حفظ خاک یا مناظره‌های بی‌پایان؟ مسئله کدام است؟

عصر ایران شنبه 12 مهر 1404 - 12:11
روشنفکری اگر می‌خواهد کارکرد داشته باشد، باید به جای انکار بدیهیات، پاسدار بدیهیات باشد. و در ایران، بدیهی‌ترین اصل همین است: حفظ تمامیت ارضی؛ همه چیز دیگر، از اقتصاد تا فرهنگ، بر این پایه استوار است.

عصر ایران؛ سعید خاتمی - در محل کار، همکاری دارم که علاقه‌ای سیری‌ناپذیر به مناظره‌ها دارد. از صادق زیباکلام و موسی غنی‌نژاد گرفته تا مطهرنیا، جبراییلی و دیگران. یکی تمام نشده، فوراً بعدی را می‌گذارد. من تصویر را نمی‌بینم، فقط صدا را می‌شنوم؛ اما همین شنیدن کافی است تا بارها در دل بسوزم.

چرا باید در سال ۱۴۰۴ هنوز مناظره کنیم که اسرائیل دشمن ماست یا ما دشمن اسرائیل؟ چرا باید همچنان انرژی فکری جامعه صرف پرسشی بدیهی شود که چه کسی تحریک‌کننده جنگ است؟ مگر سرزمینی که در سه قرن گذشته بارها تکه‌تکه شده، هنوز نیاز دارد به خودش ثابت کند که «دشمن خارجی» واقعیت دارد؟

اگر تاریخ چند سده اخیر جهان را مرور کنیم، روشن است که «جهان بدون مرز» بیشتر یک رؤیای کوتاه بوده تا واقعیت. از جنگ‌های صلیبی و جهانی گرفته تا جنگ سرد، جهان همواره بر محور مرز و سرزمین تعریف شده است. تنها در دو دهه پایانی قرن بیستم بود ـ از ۱۹۹۰ تا حدود ۲۰۱۰ ـ که شعارهایی مثل «دهکده جهانی» پررنگ شد. اما حتی در همان دوران، جنگ یوگوسلاوی، تجزیه چک‌ و اسلواکی، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و سقوط لیبی نشان می‌داد مرزها همچنان خونین‌اند. امروز نیز با جنگ سوریه، بحران اوکراین و رقابت چین و آمریکا، دوباره همه چیز به همان نقطه قدیمی بازگشته است: جایی که مرز و تمامیت ارضی مهم‌ترین معیار بقاست.

تاریخ ایران هم همین را فریاد می‌زند: حکمرانی که نتواند خاک را حفظ کند، هر اصلاح اقتصادی یا فرهنگی‌اش روی هواست. از روزگار آقامحمدخان قاجار به بعد، در هر دوره‌ای بخشی از خاک ایران جدا شد؛ از عهدنامه‌های گلستان و ترکمانچای در قاجاریه تا جدایی بحرین و ارارات کوچک در پهلوی. قفقاز رفت، بخش‌هایی از آسیای میانه و افغانستان جدا شدند، بلوچستان دوپاره شد، و نقشه ایران بارها کوچک‌تر شد.

 در مقابل، چهار دهه اخیر را باید استثنایی دانست: با وجود جنگی تمام‌عیار، تحریم‌ها و فشار جهانی، حتی یک وجب خاک از ایران جدا نشده است. همین واقعیت این دوره را به طلایی‌ترین فصل پاسداری از تمامیت ارضی ایران در قرون اخیر بدل می‌کند؛ فصلی که ارزش آن را تنها در مقایسه با زخم‌های پیشین می‌توان فهمید.

این‌ها فقط رویدادهای تاریخی نیستند؛ زخمی‌اند بر حافظه جمعی ما. زخمی که یادآور می‌شود نخستین معیار سنجش هر حکمرانی، «حفظ خاک» است. کشوری با تمدنی هفت‌هزارساله پیش از هر چیز باید بقای سرزمینش را پاس دارد.

همکارم می‌گوید این مناظره‌ها جامعه را روشن می‌کند. اما من فکر می‌کنم برعکس، این بحث‌ها بیش از آنکه نوری بیفشانند، تاریکی می‌پراکنند. چون نسل نو را به شک و تردید می‌کشانند: آیا ما مقصریم یا دشمن؟ این شک، مثل سمی آرام، روحیه جمعی را فرسوده می‌کند.

روشنفکری اگر می‌خواهد کارکرد داشته باشد، باید به جای انکار بدیهیات، پاسدار بدیهیات باشد. و در ایران، بدیهی‌ترین اصل همین است: حفظ تمامیت ارضی؛ همه چیز دیگر، از اقتصاد تا فرهنگ، بر این پایه استوار است.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.