اهمیت راهبردی بگرام برای آمریکایی‌ها

مشرق نیوز چهارشنبه 09 مهر 1404 - 15:24

به گزارش مشرق، مهدی نیک‌بین، فعال رسانه در تلگرام نوشت:

خروج عجولانه و آشفته نیروهای آمریکایی از افغانستان در تابستان ۲۰۲۱، تصویری ماندگار از فروپاشی سریع دولت مورد حمایت غرب و فرار دشوار و پرخطر دیپلمات‌ها و شهروندان را برجای گذاشت. رویدادی که بسیاری از تحلیلگران حوزه سیاست آن را تحقیرآمیز و شرم‌آور خواندند. همین تجربه، اکنون به پس‌زمینه‌ای برای بازخوانی تقاضای اخیر دونالد ترامپ برای بازپس‌گیری «پایگاه بگرام» تبدیل شده است؛ پایگاهی که در طول دو دهه حضور نظامی غرب، به‌عنوان مهم‌ترین سکوی هوایی و لجستیکی در افغانستان عمل می‌کرد و باند مرکزش تا ۳۵۰۰ متر طول داشت و این یعنی قابلیت فرود هواپیماهای باری سنگین و استقرار هزاران نیرو را داشت که از این جهت بسیار می‌توانست برای آمریکایی‌ها مهم باشد و به نوعی سطح بازیگری آنان در این منطقه را گسترش بدهد. حال بازپس‌گیری بگرام، اگر عملی شود، به آمریکا امکان می‌دهد بار دیگر «پراکسی» هوا پایه‌ای در قلب آسیای مرکزی داشته باشد، اما آیا این خواسته در برابر واقعیت‌های میدانی و منطقه‌ای قابلیت تحقق دارد؟ پیش از پاسخ به این سوال در ابتدا باید به اهداف ترامپ در این خصوص اشاره‌ای کلی داشته باشیم.

چرایی خواست ترامپ برای بازگشت به بگرام

در بیانیه‌ها و توییت‌های اخیر ترامپ و مقامات نزدیک به او سه منطق اصلی تکرار شده است:

۱) جبران «شکست حیثیتی» و «خروج شرم‌آور» سال ۲۰۲۱.

۲) استفاده از بگرام به‌عنوان سکویی برای مهار رقبای بزرگ به‌ویژه چین و به طور ثانویه، ایران و روسیه.

۳) حفظ توانایی انجام عملیات دوربرد، نظارت الکترونیک و اعزام سریع نیروهای ویژه در منطقه.

ترامپ خود صراحتاً اشاره کرده که بگرام «نباید رها می‌شد» و از موضع تهدیدآمیزی سخن گفته است که اگر افغانستان پایگاه را بازنگرداند اتفاقات بدی رخ خواهد داد. هرچند آنهایی که با فضای سیاسی کنونی و رویکرد شعارگونه ترامپ آشنا هستند، می‌دانند که تهدیدات ترامپ بیشتر رویکرد نمایشی دارد، اما باید به این اصل نیز توجه کرد که آمریکا به جهت رقابت با چین و روسیه در منطقه و همچنین تقابل ژئوپلیتیکی با جمهوری اسلامی ایران نیازمند ورود به منطقه آسیای میانه است، هرچند که این تصمیم در وهله کنونی به جهت تهدیدات امنیتی آمریکا برای کشورهای آسیای میانه تا حد زیادی غیر ممکن است و قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و فرا منطقه‌ای این اجازه را به او نخواهند داد.

