معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

خبرگزاری مهر سه شنبه 15 مهر 1404 - 10:53
اصفهان-یک پژوهشگر تاریخ معماری و شهر گفت: معماری معاصر اصفهان هنوز هویت مستقل نیافته؛ در تقلید کور از غرب و بازتولید صوری گذشته، میراث امروز خود را از دست می‌دهد.

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها-کوروش دیباج: اصفهان، شهری که در حافظه جهانی با میراث سلجوقی و صفوی شناخته می‌شود، امروز در موقعیتی پیچیده و چندلایه قرار دارد؛ جایی که معماری معاصر نه به‌عنوان حاشیه‌ای بر میراث تاریخی، بلکه به‌عنوان صحنه‌ای اصلی برای سنجش تداوم یا گسست هویت شهری مطرح شده است.

از یک سو، فشار توسعه شتابان، پروژه‌های زیرساختی و مداخلات شهری، ضرورت پاسخ‌گویی به نیازهای زندگی امروز را به معماران تحمیل کرده است؛ از سوی دیگر، غلبه تاریخ و ارزش‌های دیرینه باعث شده هر اقدام معماری در اصفهان با محک میراث سنجیده شود.

همین وضعیت معماری معاصر را به حوزه‌ای پرچالش بدل کرده که هم با اتهام «تقلید سطحی از غرب» روبه‌روست و هم با انتقاد «گرفتاری در نوستالژی و بازتولید صوری گذشته».

در چنین شرایطی، پرسش اصلی این است: آیا معماری معاصر اصفهان توانسته در امتداد میراث تاریخی شهر، هویتی مستقل و جهانی بیافریند، یا در میانه تقلید و تکرار سرگردان مانده است؟

برای واکاوی این موضوع، با وحید آقایی، پژوهشگر تاریخ معماری و شهر گفتگو کرده‌ایم؛ او با نگاهی انتقادی و تحلیلی، از ریشه‌های تاریخی مواجهه اصفهان با مدرنیته تا چالش‌های امروز مدیریت شهری و بی‌توجهی به میراث معماری معاصر سخن می‌گوید.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت
وحید آقایی، پژوهشگر تاریخ معماری و شهر

معماری معاصر اصفهان تا چه اندازه توانسته ادامه‌دهنده هویت تاریخی این شهر باشد یا برعکس، آن را دچار گسست کرده است؟

برای پاسخ به این پرسش باید ابتدا تجربه تاریخی اصفهان را مرور کنیم. تاریخ‌نگاری معماری و تجدد در ایران غالباً تهران‌محور بوده و کمتر به کانون‌های دیگر توجه شده است. اما در اصفهان، در همان بدو ورود تجدد، وزن سنگین و پیچیده تاریخ شهر تأثیر تعیین‌کننده‌ای گذاشت.

اگرچه مداخلاتی مشابه دیگر شهرها صورت گرفت، اما بناهایی که طراحی می‌شدند، ناگزیر تحت‌تأثیر این میراث تاریخی بودند.

انگار نوعی تعامل شکل گرفت؛ تلاشی برای پیوست دادن ساختارهای تاریخی با ساختارهای جدید. نمونه‌هایی از این روند را می‌توان در کارخانه ریسندگی اصفهان، بانک‌هایی در محدوده نقش جهان، یا مداخله در خیابان استانداری دید.

در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ هم این پرسش جدی بود که در یک شهر تاریخی چگونه می‌توان ساختارهای مدرن را با گذشته تلفیق کرد. حتی این موضوع دغدغه نخستین کنگرۀ بین‌المللی معماری در ایران شد که در شهریور ۱۳۴۹ در اصفهان برگزار شد.

اما امروز با دو مسیر متفاوت مواجهیم: یا میراث تاریخی را نادیده می‌گیریم یا معاصریت در معماری و تعامل بامیراث تاریخی صرفا تکرار فرم‌های گذشته را در معماری می‌بینیم مانند برخی نمونه‌ها نظیر مسجد سلطان‌زاده یا مؤسسه معرفت یا هتل مجلل چهارباغ که بیشتر شبیه «شترگاوپلنگ» است؛ یا بناهایی می‌سازیم و سیاست ها و رویکردهایی در ایجاد زیرساخت های شهری داریم که هیچ نسبتی با بستر و بافت تاریخی ندارند، مانند پروژه‌های زیرساختی نظیر مترو یا ساخت‌وسازهای بی‌ضابطه در حریم آثار تاریخی.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت
مسجد سلطان‌زاده

