به گزارش خبرگزاری مهر، نشست نقد و بررسی کتاب «دوازده صفر سه» نوشته محمدصادق علیزاده از انتشارات سوره مهر به مناسبت سالگرد شهادت سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، با حضور نویسنده کتاب، مصطفی وثوقکیا و محسن باقریاصل سهشنبه، هشتم مهر ۱۴۰۴ در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در این نشست، حاضران ضمن مرور تجربههای میدانی نویسنده از حضور در لبنان و مراسم تشییع شهید سیدحسن نصرالله به بررسی ویژگیهای محتوایی و ساختاری کتاب پرداختند و هر یک دیدگاههای خود را درباره قوتها و ضعفهای اثر بیان کردند.
در آغاز نشست، محمدصادق علیزاده با اشاره به پیشینه فعالیتهای خود گفت: بیش و پیش از آنکه نویسنده باشم روزنامهنگار حوزه فرهنگ هستم. برای پوشش رسانهای مراسم تشییع در لبنان اعزام شده بودم و مأموریت نخست من تهیه گزارش روزانه و ارسال آن برای رسانهها در تهران بود، اما همانطور که پیش از سفر هم حدس میزدم با واقعیتهایی مواجه شدم که در قالب گزارش ژورنالیستی نمیگنجید. آنچه آنجا لمس میکردم بزرگتر از سقف ژورنالیسم بود.
او ادامه داد: از همان روزهای نخست به موازات مأموریت خبری، شروع به ثبت دیدهها و شنیدههایم کردم. میدانستم در آن زمان مخاطب بیشتر دنبال اطلاع فوری است و مجال گفتن جزئیات نبود، اما برای خودم روشن شد که این تجربه میتواند به کتابی تبدیل شود. بعد از بازگشت از لبنان، از اواسط اسفند تا پایان تعطیلات نوروز به نوشتن مشغول بودم و تا بیستم فروردین کار نگارش را به پایان رساندم. ناشر هم با سرعت فرایندهای لازم، از جمله دریافت مجوز را انجام داد و کتاب توانست از روزهای نخست نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به دست مخاطبان برسد.
در ادامه نشست مصطفی وثوقکیا ضمن تسلیت سالگرد شهادت سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین به نقد کتاب پرداخت و گفت: از همین ابتدا بگویم که از عنوان کتاب خوشم نیامد و این را هم قبل از چاپ کتاب به آقای علیزاده گفته بودم. اما طرح روی جلد را بسیار جذاب دیدم. در قیاس با برخی آثار مشابه درباره لبنان، این کتاب هویت بصری بهتری دارد.
او با اشاره به پیشینه آشنایی خود با علیزاده، افزود: سالهاست او را میشناسم و آثارش را دنبال کردهام. نوشتههایش آنقدر لحن و نشانههای خاص دارد که حتی بدون ذکر نام هم میتوان فهمید نویسنده مطلب علیزاده است. در این کتاب هم همان ویژگیها به چشم میخورد.
وثوقکیا در نقد محتوایی اثر توضیح داد: کتاب «دوازده صفر سه» نمیخواهد اطلاعات تاریخی و رسمی گستردهای به مخاطب بدهد، بلکه با نگاهی سفرنامهای و در عین حال ژورنالیستی به روایت تجربه میپردازد. برخلاف برخی آثار دیگر که سراغ تاریخچه لبنان و حزبالله رفتهاند نویسنده کتاب «دوازده صفر سه» تلاش کرده اطلاعات را به صورت کوتاه و کاربردی ارائه دهد. مثلاً وقتی میگوید به «روضه الشهیدین» رفته تنها اشاره میکند و همین اندازه کافی است تا ذهن مخاطب روشن شود. یا وقتی از قطعی برق و استفاده از موتور برق در لبنان سخن میگوید، مخاطب درک ملموستری از شرایط پیدا میکند.
این روزنامهنگار فرهنگی اضافه کرد: نکته مثبت کتاب این است که علیزاده همان ژورنالیست همیشگی باقی مانده است. در متن زبان رسمی را حفظ میکند، اما نگاه و روایتش روزنامهنگارانه است. او حتی شوخیهای روزمره و تجربههای ساده را هم وارد متن کرده و همین باعث میشود ارتباط مخاطب با کتاب گرمتر شود.
وثوقکیا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به فرصتی که کتاب «دوازده صفر سه» برای آشنایی با جریان مقاومت لبنان پدید میآورد، گفت: شاید خط زمانی کتاب کمی آشفته باشد و مخاطب احساس کند در مسیر رسیدن به روایت اصلی کمی معطل شده است، اما در نهایت نویسنده توانسته تصویری زنده از فضای لبنان و از دل آن جایگاه حزبالله و شخصیت سید حسن نصرالله را ارائه کند. به نظرم برای کسانی که حوصله خواندن تاریخ و متنهای سنگین سیاسی ندارند این کتاب فرصتی ناب است برای آشنایی با لبنان و مقاومت در بستر زندگی روزمره مردم.
محسن باقریاصل نیز در این نشست گفت: چهل سالگی در فرهنگ ما مسلمانان سن پیامبری است؛ سنی که انسان به بلوغی میرسد که پیام و رسالتی برای ارائه دارد. محمدصادق علیزاده نیز در چهل سالگی نخستین کتاب خود را نوشته و این نشاندهنده رسیدن او به مرحلهای تازه در مسیر حرفهایاش است.
