فرهنگ ژاپن به ما یاد میده موفقیت واقعی تو تلاش و لذت درونی کاره، نه جایزه. وقتشه تو ایران هم به جای پاداشهای فوری، روی رشد درونی بچهها تمرکز کنیم. اگه این فرهنگ رو جا بندازیم، نسلی خواهیم داشت که نه تنها موفقتره، بلکه میدونه موفقیت بدون صبر و تلاش بدست نمیاد، شکست باعث دلسردی و نابودی انگیزهش نمیشه
عصرایران- زینب بهرامی آموزگار ایرانیِ زبان انگلیسی که در ژاپن شاغل است و تجربهها و مشاهدات خود از فرهنگ ژاپنی را با جزییاتی شگفت آور و پرحوصله با مخاطبان خود در میان میگذارد در متن یا فرستۀ تازۀ خود به موضوع توجه ویژه و تبالیغات فراوان در ایران دربارۀ جوایز و تفاوت آن با فرهنگ ژاپنی پرداخته است.
این متن با دو توضیح بازنشر میشود: اول این که هر فرهنگی ویژگیهای خود را دارد و غرض داوری و قضاوت نیست و دوم این که عصر ایران به رسم الخط گفتاری ( میشه به جای میشود) علاقه ندارد و جز در نقلقولها و گاهی در تیترهای هنری استفاده نمیکند ولی در این مورد خاص چون روح مطلب فرهنگی – آموزشی است و کل متن به این شکل نوشته شده دست نزدیم و عینا میآوریم:
شوق المپیاد و یک پرسش سخت
حالا که چند روزی از شادی برنده شدن بچههامون تو المپیاد نجوم گذشته، میتونم با خیال راحتتر این مطلب رو بنویسم. یه سوال که همیشه از من و بقیه ایرانیهای ساکن ژاپن که با مدارس سروکار داریم میپرسن اینه: «آیا تو ژاپن برنامه خاصی برای تشویق بچهها به المپیادها و مسابقات جهانی هست؟» استش، این سوال خیلی سخته!
وقتی خبر موفقیت بچههای ایرانی تو المپیاد نجوم پخش شد، یه معلم دلسوز تو پیام خصوصی چیزی بهم گفت که خیلی درست بود: «ناراحتم که الان بعضیا فکر میکنن بچههای ایرانی خیلی از ژاپنیها سرترن چون اول شدن و ژاپنیها دوم! اما حقیقت اینه که تو ایران، تعداد بچههایی که توانایی برنده شدن تو المپیاد دارن شاید کمتر از صد نفر باشه، ولی تو ژاپن این تعداد قطعاً چند برابر اینه!»
کاملاً باهاش موافقم! با تجربهای که تو مدارس ژاپن داشتم، میگم شاید تعداد بچههای ژاپنی بااستعداد برای المپیاد حتی چند صد برابر ایران باشه. پس چرا اونا مدال نمیگیرن؟
جواب همون سوال اولیهست: چون تو ژاپن، المپیاد بین المللی اصلاً بولد نمیشه! واقعاً نمیشه! از موسیقی احساسی و هزاران مصاحبه و ویدئو با مدال آوران خبری نیست!
تابلوهای اعلانات و فرهنگ ژاپنی
من هر وقت میرم یه مدرسه ژاپنی، مثل کارآگاه همهچیز رو زیر ذرهبین میبرم! از ظرف غذای بچهها تا کمد وسایل و حتی دستشوییها! شاید تو هر مدرسه صد تا سیصد تا عکس بگیرم که فقط چندتاش رو بتونم اینجا بذارم. یکی از چیزایی که خیلی برام جذابه، تابلوهای اعلانات مدارسه.
تو ژاپن، اطلاعرسانی خیلی مهمه. مدارس موظفن همهچیز رو، از جشنوارههای محلی تا مسابقات جهانی، دقیق اطلاعرسانی کنن. پوستر المپیادهای علمی رو همیشه کنار پوسترهای مسابقات ورزشی، موسیقی، و نقاشی دیدم. هیچکدوم از اون یکی مهمتر نیست، مگر اینکه مدرسه سیاست خاصی داشته باشه.
برای خیلی از مدارس ژاپن، مسابقات ورزشی استانی یا ملی خیلی مهمتر از المپیاده! بچهها دائماً تشویق میشن هدف شخصی داشته باشن، چه مسابقه نقاشی باشه، چه المپیاد نجوم. فرقی نمیکنه!
باورم نمیکنم اکثر ژاپنیها حتی بدونن تیمشون تو المپیاد نجوم مدال گرفته! و مطمئنا بچه هایی که خبر دارن و احتمالا علاقمندن، الان فقط دنبال سیستم برنامه ریزی این بچه هان!
