همشهر آنلاین: فیلمنامه را بختیار کریماف نوشته، محیالدین مظفر(فیلمساز تاجیکستانی) کارگردانی فیلم را انجام داده و تهیهکنندگیاش را مظفر و امیر تاجیک (فیلمساز ایرانی) به سرانجام رساندهاند؛ فیلمی که با بازی خورشید مصطفیاف، سیاره صفراُوا و عبدالله عبدالرحیمزاده مقابل دوربین رفته است. حاصل همکاری و سرمایهگذاری مشترک شبکه آیفیلم صداوسیما با شرکت ایرانی سیکاپ و دو شرکت تاجیکستانی داو و تاجیکفیلم است.
آشنایی با مجید مجیدی
محیالدین مظفر، کارگردان «ماهی در قلاب» درباره تغییر مسیر هنریاش از تئاتر به سینما میگوید: نخستین فیلم هنریام «داو» بود؛ اثری با موضوع انساندوستی و بازتاب فجایع جنگ با شوروی که در بیش از ۳۳ جشنواره بینالمللی حضور یافت و ۲۵ جایزه دریافت کرد. البته فعالیت هنریام از تئاتر آغاز شد و پساز تجربه بازیگری وارد عرصه کارگردانی شدم. در سال ۲۰۱۲ با شرکت در جشنواره فیلم فجر و حضور در کارگاههای آموزشی استادانی چون مجید مجیدی و...، تصمیم گرفتم بیش از گذشته به سینما بپردازم. برای ادامه تحصیل به یک دانشگاه سینمایی در مسکو رفتم.
وی در ادامه میگوید: بهانه آشنایی من با آیفیلم و ساخت «ماهی در قلاب» هم «داو» بود. سال ۲۰۲۳ به ایران آمدم و آشنایی با آقای شمسی، مدیر وقت شبکه آیفیلم، پروژه «ماهی در قلاب» را شکل داد؛ فیلمی که به اهمیت خانواده میپردازد و داستان کودکی است که در یتیمخانه بزرگ میشود. در انتخاب بازیگر فقط به حرفهای بودن توجه نمیکنم؛ چهره و خلقوخوی افراد برایم اهمیت دارد؛ چون این ویژگیها نقش را تأثیرگذارتر میکنند. از ابتدای فعالیتم، حدود ده سال است که با یک نویسنده همکاری دارم. معمولاً ایده از من است و بختیار کریماف (نویسنده) آن را تکمیل میکند. نام این فیلم هم رمزآلود است؛ ما انسانها همیشه در قلابیم، گرفتار بندهایی مثل کینه و گذشته که زندگی امروزمان را خراب میکند. قهرمانان فیلم وقتی اشتباهشان را درمییابند، از این بندها آزاد میشوند.
او با یادآوری خاطرات شخصیاش عنوان میکند: من در دوران جنگ داخلی تاجیکستان بزرگ شدم. والدینم بهخاطر شرایط به روسیه رفتند و من از ۹سالگی تا پایان مدرسه در پرورشگاه بودم. آنجا بچهها همیشه تشنه محبت مادرند. برای همین، در همه فیلمهایم درد نداشتن مادر جاری است. اگر میخواهید حس کودکی مرا درک کنید، «ماهی در قلاب» را ببینید.
فارسی؛ دریایی از قصه و معنا
این کارگردان تاجیکستانی با تأکید بر ضرورت تولید آثار فرهنگی میگوید: نسلهای جدید بیشازحد تحتتأثیر فرهنگ غرباند؛ چون سنت و فرهنگ خودمان را نمیشناسند. درحالیکه زبان فارسی دریایی از قصه و معناست. ما شاهنامه را داریم که هزاران روایت قهرمانی دارد و میتواند الهامبخش سینمای امروز باشد. در غرب بهدلیل فقدان قهرمان، دائم در حال قهرمانسازی خیالیاند، اما ما قهرمانان واقعی داریم.
یک انتخاب سخت
مظفر همچنین با اشاره به دیگر عوامل این فیلم سینمایی اضافه می کند: برای انتخاب بازیگر نقش دلیر، عبدالله را از میان کودکان زیادی انتخاب کردم و در برابرش بهترین بازیگران تاجیکستان قرار گرفتند. افتخار بزرگی است که بخش پساتولید اثر توسط هنرمندان برجسته ایرانی چون فردین خلعتبری، آرش قاسمی و عماد خدابخش انجام شد. حضور این استادان کیفیت فیلم را ارتقا داد و امیدوارم این اثر هم در ایران و هم در تاجیکستان بدرخشد.
