بر اساس گزارش طرح آمارگیری نیروی کار مرکز آمار ایران در تابستان ۱۴۰۴، جمعیت فعال اقتصادی (شاغلان و بیکاران) حدود ۲۶ میلیون و ۹۳۹ هزار نفر است که ۴۰.۸ درصد از کل جمعیت در سن کار (۶۶ میلیون و ۴۶ هزار نفر) را تشکیل میدهد. جمعیت غیرفعال، یعنی افرادی که نه شاغلاند و نه جویای کار، حدود ۳۹ میلیون و ۱۰۸ هزار نفر است. با احتساب یک میلیون و ۹۸۰ هزار بیکار، مجموع افرادی که در سن کار هستند اما شغلی ندارند، به ۴۱ میلیون نفر میرسد.
نسبت اشتغال کشور ۳۷.۸ درصد و نرخ بیکاری ۷.۴ درصد اعلام شده که با فاصله اطمینان ۹۵ درصدی، بین ۷ تا ۷.۷ درصد نوسان دارد. این ارقام از ثبات نسبی بازار کار در مقایسه با تابستان ۱۴۰۳ حکایت دارد، با کاهش جزئی ۰.۱ درصدی در نرخ بیکاری.
نرخ مشارکت اقتصادی مردان در تابستان ۱۴۰۴ به ۶۸.۱ درصد رسیده، در حالی که این رقم برای زنان تنها ۱۳.۶ درصد است. این شکاف جنسیتی، همراه با سهم پایین زنان در اشتغال رسمی، نشاندهنده موانع ساختاری برای حضور زنان در بازار کار است. از نظر جغرافیایی، نرخ مشارکت در مناطق روستایی (۴۲.۲ درصد) کمی بالاتر از مناطق شهری (۴۰.۴ درصد) است، اما نرخ بیکاری در شهرها (۷.۹ درصد) بیشتر از روستاها (۵.۳ درصد) گزارش شده، که نشاندهنده کمبود فرصتهای شغلی در مناطق شهری است.
نرخ بیکاری در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ سال ۱۹ درصد و در گروه سنی ۱۸ تا ۳۵ سال ۱۴.۴ درصد است. این ارقام، هرچند نسبت به سال گذشته ۰.۴ درصد کاهش یافته، همچنان از سطح بالای بیکاری جوانان حکایت دارد. استانهای خوزستان، ایلام و سیستان و بلوچستان با نرخهای بیکاری دو رقمی (به ترتیب ۱۰.۶، ۱۰ و ۱۰.۳ درصد) در مقایسه با استانهایی مانند مرکزی و همدان (حدود ۵ درصد) شکاف قابلتوجهی را نشان میدهند.
نرخ بیکاری فارغالتحصیلان آموزش عالی در تابستان ۱۴۰۴ به ۱۰.۶ درصد رسیده که نسبت به سال گذشته ۱ درصد کاهش یافته، اما همچنان بالاتر از میانگین کشوری است. حدود ۸۰۰ هزار نفر از بیکاران (۴۰.۳ درصد کل بیکاران) دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، و این نسبت در میان زنان و ساکنان شهرها بیشتر است. بیش از نیمی از زنان بیکار تحصیلات دانشگاهی دارند، که نشاندهنده ناهماهنگی میان آموزش عالی و نیازهای بازار کار است. در مقابل، تنها ۲۷ درصد از شاغلان دارای تحصیلات عالی هستند که نسبت به سال گذشته ۰.۲ درصد کاهش یافته است.
شاخص اشتغال ناقص، که نشاندهنده شاغلانی است که به دلایل اقتصادی کمتر از حد استاندارد کار میکنند و مایل به کار بیشتر هستند، در تابستان ۱۴۰۴ به ۷.۶ درصد رسیده که ۰.۳ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است. این شاخص در مردان و مناطق روستایی بالاتر است، که نشاندهنده مشاغل کمدرآمد، فصلی یا ناپایدار در این گروههاست. افزایش اشتغال ناقص میتواند به معنای جذب بخشی از بیکاران در مشاغل کمکیفیت باشد که کیفیت اشتغال را تضعیف میکند.
بخش خدمات با ۵۳.۱ درصد از کل اشتغال، همچنان ستون اصلی بازار کار ایران است. بخش صنعت با ۳۲.۶ درصد و کشاورزی با ۱۴.۲ درصد در رتبههای بعدی قرار دارند. در مقایسه با تابستان ۱۴۰۳، سهم کشاورزی ۰.۳ درصد و صنعت ۰.۷ درصد کاهش یافته، اما خدمات ۱ درصد رشد کرده است. این روند «خدماتی شدن» اقتصاد، در نبود سرمایهگذاری صنعتی، به افزایش مشاغل غیررسمی و کمبازده منجر شده است.
نرخ بیکاری در استانهای خوزستان (۱۰.۶ درصد)، سیستان و بلوچستان (۱۰.۳ درصد) و ایلام (۱۰ درصد) بالاترین و در آذربایجان غربی (۴.۱ درصد)، همدان (۵ درصد) و خراسان رضوی (۵.۳ درصد) پایینترین است. زنجان با مشارکت ۵۱.۱ درصدی و نرخ بیکاری ۷.۹ درصد، یکی از بالاترین نرخهای فعالیت اقتصادی را دارد.
نرخ مشارکت زنان تنها ۱۳.۶ درصد و نرخ بیکاری آنها ۱۵.۲ درصد است، که بیش از دو برابر مردان (۵.۸ درصد) است. این شکاف ساختاری، نتیجه محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی و نبود سیاستهای حمایتی برای اشتغال زنان است.
از میان شاغلان ۱۵ ساله و بالاتر، ۶۵ درصد بیش از ۴۴ ساعت در هفته کار میکنند و ۳۵ درصد کمتر از این میزان. سهم شاغلانی که بیش از ۴۹ ساعت کار میکنند، ۳۸.۵ درصد است که نسبت به سال گذشته ۰.۹ درصد کاهش یافته، احتمالاً به دلیل رکود یا کاهش فرصتهای کاری.
گزارش تابستان ۱۴۰۴ از «رکود باثبات» در بازار کار حکایت دارد. کاهش اندک نرخ بیکاری، بدون رشد قابل توجه در مشارکت یا نسبت اشتغال، نشاندهنده جذب نیرو در مشاغل غیررسمی و ناپایدار است. تمرکز اشتغال در بخش خدمات کمبازده و کاهش سهم صنعت، از کمبود سرمایهگذاری مولد خبر میدهد. برای بهبود پایدار، سیاستها باید به سمت ایجاد مشاغل مولد در صنعت، فناوری و صادرات تغییر جهت دهند. چالشهای بیکاری تحصیلکردگان، اشتغال ناقص، نابرابری جنسیتی و شکاف استانی، نیازمند اصلاحات ساختاری در آموزش، سرمایهگذاری و سیاستهای منطقهای است.