او در طول انتشار کتابهای کردی نویسندگانی را برای نخستین بار به فارسیزبانان معرفی کرد و به این وسیله دنیایی نو در برابر دیدگانشان به تصویر کشید. این مترجم بعد از چند دهه زندگی در ایران، با اینکه بارها از راههای قانونی اقدام کرده است؛ هنوز شناسنامه ندارد و این موجب مشکلات متعددی برای او شده است.
او در گفتوگو با ایرنا درباره این بیمهریها گفته است: من نزدیک چهل سال است که اینجا زندگی میکنم، اما هنوز شناسنامه ندارم و درخواست دادم و هنوز پیگیرم و امید دارم که شناسنامه بگیرم. طبق آمار کتابخانه ملی و وزارت فرهنگ بیشترین کتابی که از زبان فارسی به زبانی دیگر و بهدست یک مترجم، ترجمه شده باشد، متعلق به من است.
بیش از ۵۰ نمایشنامه، مجموعه داستان و رمان از زبان فارسی به کردی ترجمه کردهام. تمام زندگی من مطالعه و ترجمه آثار ادبی از کردی به فارسی و برعکس بوده است.
حلبچهای میافزاید: وقتی به برخی ناشران میگویم چرا مسائل اخلاقی مربوط به حق مولف و مترجم را رعایت نمیکنند، با لحن ناشایستی با من برخورد میشود و این موجب ناراحتی و مایه تاسف است که ناشری مطرح و دارای کارنامه فرهنگی، لحن بسیار بدی به کار میبرد. آیا این جرم است که شناسنامه ندارم؟ وقتی وضعیت کشور به شکلی است که عضو کپیرایت جهانی نیستیم نباید اخلاق را رعایت کرد؟
او ادامه میدهد: نویسندگان همسایه که فرهنگ این کشور و ادبیات آن را میشناسند و برای آن احترام قائل هستند چه تصوری از وضعیت کشوری پیدا میکنند که ناشران آن اینگونه رفتار میکنند؟ این وضعیت رفتار ناشران است.
برخی ناشران رفتار دیکتاتورگونهای دارند و وقتی بحث اخلاقی را در حرفه خود رعایت نمیکنند، میگویند هر کاری میتوانید انجام بدهید. عجیب است ناشری چنین رفتاری داشته باشد، آیا از هر هزار کتابی که منتشر کرده، یکی از آنها را خوانده است؟ من میدانم که این نکته برای ناشرانی که بیاجازه آثار را ترجمه و چاپ میکنند، مهم نیست، اما این در نهایت به زیان فرهنگ ایران و پیشینه فرهنگی آن است و از جایی باید به فکر بود و باید نهادهایی باشند که بتوانند در مقابل این رویکرد زیانبار و آسیبزا بایستند.