برخی معتقدند معماری جدید اصفهان بیشتر شبیه «کپی‌برداری ناقص» از غرب است تا تداوم سنت ایرانی. شما این انتقاد را می‌پذیرید؟

ما در اصل با ورود جریان مدرن و مواجه با دنیای جدید از غرب مواجه شدیم، اما نکته مهم این است که معماران اصفهان کوشیدند بر اساس فرهنگ و بستر خود تجربه کنند. درست است که برخی تکنیک‌ها و الگوها از غرب اقتباس شد، اما این به معنای نفی تاریخ و سنت ایرانی نبود.

ایران همواره در داد و ستد فرهنگی با شرق و غرب و شمال و جنوب خود بوده و توانسته این جریان را امتداد دهد.

اینکه سنت را پدیده‌ای «فریز شده» بدانیم، اشتباه است. اتفاقاً تلاش‌های معماری معاصر اصفهان این بوده که فضاهای تاریخی با زندگی مردم امروز عجین شوند، در خدمت نیازهای جدید قرار گیرند و امکان بازتولید داشته باشند. به همین دلیل است که من این کوشش‌ها را ارزشمند می‌دانم، هرچند همیشه کامل یا بی‌نقص نبوده‌اند.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

نقش دفاتر معماری اصفهان را در این میان چگونه می‌بینید؟ آیا درک صحیحی از معماری مؤثر دارند یا بیشتر کپی‌برداری و ذهنیات فردی معماران است؟

واقعیت این است که بخشی از دفاتر معماری درک صحیحی از معماری معاصر دارند. اما مسئله تنها به دفاتر محدود نمی‌شود. ما باید شهر و مردم را اصلی‌ترین مخاطب بدانیم و مسئولیت در برابر میراث تاریخی را جدی بگیریم. این نگاه، هم وظیفه معمار است و هم مسئولیت نهادهای مدیریتی.

برای مثال، پروژه بازار طلای خورشید در همسایگی محوطه باستان شناسی کمرزرین واقع در میدان عتیق تنها ضعف معمار نیست کما اینکهما توسعه را نیز با معنای استحاله شده به مردم عرضه کرده ایم، بلکه مشکل اصلی نبود ضوابط مدیریتی و محدوده‌بندی مشخص برای مداخلات در بافت تاریخی است. مدیریت شهری باید مناطق ویژه تعریف کند، با ضوابط روشن برای هرگونه ساخت‌وساز یا مداخله.

اگر چنین ضوابطی وجود داشته باشد، معماران می‌توانند طرح‌هایی ارائه دهند که هم نیاز مردم را تأمین کند و هم با بافت تاریخی هماهنگ باشد. جسارت معمار زمانی معنا دارد که در چهارچوب ضوابط دقیق قرار گیرد. در دنیا نمونه‌های موفقی داریم که نشان می‌دهد توسعه و مدرن‌شدن لزوماً به معنای تخریب هویت تاریخی نیست.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

چرا به نظر شما معماری معاصر در اصفهان اهمیت دارد، در حالی که این شهر میراث صفوی و بناهای تاریخی بی‌نظیری دارد؟

اهمیت معماری معاصر در اصفهان حتی بیش از بسیاری از استان‌های دیگر است. دلیلش این است که ایران در مدت کوتاهی با سرعت بالا وارد جهان مدرن شد. برای اینکه بتوانیم دنیای قدیم را با دنیای جدید هماهنگ کنیم، باید به این اتودهای معماری معاصر توجه کنیم.

این بناها شواهدی هستند از دوره‌ای که ما در حال گذار بوده‌ایم. ارزش این معماری نه تنها در خود بناها بلکه در نقش الگویی آن‌هاست. وقتی درباره‌شان صحبت می‌کنیم یا حتی نقدشان می‌کنیم، فرصتی فراهم می‌شود تا نسبت خود را با تاریخ و امروز بهتر تعریف کنیم. این یعنی زندگی قدیم و جدید می‌تواند در کنار هم تداوم پیدا کند.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

گفته می‌شود معماری معاصر اصفهان بیشتر به «ویترین تبلیغاتی مدیران شهری» تبدیل شده تا اثری ماندگار فرهنگی. نظر شما چیست؟

واقعیت این است که حتی برای چنین استفاده‌های تبلیغاتی هم معماری معاصر اصفهان به رسمیت شناخته نشده است. بر اساس پیگیری های شفاهی منبر پایه ضوابط فعلی، میراث فرهنگی اصفهان بیشتر بناهای قبل از سال 1335 را ثبت می‌کند و به معماری معاصر توجه چندانی ندارد.