برای اینا، موفقیت تیم فوتبال مدرسه هیگاشیاما خیلی هیجانانگیزتره. نه اینکه المپیاد بیارزش باشه، نه! مسئله اینه که تو فرهنگ ژاپن، «تلاش و پشتکار» مهمه، نه نوع موفقیت.
جایزه؟ اینجا خبری از جایزه نیست!
شاید باور نکنید، ولی هر چی گشتم و پرسوجو کردم، هیچ جایزهای به برندگان المپیادها تو ژاپن داده نمیشه! نه به اونا، نه به تیم فوتبال هیگاشیاما، نه هیچ مسابقه دیگهای!
پس هدف چیه؟ اینجا میرسیم به یه بحث خیلی مهم: فرهنگ جایزه دادن و انتظار جایزه.
فرهنگ جایزهپروری و رضایت فوری
تو روانشناسی، یه مفهومی هست به اسم «رضایت فوری». یعنی آدما معمولاً یه جایزه کوچیک و سریع رو به یه جایزه بزرگتر ولی دیرتر ترجیح میدن. بچههای زیر دو سال رو تصور کنین: گریه میکنن و باید همون لحظه چیزی بهشون بدین. اما وقتی بزرگتر میشن، یاد میگیرن صبر کردن میتونه به جایزه بهتری مثل قرمهسبزی به جای نون و پنیر برسه!
متأسفانه، فرهنگ جایزهپرور ما تو ایران باعث شده تو همون مرحله کودکی بمونیم. انگار برای هر موفقیتی، انتظار جایزه داریم. دنبال رژیم یه هفتهای برای لاغری هستیم یا شغلی که یهشبه مارو پولدار کنه!(یا دولتی که چهارساله ایران رو به سوئیس تبدیل کنه:)
تو ژاپن اما با «شانس» مخالفن! موفقیت به دو چیز بستگی داره:
١. امکانات و محیط مناسب
٢. هدفگذاری و تلاش مستمر
حتی اگه امکانات بهتری داری، میگن این نتیجه تلاش گذشتگانته، نه شانس! پس چرا باید از دیگران جایزه بخوای؟
جامعه ژاپن از افراد موفق حمایت میکنه، ولی نه با جایزه نقدی. بچهای که تو المپیاد یا مسابقه ملی موفق شده، مربیها و امکانات بهتری میگیره. موقع ورود به دانشگاه، نیازی به کنکور نداره و دانشگاههای برتر برای جذبش رقابت میکنن! هر موفقیتی تو مدرسه به امتیازی در کنکور، انتخاب رشته، شغل و آینده تبدیل میشه تا فرد بتونه تجربههاش رو به نسل بعدی منتقل کنه.
عواقب فرهنگ جایزهپروری در زندگی و آینده
حالا که از تفاوتهای فرهنگی گفتیم، بیایم ببینیم فرهنگ جایزهپروری تو ایران چه بلایی سر زندگی و آیندهمون آورده. تو فرهنگ ما، انگیزه بیرونی مثل جلب توجه و جایزه خیلی مهمتر از انگیزه درونی مثل رشد شخصی شده. این باعث مشکلات زیادی تو آموزش، شغل، روابط، و حتی سلامت روانمون شده.
1. درآموزش: یادگیری برای نمره، نه دانش و مهارت
فرهنگ جایزهپروری باعث شده بچهها به جای لذت بردن از یادگیری، فقط برای نمره یا تشویق معلم درس بخونن. این یادگیری سطحیه و بعد از گرفتن جایزه، انگیزهشون کم میشه. مثلاً خیلی از دانشآموزای ایرانی که برای کنکور درس خوندن، بعد از ورود به دانشگاه بیانگیزه میشن و حتی ممکنه ترک تحصیل کنن. مطالعات میگن وقتی انگیزه بیرونی غالبه، علاقه به یادگیری کم میشه و خلاقیت ضربه میخوره.این نتیجه همون جایزهپروریه!
2. در فرهنگ کتاب خوانی: مسابقه بیفایده، عشق واقعی
یه مثال بارز دیگه، فرهنگ کتاب خوانی یه. تو ایران، سالهاست که مسابقات کتاب خوانی برگزار میشه با جایزه و لوح تقدیر، ولی متأسفانه فرهنگ کتاب خوانی اصلاً جا نیفتاده. بچهها برای برنده شدن تو مسابقه کتاب میخونن، نه برای لذت بردن از داستان یا یادگیری. نتیجه؟ بعد از مسابقه، دیگه سراغ کتاب نمیرن. اما تو ژاپن، بدون هیچ مسابقه و جایزهای، بچهها عاشق کتاب و کتابخونهن! تو هر مدرسهای که رفتم، دیدم بچهها با ذوق تو کتابخونه میچرخن، کتاب انتخاب میکنن و ساعتها غرق خوندن میشن. چرا؟ چون از بچگی یاد گرفتن که کتابخوانی یه لذت درونی داره، نه یه راه برای گرفتن جایزه. محیط مناسب دسترسی ساده برای همه و همیشه و تنوع و جذابیت کتابها راز موفقیت ژاپنه.این تفاوت نشون میده که انگیزه درونی چطور میتونه یه عادت پایدار بسازه، در حالی که جایزههای بیرونی فقط اثر موقت دارن.
