جلب نظر ایالات متحده برای مشارکت معدنی یکی از محورهای اصلی تلاش پاکستان برای بازتنظیم روابط خود با این قدرت در دوره دوم ترامپ بوده و تقریبا در اکثر تعاملات متاخر دو طرف بر موضوع سرمایهگذاری و مشارکت معدنی تاکید شده است. در تصویری که از دیدار مقامات پاکستانی و آمریکایی در کاخ سفید در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل منتشر شد، ژنرال منیر فرمانده کل ارتش پاکستان، در حال نمایش نمونههایی از سنگهای معدنی کمیاب پاکستان به دونالد ترامپ دیده میشود.
باید دانست که مساله همکاری معدنی میان آمریکا و پاکستان، از سطح ابراز تمایل سیاستمداران فراتر رفته است و توافقاتی نیز میان شرکتها و بنگاههای معدنی دو طرف در این بازه زمانی منعقد شده است. به عنوان مثال، در ابتدای ماه جاری میلادی، مراسم امضای دو توافقنامه معدنی میان آمریکا و پاکستان با حضور همزمان ژنرال منیر و نخست وزیر شهباز شریف برگزار شد؛ که براساس برآوردهای اولیه، ارزش آن به بیش از ۵۰۰ میلیون دلار خواهد رسید. براساس اخبار منتشره، اولین محموله از محصولات معدنی پاکستان به سمت ایالات متحده رهسپار شده، هر چند که هنوز راه درازی تا آغاز فرآیند پیچیده و بلندمدت اکتشاف یا استخراج مشترک باقی مانده است. جالب توجه است که خبری نیز مبنی بر ارائه پیشنهاد توسعه یک بندر در پاسنی، کنار گوادر، به آمریکا از سوی پاکستان منتشر شد.
پاکستان از سال ۲۰۲۳ دست به تاسیس یک شورای عالی سرمایهگذاری با عنوان «SIFC» در سطح فدرال و زیر نظر نخستوزیری زده که هدف آن، نقشآفرینی به عنوان پنجره واحد در حوزه جذب سرمایه عنوان شده است. علاوه بر نخست وزیر، وزیران و معتمدان اعلی نیز در این شورا حضور دارند. با وجود این، صحنهگردان و چهره محوری این شورا را باید فرمانده کل ارتش پاکستان دانست که رسما نیز در این شورا عضویت دارد. به نظر میرسد که نقش بنگاههای وابسته به ارتش پاکستان، در این تلاش متاخر بسیار پررنگ باشد. کما اینکه شرکت FWO، که یک شرکت مهندسی و ساخت و ساز وابسته به ارتش پاکستان است و پروژه عظیم بزرگراه قرهقروم را نیز پیش میبرد، طرف پاکستانی در اولین تفاهم منعقد شده با شرکتهای آمریکایی بوده است. این شرکت بزرگ در حال حاضر معادنی را در منطقه وزیرستان ایالت خیبرپختونخوا برداشت میکند و در کمربند چاغی بلوچستان نیز مجوز اکتشاف دارد. اولین معدن اورانیوم پاکستان نیز در دهه ۹۰ میلادی توسط این شرکت راه اندازی شد.
براساس برآوردها، پاکستان ذخایر قابل توجهی از لیتیوم، مس، کبالت، نیکل، کرومیت، زیرکون و بریلیوم در اختیار دارد که ارزش آنها مطابق برخی برآوردها بیش از ۶ هزار میلیارد دلار است. معادن رکودیق در ناحیه چاغی ایالت بلوچستان یکی از بزرگترین ذخایر مس و طلای شناخته است و حدود ۱۵ میلیون تن مس و ۲۶ میلیون اُنس طلای قابل استخراج را در برمیگیرد. علاوه بر این، برآوردهایی از وجود ذخایر منابع معدنی کمیاب در بلوچستان و گلگت-بلتستان وجود دارد؛ هر چند که نقشهبرداری و برآورد جزئی در این خصوص هنوز انجام نشده است.