وی افزود: اگر بخواهیم از منظر تز، آنتیتز و سنتز نگاه کنیم، تز علیزاده منتقد بودنش است، آنتیتز او ژورنالیست بودنش و سنتز این دو در کتاب «دوازده صفر سه» نمود یافته است. نتیجه این ترکیب متنی است که هم از تجربه نقد برخوردار است و هم از نگاه روزنامهنگاری میدانی.
باقریاصل کتاب را از نظر لحن و ریتم موفق توصیف کرد و ادامه داد: این اثر نشان داد نویسنده میتواند میان روایت و تحلیل توازن برقرار کند. او نه صرفاً اطلاعات خام ارائه داده و نه صرفاً به تحلیل پرداخته بلکه روایت و تحلیل را در کنار هم قرار داده است.
این منتقد به نقاط قوت ادبی کتاب نیز اشاره کرد و گفت: در متن، رگههای جدی ادبیات دیده میشود؛ همان چیزی که فرمالیستهای روسی به آن توجه داشتند. تصویرسازیها و حرکت در صحنهها بهخوبی انجام شده و اگر در آثار بعدی پررنگتر شود، میتواند جایگاه نویسنده را در ادبیات تثبیت کند.
باقریاصل در ادامه عنوان کرد: این کتاب میتواند یک مسترکلاس باشد؛ یعنی برای کسانی که صرفاً مخاطب هستند و از خواندن لذت میبرند و احساس نمیکنند وقتشان تلف شده، اما در بسیاری از کتابها ما با آثار ضعیف مواجهیم که نه تنها وقت خواننده را میگیرد بلکه اعتبار نویسنده و شکل اثر را نیز زیر سؤال میبرد. «دوازده صفر سه» اما میتواند الگویی باشد برای نوآموزان مستعد سراسر کشور که در حوزه ژورنالیستی و خبرنویسی فعالیت میکنند و میخواهند فراتر از کار روتین خود به روایتنویسانی متبحر تبدیل شوند.
وی افزود: خواندن این کتاب به آنها کمک میکند تا بدون تجربه مستقیم با یک ماحصل از تجربیات نویسنده و سالها حضور میدانی او آشنا شوند. تراکم و چگالی مطالب و تجربیات ارائهشده در کتاب، همانند کپسولهای ویتامینه است و به مخاطب اجازه میدهد حجم زیادی از تجربه را به صورت فشرده و کاربردی دریافت کند. به نظر من، محمدصادق علیزاده در این اثر هیچ کمکاری نکرده و خواندن آن میتواند کمک بزرگی برای کسانی باشد که میخواهند در عرصه خبر و روایتنویسی پیشرفت کنند.
باقریاصل ادامه داد: عنوان «دوازده صفر سه» سخت و دشوار است و بهراحتی در ذهن نمیماند. همچنین کتاب با ریتم تند پیش میرود و فرصت تنفس کافی به مخاطب نمیدهد. اگر نویسنده گاهی روی صحنهها مکث بیشتری میکرد، تأثیرگذاری بیشتر میشد. همچنین علیزاده در کتاب علیه گوگل صحبت و انتقادی به آن وارد کرده است. نمیدانم چرا باید گوگل را زیر سؤال برد؛ زیرا اگر اینترنت نبود، حتی شخصیت او به عنوان محمدصادق علیزاده روزنامهنگار امروزی هم شکل نمیگرفت. من میگویم همه ما فرزندان گوگلیم؛ فرزندان گوگل هستیم، زیرا نمیتوانیم بدون استفاده از آن کاری انجام دهیم؛ اما در مجموع، کتاب اثری جدی و موفق است و خوشحالیم که با پدیدهای تازه در عرصه نویسندگی روبهرو هستیم.
در ادامه نشست، علیزاده به برخی نقدها پاسخ داد و درباره موضوع فناوری و گوگل توضیح داد: من مخالف فناوری یا گوگل نیستم و اصلاً روحیات ضدمدرن ندارم. نقد من متوجه پدیدهای است که مرتضی آوینی از آن با عنوان «توهم دانایی» یاد میکرد. فناوری ارتباطی در سالهای اخیر این توهم را ایجاد کرده که فرد با خواندن چند مطلب کوتاه در شبکههای اجتماعی خود را تحلیلگر بداند. در حالی که واقعیت بسیار پیچیدهتر از این است.
وی افزود: در سفر لبنان سعی کردم پیشفرضهای ذهنیام را کنار بگذارم و واقعیت را آنطور که هست ببینم. واقعیت در بستر خودش معنا پیدا میکند. مثلاً هویت ملی در لبنان با آنچه ما در ایران به عنوان هویت ملی میشناسیم متفاوت است یا سبک زندگی مردم، از قیمت قهوه تا ذائقه غذایی، همه جزئی از فرهنگی است که از دل آن حزبالله و شخصیتهایی چون سیدحسن نصرالله شکل گرفتهاند.
وثوقکیا نیز در جمعبندی دیدگاه خود بیان کرد: کتاب «دوازده صفر سه» به مخاطب کمک میکند بدون رجوع به متون آکادمیک سنگین، تصویری روشن از لبنان امروز و نقش حزبالله به دست آورد. کسانی که حوصله مطالعه تاریخ یا تحلیلهای پیچیده درباره لبنان و حزبالله را ندارند، میتوانند در خلال روایت نویسنده، هم با فضای لبنان آشنا شوند و هم چرایی حضور و نقش حزبالله در معادلات منطقهای را درک کنند.