موانع حقوقی، سیاسی و میدانی آمریکا برای تصاحب بگرام

اما این رویای بازگشت با چند مانع بنیادین روبه‌روست. نخست، طالبان رسماً هرگونه بازگشت نیروی خارجی را رد کرده‌اند و بر استقلال و تمامیت ارضی افغانستان پافشاری می‌کنند. ادعایی که دست‌کم در کوتاه‌مدت این امکان را به‌شدت تضعیف می‌کند. این موضع نه تنها یک موضع سیاسی، بلکه یک اصل قانونی است که در اساسنامه‌ها و قوانین داخلی طالبان و همچنین در توافقات بین‌المللی غیررسمی که آنها تاکنون پذیرفته‌اند، تثبیت شده است. بر اساس این چارچوب، هرگونه ورود نیروهای خارجی بدون دعوت رسمی دولت افغانستان یا تصویب سازمان‌های بین‌المللی، می‌تواند به‌عنوان نقض حاکمیت ملی تلقی شود و بازگشت آمریکا را به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک غیرقابل قبول کند. علاوه بر این، پذیرش حضور آمریکا می‌تواند طالبان را در معرض اعتراض داخلی و مشروعیت‌زدایی نزد افکار عمومی قرار دهد، زیرا شعار اصلی آنها در دو دهه گذشته مبتنی بر اخراج اشغالگران بوده است. دوم، پکن با سرمایه‌گذاری‌های گسترده در معادن، زیرساخت‌ها و پروژه‌های تجاری، اهرم فشار قابل‌توجهی بر طالبان دارد. از منظر حقوقی، طالبان به دلیل این وابستگی‌های اقتصادی نمی‌تواند بدون رضایت چین اقدام به توافق‌هایی کند که منافع پکن را به خطر بیندازد. به عبارت دیگر، حتی اگر طالبان به‌طور فرضی مایل به مذاکره با آمریکا باشند، وابستگی قراردادی و اقتصادی به چین آنها را از هرگونه توافق پرهزینه یا نظامی با واشنگتن باز می‌دارد. این موضوع از لحاظ قانونی و قراردادی به‌ویژه در زمینه توافقات معدنی و سرمایه‌گذاری‌های خارجی، مانعی جدی برای اعطای مجوز حضور پایدار نیروهای آمریکایی در بگرام ایجاد می‌کند. > Peiman Mc: ابعاد اقتصادی و انسانی تصمیم علاوه بر موانع ژئوپلیتیک، هر نوع عملیات طولانی‌مدت نظامی نیازمند منابع مالی و اجتماعی قابل‌توجهی است. در حالی که افغانستان امروز نه پناهگاه ثروت، بلکه کانون نیازهای انسانی است. سازمان ملل و شرکای بشردوستانه برای سال‌های اخیر حدود ۲۳.۷ میلیون نفر را در افغانستان واجد نیازهای انسانی شناخته‌اند و در سال ۲۰۲۴ ده‌ها میلیون کمک‌های بشردوستانه دریافت کردند. از سوی دیگر اقتصاد رسمی این کشور نیز کوچک است به طوری که تولید ناخالص داخلی رسمی در حدود ۱۷ میلیارد دلار در ۲۰۲۳ گزارش شده است؛ یعنی دولت یا گروه حاکم توان جذب هزینه‌های سنگین امنیتی را ندارد و متکی به بازیگران بیرونی است. تکیه بر این ارقام نشان می‌دهد که افغانستان بیشتر با بحران معیشت و خدمات اجتماعی مواجه است تا فضا برای حضور پایدار خارجی بدون هزینه‌های سیاسی و انسانی سنگین.

دلایل ناکامی احتمالی نقشه آمریکایی‌ها در زمان کنونی

با جمع‌بندی شواهد میدانی و منطقه‌ای، چند دلیل مهم برای پیش‌بینی شکست طرح بازپس‌گیری بگرام در افق زمانی کنونی وجود دارد.

۱. رد قطعی طالبان و هزینه سیاسی و امنیتیِ تحمیل شده بر کابل در صورت پذیرش هرگونه حضور نظامی خارجی؛ طالبان برای مشروعیت داخلی، به‌ویژه در برابر حامیان منطقه‌ای، به سادگی چنین امتیازی را نمی‌پذیرند.

۲. وجود اهرم‌های اقتصادی چین: قراردادهای معدنی و وعده‌های سرمایه‌گذاری پکن به‌عنوان اهرمی استراتژیک عمل می‌کند که می‌تواند هر توافقی را که منافع پکن را به خطر اندازد، عقیم کند. همین الآن هم کارشناسان هشدار می‌دهند که «چین بازگشت آمریکا را اجازه نخواهد داد.

۳. هزینه و مخاطره نظامی و دیپلماتیک: بازپس‌گیری بگرام عملاً به معنای بازگشت آمریکا به صحنه رقابت مستقیم با بازیگران منطقه‌ای (روسیه، ایران، چین) است و این می‌تواند به تشدید رقابت‌ها و افزایش خطرات نیابتی بینجامد. سناریویی که مردم افغانستان پیش از این ده‌ها بار هزینه‌اش را پرداخته‌اند

پس در نتیجه بازپس‌گیری بگرام برای ترامپ بیش از آنکه بازگشت به «ملیت‌سازی» یا نجات مردم افغانستان باشد، تلاشی برای بازآرایی سکوی ژئوپلیتیک آمریکا در آسیای میانه است. اما واقعیات میدانی موجود و شرایط منطقه‌ای نشان می‌دهند که چنین نقشه‌ای در بازه زمانی کنونی محکوم به شکست است؛ و از اصلی‌ترین دلایل این شکست، فقدان متحدان محلی و منطقه‌ای برای آمریکایی‌ها و هزینه‌های سیاسی و انسانی آن برای افغانستان است که پذیرش آن را برای کابل غیرممکن می‌سازد.

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

منبع خبر "مشرق نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.