موضوعیتیابی مجدد برای ایالات متحده از حیث ژئوپلیتیک، بالاخص پس از خروج آمریکا از افغانستان و در سایه نزدیکی آمریکا-هند، در کنار احیای اقتصادی پرچالش با بیش از ۱۳۰ میلیارد دلار بدهی خارجی مهمترین پیشرانهای تلاش پاکستان برای جلب نظر آمریکا در حوزه معادن است.
در مقابل ایالات متحده توجه روزافزونی نسبت به خلق زنجیرههای تامین ایمن و تحت کنترل خود در عرصه بینالملل نشان داده که این زنجیرهها بالاخص در فلزات اساسی و منابع معدنی کمیاب، با توجه به جایگاه آنها در صنایع فناورانه، اهمیتی دوچندان پیدا کرده است. آمریکا بیمیل نیست که روابط خود را با پاکستان به عنوان اهرمی برای تنظیم رفتار همسایه قدرتمند این کشور یعنی هند مورد استفاده قرار دهد و در نهایت پیوند اقتصادی با پاکستان را نوعی رقابت مقابل چین نیز میداند.
در این میان به نظر میرسد که چین نیز بیمیل به ورود آمریکا به بلوچستان نباشد چرا که سرمایهگذاریهای کلان چین در این ایالت متاثر از شرایط شکننده امنیتی قفل شده است و ورود امنیتی آمریکا میتواند این قفل را بشکند.
تحولات معدنی پاکستان، یک مدل استراتژیک و یک زنگ خطر ژئوپلیتیک برای ایران است:
اهمیت منابع معدنی استراتژیک: پاکستان اعلام کرده است که ذخایری با ارزش تخمینی بیش از ۶ هزار میلیارد دلار از جمله لیتیوم، مس، کبالت، نیکل و کرومیت در اختیار دارد. این منابع مستقیماً با منابع معدنی ارزشمند ایران (به ویژه در حوزههای مس، طلا، آهن و فلزات کمیاب) رقابت میکنند یا مکمل آن هستند. جلب نظر آمریکا به منابع پاکستان، نشاندهنده افزایش رقابت جهانی برای تأمین مواد اولیه صنایع آینده است.
نقش ژئوپلیتیک در سرمایهگذاری: پاکستان از این پتانسیل معدنی به عنوان اهرم ژئوپلیتیک (به ویژه در برابر هند و چین) استفاده میکند. این نشان میدهد که سرمایهگذاریهای بزرگ معدنی دیگر صرفاً اقتصادی نیستند، بلکه لایههای عمیقی از رقابتهای بینالمللی را به خود گرفتهاند. ایران نیز با توجه به موقعیت حساس خود در منطقه و دسترسی به منابع بزرگ (مانند ذخایر لیتیوم در نزدیکی کرمان و معادن مس)، میتواند از این اهرم برای جذب سرمایهگذاران خارجی و دور زدن محدودیتها استفاده کند.
تسهیلگری دولتی (SIFC): تأسیس شورای عالی سرمایهگذاری پاکستان (SIFC) تحت نظر ارتش، نشاندهنده یک عزم راسخ برای حذف بروکراسی و تسهیل فرآیند جذب سرمایه در بخش کلیدی معدن است. این امر بر ضرورت ایجاد ساختارهای مشابه در ایران برای سریعسازی اکتشاف، توسعه و استخراج منابع معدنی تأکید دارد تا از تأخیرهای طولانیمدت جلوگیری شود.
رقابت چین و آمریکا: ورود همزمان آمریکا و چین به عرصه سرمایهگذاری در پاکستان، نشان میدهد که این کشور به یک میدان رقابت قدرتهای بزرگ تبدیل شده است. ایران نیز با دارا بودن دو مسیر سرمایهگذاری (از طریق شرکای شرقی مانند چین و پتانسیلهای غرب)، باید استراتژی دقیقی برای حداکثر بهرهبرداری از معادن خود تدوین کند تا به جای رقابت منفی، از تعاملات مثبت بین این قدرتها نفع ببرد.