از سوی دیگر، ساختار اقتصادی موجود عملاً مسیر «مالک شدن» را برای اقشار فرودست بسیار طولانی کرده است. حتی اگر فردی از دهکهای پایین بتواند در طرحی ثبتنام کند، معمولاً تا سالها باید منتظر بماند تا خانهاش تکمیل شود. این در حالی است که در بازه زمانی مشابه، تورم شدید هزینهها را چند برابر کرده و ارزش آورده اولیه او را بیاثر میسازد.
در بسیاری از کشورها، تجربه موفقی از طرحهای «مسکن اجتماعی» یا «اجاره بلندمدت حمایتی» دیده میشود؛ طرحهایی که هدفشان الزاماً مالکیت نیست، بلکه فراهم کردن حداقلی از امنیت و ثبات سکونت است. به نظر میرسد در ایران نیز باید بهجای تمرکز مطلق بر خانهدار کردن مردم، به سمت الگوهای جدیدی چون اجارههای یارانهای، ساخت مسکن استیجاری دولتی یا مشارکت بخش خصوصی با ضمانت دولت حرکت کرد. این مدلها میتوانند بار مالی کمتری بر دوش خانوار بگذارند و سرعت پاسخدهی به نیاز مسکن را افزایش دهند.
واقعیت این است که سیاست «خانهدار کردن همه» در شرایط کنونی اقتصاد ایران، نه تنها غیرواقعبینانه است، بلکه در عمل موجب قفل شدن منابع مالی و افزایش نابرابری شده است. بسیاری از دهکهای متوسط به بالا از تسهیلات ارزانقیمت بهرهمند میشوند، در حالی که دهکهای پایین حتی به مرحله ثبتنام نمیرسند.
اکنون زمان آن رسیده که سیاستگذاران مفهوم «تأمین مسکن» را از «تملک مسکن» تفکیک کنند. مسکن یک نیاز انسانی و اجتماعی است، نه صرفاً دارایی اقتصادی. تمرکز دولت باید بر تضمین «دسترسی پایدار به سرپناه» باشد، حتی اگر شکل آن مالکیت نباشد. چنین تغییری در رویکرد، نه تنها عدالت اجتماعی را تقویت میکند، بلکه از فشار مضاعف بر منابع مالی دولت نیز میکاهد.
در نهایت، تحقق این هدف نیازمند بازنگری در سیاستهای زمین، مالیات و تسهیلات بانکی است. بدون اصلاحات ساختاری و ایجاد مدلهای حمایتی هوشمند، همچنان شاهد خواهیم بود که بخش بزرگی از جامعه در حاشیه شهرها، در مسکنهای موقت و ناایمن زندگی کنند و رویای خانهدار شدن برایشان، رویایی دور از دسترس باقی بماند.
شهردار سابق تهران گفت: تجربه نشان میدهد که علی رغم توجهاتی که صورت گرفته سیاستها برای پنج دهک پایین میسر نبوده است، شاید تامین مسکن برای این اقشار راهش مالکیت نباشد و یا اگر مالک میشوند دست کم در دراز مدت این اتفاق رخ دهد.
پیروز حناچی در مراسم روز جهانی اسکان بشر اظهار کرد: اکثر مناطق ایران در معرض زلزله قرار دارند و باید یاد بگیریم چگونه با آن مواجه شویم. اما بعضاً میبینیم جایی که گسل مشخص است بعضی افراد میآیند و میگویند اینجا گسل نیست و خطری ندارد.
وی افزود: اینکه ما شهرهایمان را چگونه اداره میکنیم مصداق این شعر سعدی است که میگوید به حال “آنکس باید گریست که دخلش نوزده و خرجش بیست” در بودجه ریزی آرزوها فراوان و منابع محدود است.
حناچی با اشاره به موضوع مسکن کم درآمدها که همواره طی سالهای اخیر مطرح شده است گفت: تجربه نشان میدهد که علی رغم توجهاتی که صورت گرفته این سیاستها برای ۵ دهک پایین میسر نبوده است شاید تامین مسکن راهش مالکیت نباشد و یا اگر مالک میشوند دست کم در دراز مدت این اتفاق رخ دهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: در سال ۱۳۸۴ تعداد شهرهای کشور حدود ۸۲۰ شهر بود اما امروز به ۱۴۷۰ شهر رسیده است. موضوع تقسیمات کشوری موضوع سیاسی است.
حناچی تصریح کرد: نرخ رشد شهرنشینی به واسطه سیاستها بسیار بالاست و از درآمد سران بیشتر است بنابراین باید در اجرای سیاستهایمان تجدید نظر کنیم.
وی همچنین با اشاره به اهمیت محیط زیست بیان کرد: کسانی که اعتقاد دارند محیط زیست محیط ایست است مواظب باشند که محیط زیست به محیط نیست تبدیل نشود.