به گزارش تابناک، بهروز افخمی فیلمساز شناخته شده که با اظهارات جنجالی خود حضوری تقریبا همیشگی را در رسانهها دارد به تازگی در مصاحبه با برنامه «ای کاش» در مورد ساخت فیلم «عروس» در سال ۱۳۶۹ و تجربه کار با نیکی کریمی به عنوان ستاره زن فیلم حرفهایی زده است:
«حکایت از این قرار بود که ابوالفضل پورعرب خیلی تنبل بود منظورم این است که در خواندن متن فیلم نامه و حفظ کردن خیلی تنبلی میکرد و خیلی هم نگران و مضطرب این مساله بود که کار بازیش در فیلم درست از آب در بیاید. در واقع نسبت به خودش و تواناییهایش تردید داشت. اما درست نقطه مقابلش نیکی کریمی بود. نیکی کریمی قبل از فیلم «عروس» یک فیلم بدی بازی کرده بود به اسم «وسوسه» و احتمالا تصورش از بازیگری این بود که همیشه قرار است مثل فیلم «وسوسه» بازی کند.

در تمرینات متن خوانی و اجرا طوری بازی میکرد که انگار داشت به من که کارگردان بودم میگفت: «شما چه قدر اصرار دارید آدم بازی کند» کار ما به جایی رسید که مجبور شدیم در حین تمرین خانم کریمی صدای او را ضبط کنیم و بعد برای او این صدا را پخش میکردم و به او میگفتم: «ببین خانم کریمی، گوش کن به نظر تو این صدا مال کسی است که دارد واقعا بازی میکند؟»
بعد وضعیت این طور شد که مجبور شدیم به او بگوییم «چرا فکر میکنی کار بازی را بلدی؟» بعد وقتی فیلم عروس کلید خورد و فیلم برداری چند سکانس را انجام دادیم تازه نیکی کریمی فهمید بازی کردی واقعی از چه قرار است. ما به شوخی به او گفتیم «خانم کریمی تو که پدرت پولدار است و فیلم اولت یعنی «وسوسه» هنوز اکران نشده برود آن فیلم را بخرد تا بندازیم در سطل آشغال» خلاصه ما همیشه نگران آن بودیم که آیا خانم کریمی برخورد حرفهای با کار خواهد داشت یا خیر.

ماجرای دستمزد
وقتی رسیدیم به نقطهای که تصمیم گرفته بودیم با خانم نیکی کریمی قرارداد ببندیم. من به محسن علی اکبری که مدیرتولید فیلم عروس بود گفتم: «ببین محسن ۱۲۰ هزارتومان با پورعرب ببند و ۱۰۰ هزارتومان هم با نیکی کریمی که جایگاهها حفظ شود.» ۱۲۰ هزار تومان هم در آن موقع پول زیادی بود مثلا آقای هاشم پور فیلمی ۶۰۰ هزار تومان میگرفت.
البته من فکر میکنم ما حتی نباید هیچ دستمزدی به آنها میدادیم، چون حتی در آن موقع هم این گونه متداول بود که به بازیگران گمنام که در اول راه بودند اصلا دستمزدی نمیدادند بلکه خود این بازیگران حتی یک پولی هم میگذارند، اما ما خواستیم حرفهای عمل کنیم و یک کار بی کلاس نکرده باشیم.

اما وقتی ما رفتیم نهار خوردیم و برگشتیم آقای محسن علی اکبری گفت: «خانم کریمی قرارداد نبست.» من پرسیدم که چه اتفاقی افتاد. گویا محسن علی اکبری رقم ۶۰ هزار تومان را به خانم کریمی گفته بود و او هم نپذیرفته بود. استدلال محسن علی اکبری این بود که به عنوان مدیرتولید باید چونه میزده است و قیمت را پایین میآورده است. خلاصه من خیلی ناراحت شدم و به علی اکبری گفتم حق نداشته این کار را بکند.
این شد که محسن علی اکبری تصمیم گرفت به نیکی کریمی زنگ بزند و رقم ۱۰۰ هزار تومان را بگوید که من اجازه ندادو گفتم: «الان اگر این کار را بکنیم با شخصیتی که از نیکی کریمی میشناسم این دیگر در کل فیلم برداری سوار کول ما میشود. تصمیم گرفتیم یک مدت صبر کنیم تا این که بعد از یک هفته خانم کریمی تماس گرفت و گفت: «چرا سراغی از ما نمیگیرید؟» من هم گفتم: «خانم کریمی یک روزی که پدرتان منزل بودند به ما اطلاع بدهید تا برای صحبت با ایشان بیاییم.»
دیدار با پدر نیکی کریمی
خلاصه رفتیم پیش پدر ایشان و در محضر ایشان از خانم کریمی من پرسیدم: «خانم کریمی چرا میخواهید بازیگر شوید؟ آیا میدانید بعد از این فیلم آن قدر محبوب خواهید شد که باید محافظ برای خودتان استخدام کنید؟ من وجدانم حکم میکند اینها را به شما بگویم و بدانید زندگی شما بعد از این فیلم دگرگون میشود.» اما گویا نه خود ایشان و نه پدرشان در باغ نبودند و تصور خیلی سادهای از سینمای حرفهای ما داشتند.
ولی به هر حال ما با همان ۶۰ هزار تومان قرارداد را بستیم؛ و ایشان البته یک روز به من گفتند که وقتی فیلم اکران شد هنوز در محل کار خود که دفتری در ساختمان اسکان بود به شغل منشی گری مشغول بودند و هر وقت بعد از پایان ساعات کار اداری قصد بازگشت به خانه میکنند. با اینکه خانه شان حدودا ۳۰۰ متر فاصله داشته، اما انبوه جمعیت همیشه منتظر ایشان برای امضا گرفتن و دیدن ایشان کنار ساختمان اسکان حضور داشتند.»