عطوان چهار احتمال اصلی را برای تعیین عاملان این حمله مطرح کرده که بر اساس تحلیلها و اخبار منتشر شده در رسانههای سنتی، از جمله شبکههای تلویزیونی منطقهای و جهانی، و نیز شبکههای اجتماعی ارائه شده است.
احتمال اول این است که عامل حمله یک گروه مسلح مخالف دولت موقت سوریه باشد که ممکن است مستقل یا وابسته به نظام سابق باشد. دلیل این احتمال، روابط الجولانی با اسرائیل و پیوستن کامل به ائتلاف آمریکایی ضد محور مقاومت و حمایت از گسترش طرح عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در جهان عرب و اسلام است.
احتمال دوم نیز این است که عامل حمله یک سلول وابسته به رژیم صهیونیستی باشد که به طور مستقیم یا غیرمستقیم پشت این حمله باشد، به ویژه با توجه به همزمانی این حمله با از سرگیری درگیریها در شهر السویداء که جمعیت غالب آن دروزی است و میان نیروهای «حکم الهجری» و نیروهای امنیتی دمشق رخ داد و منجر به کشته و زخمی شدن نیروهای دو طرف شد.
عطوان درباره احتمال سوم میگوید: یک نظریه رایج فعلی حاکی از آن است که اختلافی در ائتلاف تحت رهبری هیئت تحریر الشام ایجاد شده و این حمله توسط اعضای یک گروه متمرد که پس از «تفاهمات» واشنگتن تهدید به حذف و نابودی شدهاند، انجام شده باشد.
احتمال چهارم نیز وقوع یک حادثه یا خطای ناشی از تمرینات نظامی ارتش سوریه در منطقه است، هرچند وزارت دفاع این کشور این فرضیه را رد و اعلام کرده است که هیچ تمرین نظامی یا حضور نیروهایش در آن منطقه وجود ندارد.

عطوان پس از بررسی دقیق این چهار احتمال میگوید که هیچ یک از آنها را نمیتوان به طور مطلق رد کرد، اما احتمال نخست، یعنی انجام حمله توسط یک گروه مسلح مخالف حکومت فعلی سوریه، محتملتر است. از دلایل این نظر میتوان به شلیک موشکهای کاتیوشا از سکوی متحرک و ساده در حاشیه پایتخت به جای یک سکوی ثابت اشاره کرد که توسط بیانیه رسمی سوریه نیز تأیید شده است.
عطوان میافزاید که اطلاعات موجود نشان میدهد سلولها یا گروههای همسو با نظام سابق سوریه در هفتهها و روزهای گذشته به طور سیاسی و میدانی، منطقهای و بینالمللی، علیه دولت جدید در دمشق فعال شدهاند و از حمایت غیرمستقیم کشورهای عربی و جهانی مخالف الجولانی برخوردار هستند.
او اشاره میکند که منابع وابسته به نظام سابق خبر از سفرهای «محرمانه» برخی از نمایندگان آنها به پایتختهای کشورهای عربی مخالف الجولانی دادهاند. این موضوع با درخواست الجولانی از «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه در سفر اخیرش به مسکو برای «عدم حمایت نظامی از بقایای نظام سابق» تقویت میشود، چراکه چنین درخواستی تنها وقتی مطرح میشود که خطر واقعی وجود داشته باشد.
وی تأکید میکند که سوریه «جدید» پس از سفر تاریخی الجولانی به واشنگتن، به دلیل توافقات و تفاهماتی که میان او و رئیسجمهور آمریکا انجام و تعهدات امنیتی که برای پیشبرد مسیر عادیسازی روابط با اسرائیل و مقابله با محور مقاومت ارائه شد، دیگر همان سوریه پیشین نیست، بخشی از این برنامه شامل ایجاد بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در قلب دمشق و مشخصاً در فرودگاه المزه است، منطقهای که حمله اخیر موشکی در آن رخ داد. حال باید پرسید که آیا وقوع حمله در این مکان و در این زمان «تصادفی» بوده است؟
عطوان در ادامه به بیانیه «توماس باراک» فرستاده آمریکا در امور سوریه و لبنان و سفیر آمریکا در آنکارا در ایکس اشاره میکند، وی این بیانیه را «خطرناک و فاشکننده» میداند و نقل میکند که در آن آمده است: «سوریه جدید با پیوستن به ائتلاف بینالمللی علیه داعش متعهد شده است جنگ علیه شبکههای تروریستی در منطقه، حزبالله، حماس و نیروی قدس سپاه ایران و بقایای داعش را اعلام کند.»
از آنجا که حماس دور است، نیروی قدس ایران دیگر در سوریه حضور ندارد و داعش نیز تقریباً از نظر میدانی ضعیف شده است، هدف اصلی توافقات واشنگتن اعلام جنگ سوریه جدید علیه لبنان و حزبالله است؛ مأموریتی که اسرائیل در حمله خونین خود به لبنان موفق به اجرای آن نشد. عطوان یادآور میشود که حزبالله پس از بازسازی توان نظامی و سیاسی و سازماندهی مجدد داخلی، آماده مقابله با این برنامه است و ممکن است در دفاع از خود نخستین واکنش را آغاز کند.
عطوان هشدار میدهد که سوریه جدید اکنون روی «آهن داغ» قرار دارد. حذف نام الجولانی از فهرست تروریسم و تعلیق تحریمهای «سزار» توسط دولت ترامپ به مدت بیش از ۱۹۰ روز بدون هزینه نخواهد بود.
به عقیده او، حمله موشکی به محله المزه ممکن است نخستین هشدار و آغاز پاسخهای آینده باشد و روزهای پیشرو احتمالاً با رخدادها و تحولات غیرمنتظره همراه خواهد بود.