3.در مسیر شغلی: پول به جای علاقه
تو دنیای کار هم جایزهپروری اثرش رو میذاره.خیلیها دنبال شغلهایی میرن که حقوق یا اعتبار اجتماعی بیشتری داره، نه چیزی که بهش علاقه دارن. مثلاً تب رشته پزشکی تو ایران باعث شده خیلی از بچهها بدون علاقه وارد این رشته بشن، فقط به خاطر پول و احترام. نتیجه؟ استرس، فرسودگی، و نارضایتی. تحقیقات میگن آدمایی که با انگیزه درونی کار میکنن، تو بلندمدت موفقتر و خوشحالترن. تو ژاپن، خیلیها شغلی رو انتخاب میکنن که حس میکنن به جامعه کمک میکنه، حتی اگه درآمدش کمتر باشه.
4. در روابط: وابستگی به تأیید دیگران
حتی تو روابط شخصی، این فرهنگ دردسرساز شده. بچههایی که عادت کردن به جایزه و تشویق، تو بزرگسالی توقع دارن دوست یا همسرشون مدام بهشون توجه کنه. اگه این تأیید نباشه، رابطه ضعیف میشه. تو جامعه هم این باعث رقابت ناسالم و حسادت میشه. مثلاً وقتی یکی تو فامیل موفق میشه، به جای الهامبخشی، حسرت ایجاد میکنه. نتیجه؟ یه جامعه پر از مقایسه به جای همکاری.
5. در سلامت روانی: اضطراب و حس بیارزشی
از نظر سلامت روان، جایزهپروری خیلی آسیبزنندهست. وقتی آدما به جایزه و تأیید وابسته باشن، اگه پاداشی نگیرن، احساس بیارزشی میکنن. این میتونه باعث اضطراب، افسردگی، یا ترس از چالشهای جدید بشه.مثلاً بچهای که فقط برای مدال المپیاد تشویق شده، اگه یه روز موفق نشه، ممکنه کلاً اعتماد به نفسش رو از دست بده. تو ژاپن، چون تمرکز روی تلاشه، بچهها یاد میگیرن شکست هم بخشی از مسیره.
6. در جامعه: گم شدن استعدادها
تو سطح جامعه، این فرهنگ باعث شده فقط یه سری موفقیت خاص مثل المپیاد یا قبولی تو رشتههای تاپ ارزشمند باشه. بچهای که تو نقاشی یا موسیقی استعداد داره، حس میکنه کارش بیارزشه. مثلاً این روزا که بچههای المپیادی تشویق شدن، بچههایی که تو ورزش یا هنر موفق شدن ممکنه حس کنن دیده نشدن. یا تب پزشکی باعث شده خیلی از جوونا مسیرهایی رو انتخاب کنن که مناسبشون نیست. این فقط تقصیر والدین نیست؛ سیستم آموزشی و رسانهها هم مقصرن.
چی کار میتونیم بکنیم؟
حالا که این همه از مشکلات گفتیم، بیایم راهحل بدیم! یه تمرین ساده برای والدین و معلمها اینه که بعد از هر موفقیت بچهها باهاشون حرف بزنن:
الان چه حسی داری؟ فکر میکنی چرا موفق شدی؟ دوست داری دوباره این حس رو تجربه کنی؟ تا آخر سال چه هدفهای دیگهای داری؟
این سوالا کمک میکنه بچهها روی حس درونی موفقیت تمرکز کنن. یه نکته مهم دیگه اینه که نباید بین موفقیتها فرق گذاشت. اینکه بچه تو درس نمره خوبی گرفته یا یاد گرفته جورابش رو مرتب کنه، به یه اندازه ارزشمنده! وقتی فرق میذاریم، بچهها حس میکنن یه سری کارها بیاهمیته.
فرهنگ ژاپن به ما یاد میده موفقیت واقعی تو تلاش و لذت درونی کاره، نه جایزه. وقتشه تو ایران هم به جای پاداشهای فوری، روی رشد درونی بچهها تمرکز کنیم. اگه این فرهنگ رو جا بندازیم، نسلی خواهیم داشت که نه تنها موفقتره، بلکه میدونه موفقیت بدون صبر و تلاش بدست نمیاد، شکست باعث دلسردی و نابودی انگیزهش نمیشه، همیشه چشم انتظار پاداش و تایید دیگران نیست و البته قدردان زحمات و حمایتهای اطرافیانه و درنهایت از زندگیش راضیتره و حسرت موفقیت دیگران رو نمیخوره.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.