به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب ابوباران خاطرات مدافع حرم؛ مصطفی نجیب است. بخشِ اولِ کتاب به زندگی این رزمنده قبل از رفتن به سوریه پرداخته است و بخش بعدی مربوط به سالهای حضور او در سوریه و شرح عملیاتهایی است که تیپِ فاطمیون در سوریه انجام دادهاند؛ از جمله عملیاتهای: «مُلَیحه، حندرات، دیرالعدس، تل قرین، بصریالحریر، فتح تدمُر، نُبل و الزهرا، آزادسازی حلب، فتح بوکمال و...» در هر یک از این عملیاتها بخشهای تأثیرگذاری از جنگ و مواجهی رزمندهها و مردم با نیروهای دشمن به چشم میخورد؛ با یک نگاهِ واقعبینانه و به دور از تقدسبخشی.
«نجیب» نام جهادیِ این رزمنده است، مصطفی نجیب دفتردارِ علیرضا توسلی معروف به «ابوحامد» فرمانده و بنیانگذار لشگرِ فاطمیون بودهاند. مصطفی نجیب چه قبل از رفتن به سوریه و چه در سوریه آنقدر زندگی پرفراز و نشیب و پر از اتفاقی داشته است که خواندن خاطراتش خالی از لطف نخواهد بود.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
پاییز ۱۳۹۵ بود. آن شب، باران ریز و تندی می بارید. خیلی مضطرب بودم. می ترسیدم برای همسرم اتفاقی بیفتد. روحانی مقر، وقتی متوجه حال و روزم شد، کمی با حرف هایش آرامم کرد و گفت: دعا زیر باران مستجاب می شود. چرا نمی روی زیر باران و برای همسرت دعا کنی؟
من هم از خدا خواسته روی بام رفتم. صورتم را زیر باران و دست هایم را رو به آسمان گرفتم. هنوز جمله ای به زبان نیاورده بودم که احساس کردم دلم قرار گرفته است. از خدا خواستم همسر و مادرم، این سفر را به سلامت بیایند و بروند. با آرامشی عجیب، در حالی که سر تا پا خیس شده بودم، به اتاقم برگشتم.
یک ماه بعد که دخترم به دنیا آمد،
به یاد همان شب بارانی، اسمش را «باران» گذاشتیم.