت های تازه ای را پیش روی ایران قرار دهد و در سایه تشدید تنش های منطقه ای، تقویت کننده موضع ایران باشد.