پروسه ساخت «ماهی در قلاب»
همچنین فاطمه جواهرساز که حلقه وصل و شکلگیری فیلم بوده و مسئولیت پخش بینالملل آن را عهدهدار است و او سابقه داوری جشنوارههای بینالمللی فیلم ازجمله بخش بینالادیان جشنواره داکا، جشنواره انیماوکا بلاروس؛ جایزه ABU؛ جشنواره مذهب امروز و...را دارد، درباره «ماهی در قلاب» میگوید:سال ۱۴۰۱ که مدیر بازار فیلم جشنواره بینالمللی فجر بودم، فیلم «سرنوشت» محیالدین مظفر، کارگردان «ماهی در قلاب» را دیدم و خیلی تحتتأثیر قرار گرفتم. روز آخر که ایشان قرار بود به کشورشان برگردند، پروازشان به تعویق افتاد و فرصت کوتاهی برای گفتوگو دست داد. از این فرصت استفاده کردم و پیشنهاد دادم باهم همکاری داشته باشیم. چون همزمان مدیر طرحونظارت شبکه آیفیلم بودم، ایشان را به آقای شمسی، مدیر وقت شبکه، معرفی کردم. همین معرفی جرقه آغاز راه بود. بعد هم فیلمنامه درجلسات شورای فیلمنامه بررسی و اصلاحات لازم انجام شد. درنهایت، اردیبهشت سال گذشته پروژه کلید خورد و اردیبهشت امسال آماده شد.
چالش تولید فیلم مشترک
او میافزاید: این تجربه تجربه سخت اما ارزشمندی بود. از نزدیک میدیدم که تولید مشترک میان دو کشور فارسیزبان چقدر میتواند چالشبرانگیز باشد؛ از هماهنگیهای فنی گرفته تا مسائل اداری و زبانی. اما درنهایت، همین سختیها باعث شد نتیجه کار دلچسبتر شود. وقتی امروز فیلم آماده است و میبینم قابلیت حضور در جشنوارههای مختلف را دارد، احساس میکنم تمام آن تلاشها ارزشش را داشت.
روایتی که بزرگسالان را درگیر میکند
بهگفته جواهرساز، این فیلم در ژانر کودکونوجوان تعریف میشود، اما روایتش بهگونهای است که خانوادهها و مخاطبان بزرگسال هم با آن ارتباط برقرار میکنند. ازاینرو، محدود به یک بازار منطقهای نیست. تاکنون فیلم به ۴۲ جشنواره جهانی ارسال شده است. انتخاب فیلم در بخش بینالملل جشنواره فیلمهای کودکانونوجوانان هم برای ما خیلی مهم بود، چون نشان داد فیلم میتواند با معیارهای بینالمللی همخوانی داشته باشد. بعداز مشخص شدن نتایج جشنوارهها، برای اکران آنلاین در پلتفرمهایی مثل آمازون و اپل تیوی یا فروش منطقهای هم برنامهریزی کردهایم. هدف نهایی این است که فیلم در بازارهای مختلف بینالمللی حضور داشته باشد و محدود به جامعه فارسیزبان نباشد.
معیار انتخاب جشنوارهها و بازارهای هدف را نیز او اینگونه برمیشمرد: براساس معیارهای انسانی و جهانشمول بودن قصه دست به انتخاب زدیم. فیلم زبانش انسانی است. روایت یک کودک و مسیر بلوغ و تجربههای او میتواند برای تماشاگران هر نقطه دنیا قابللمس باشد. بنابراین جشنوارههایی را انتخاب کردیم که به آثار کودکونوجوان، سینمای مستقل و فیلمهای با محوریت فرهنگی و اجتماعی توجه دارند. جامعه هدف ما کل دنیاست؛ از اروپا و آمریکا، تا آسیا و آفریقا.
راهی برای اکران در کشورهای دیگر
وی ادامه میدهد: چند ماه پیش نسخه فیلم را برای چند شرکت پخش در آلمان، فرانسه و چین فرستادم. بازخوردها واقعاً امیدوارکننده بود. همهشان تأکید داشتند که فیلم سرشار از معیارهای انسانی است، اخلاقیات در آن پررنگ است و کارگردان استعداد ویژهای دارد. وقتی چنین نظراتی از خارج دریافت میکنیم، دلگرم میشویم که فیلم فقط برای ما ارزشمند نیست، بلکه میتواند در سطح جهانی هم اثرگذار باشد. همین بازخوردها امیدمان را برای موفقیت جهانی بیشتر کرده است. فیلم برنامه حضور در جشنواره فجر را هم دارد و برای شرکت در آن ارسال شده. حضور در جشنوارههای داخلی برایمان اهمیت دارد، چون علاوهبر معرفی اثر به مخاطب ایرانی، میتواند زمینهساز نمایش گستردهتر در منطقه شود.
او درباره ویژگی «ماهی در قلاب» برای دیده شدن در بازار جهانی میگوید: تلفیق دو عنصر نزدیکی فرهنگی ایران و تاجیکستان که در فیلم بهخوبی بازتاب دارد و روایت انسانی و سادهای که فارغ از زبان و قومیت میتواند با مخاطب جهانی ارتباط برقرار کند، باعث متمایز شدن این فیلم میشود. امیدواریم به فیلم نهفقط در جشنوارهها بلکه در اکران عمومی هم توجه شود و این تجربه آغازگر مسیر تازهای در همکاریهای سینمایی ایران و کشورهای فارسیزبان باشد. اگر ما قدر ظرفیتهای فرهنگیمان را بدانیم و به تعاملات بینالمللی اهمیت بدهیم، میتوانیم سینمای ایران را بیشازپیش به دنیا معرفی کنیم.