این در حالی است که در سطح ملی نمونه‌های زیادی از ثبت آثار معاصر داریم؛ مثلاً برج آزادی بلافاصله بعد از ساخت ثبت شد، یا بناهایی حتی از دهه های اخیر در تهران و شهرهای دیگر وارد فهرست میراث شدند. اما در اصفهان هنوز ضوابطی برای ثبت و حفاظت آثار معاصر وجود ندارد.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

برخی معتقدند معماری معاصر اصفهان در دهه‌هایی از تاریخ، دوره‌های طلایی داشته است. شما چنین باوری دارید؟

به نظر من گفتن «دوره طلایی» کمی دشوار است. در هر دوره‌ای آثار شاخصی داریم. مثلاً پس از کنگره معماری معاصر اصفهان در ۱۳۴۹ ورود معماران داخلی و خارجی به پروژه‌های شهری شدت گرفت و توجه به نسبت شهر تاریخی با ساختارهای جدید افزایش یافت. اما همزمان بناهای بی‌کیفیت و بسازبفروشی‌ها هم وجود داشت.

در دوره پهلوی اول هم همین‌طور بود؛ از یک سو آغاز مرمت‌ها و شکل‌گیری کارخانه‌های ریسندگی را داشتیم، و از سوی دیگر پروژه‌هایی که آسیب‌زننده بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز آثار چشمگیری چون ساختمان اداری پلی اکریل یا مجموعه صنعتی پلار داریم

اما نقطه بحرانی به اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ بازمی‌گردد؛ زمانی که قبح تخریب بافت تاریخی با اقداماتی نظیر تخریب حمام خسروآقا و معماری کردن در بستر تاریخی با پروژه هایی مانند میدان امام علی (ع) یا ارگ جهان‌نما نمونه‌های شاخص این بی‌توجهی‌اند. پس از آن، آثار شاخص معماری معاصر اصفهان انگشت‌شمار شدند، هرچند هنوز نمونه‌هایی ارزشمند مانند کارهای زنده‌یاد مهندس صارمی، آقای عرب یا آقای حسینی یا آقای صالحی در شهر خلق و ایجاد می شود.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

شما وضعیت کنونی معماری معاصر اصفهان را چگونه تحلیل می‌کنید؟

هشدار اصلی این است که معماری معاصر به رسمیت شناخته نمی‌شود. ما آن‌قدر تحت‌تأثیر میراث صفوی بوده‌ایم که به دوره‌های پیشاصفوی یا معاصر بی‌توجه مانده‌ایم. این بی‌توجهی در حفاظت از بافت تاریخی و حتی درک ارزش آثار معاصر آشکار است.

به‌عنوان نمونه، پروژه مترو و مسئله فرونشست نشان می‌دهد که ما همان‌قدر که به مسجد جامع حساسیت داریم، باید به آثار معاصر هم توجه کنیم. امروز ساختمان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میدان لاله با معماری ارزشمند آن دقیقا در وسط کارگاه مترو قرار دارد و سرنوشت آن مشخص نیست و هیچ شفاف سازی نیز در قبال آن نمی شود ایستگاه متروی ابن‌سینا در محدوده‌ای ساخته می‌شود که دارای لایه‌های تاریخی ارزشمند است، اما بر اساس شنیده ها با کاوش‌های باستان‌شناسی سطحی و بدون اطلاع مردم. در کشورهای دیگر، چنین پروژه‌ای بدون اقناع افکار عمومی و جامعه متخصص آغاز نمی‌شود.

معماری معاصر اصفهان؛ سرگردان میان میراث تاریخی و بحران هویت

همچنین کارخانه‌های نساجی اصفهان که روزی شهر را «منچستر شرق» کرده بودند، امروز یا تخریب شده‌اند یا نیمه‌جان باقی مانده‌اند. این در حالی است که احیای چنین بناهایی همراه با اندیشه تولیدی و اشتغال زایی آن ها می‌توانست جایگزینی ارزشمند برای مجتمع‌های تجاری بی‌هویت یا کافی‌شاپ‌های یک‌شکل باشد.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.