اردن، هدف بعدی اسرائیل است

افکار نیوز چهارشنبه 02 مهر 1404 - 15:49
به نظر می‌رسید پروژه صهیونیستی مرحله بعدی خود را طراحی کرده؛ اردن، هدف بعدی است. فواد البطاینه، نویسنده اردنی در تازه‌ترین یادداشت خود هشدار داد که پایگاه‌های نظامی آمریکا، جبهه داخلی متزلزل و انفعال سیاسی، اردن را در آستانه بلعیده‌شدن در نقشه خاورمیانه جدید قرار داده‌ است.

 در حالی‌که تحولات منطقه‌ای با سرعتی بی‌سابقه در حال شکل‌گیری است، موقعیت ژئوپلیتیکی اردن در معادلات جدید خاورمیانه بیش از پیش در معرض تهدید قرار گرفته است. یادداشت پیش‌رو به قلم «فؤاد البطاینة» نویسنده اردنی با نگاهی تحلیلی و هشدارآمیز، تلاش می‌کند جایگاه واقعی اردن در طرح‌های صهیونیستی–آمریکایی بازخوانی کند.نویسنده در مقدمه این یادداشت یادآور می‌شود که موقعیت اردن در چارچوب منازعه عربی–صهیونیستی با هر کشور عربی دیگری متفاوت است.

اگرچه اردن کشوری عضو سازمان ملل با روابط بین‌المللی گسترده است، اما این جایگاه در محاسبات اسرائیل و آمریکا صرفاً جنبه نظری دارد و یک موضوع روی کاغذ است. زیرا در بیانیه بالفور، اراضی اردن بخشی از فلسطین تلقی شدند و در توافق سایکس–پیکو نیز اردن و فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا به‌عنوان سهمی برای تشکیل دولت یهودی قرار گرفتند.

ایجاد امارت اردن نیز در محاسبات آن‌ها به‌عنوان یک کشور عربی مستقل نبود، بلکه در خدمت تحقق شرایط تأسیس کشور یهودی در فلسطین طراحی شد. از همین رو، الحاق کرانه باختری به اردن با هدف جلوگیری از تشکیل کشور یا موجودیت سیاسی مستقل فلسطینی صورت گرفت تا این منطقه در کنار اردن به‌عنوان یک امانت باقی بماند.

 
 
سرنوشت اردن در خاورمیانه جدید 
 
بنابراین، نظام حاکم و ملت اردن باید با دقت هوشیار باشند و محاسبات سیاسی، رسانه‌ای و نظامی خود را بر این اساس بنا کنند که در طرح خاورمیانه جدید از نگاه آمریکا و اسرائیل، اردن جایی ندارد؛ چرا که حتی در پروژه «اسرائیل کوچک» به‌عنوان بخشی از فلسطین گنجانده شده است.به‌عبارت دیگر، شکست یا ناکامی این پروژه، ضامن حفظ اردن نیست و بازسازی ساختار کشورهای منطقه، اردن را همان‌قدر دربرمی‌گیرد که فلسطین را. نکته دیگر است که این پروژه اکنون در دسترس آمریکا قرار گرفته، زیرا تمامی کشورهای عربی منطقه برای بازسازی سیاسی و اجتماعی تحت اراده صهیونیستی–آمریکایی آماده شده‌اند و آنچه ذهن آن‌ها را مشغول کرده، خارج کردن اردن از معادله است که تنها مانع آن، غزه است.
 
چه کسی سرنوشت اردن را تعیین می‌کند؟
 
این‌که گفته شود سرنوشت اردن با سرنوشت کرانه باختری و غزه گره خورده، نباید چیزی جز این معنا داشته باشد که جنگ بعدی _چه سیاسی باشد و چه نظامی_ در صورت پیروزی اسرائیل در غزه، ماهیتی اشغال‌گرانه در قبال اردن خواهد داشت. مهم نیست که اردن لقمه‌ای آسان برای بلعیدن نباشد، بلکه مهم این است که در نهایت اصلاً لقمه نشود. سرنوشت اردن از موضع‌گیری رهبری نظام حاکم آغاز می‌شود که هنوز در وضعیت انفعال به‌سر می‌برد. این امر همچنین به میزان آمادگی‌ نظام حاکم بر اردن برای مقابله، ابتدا در داخل بدون تعلل و سپس در عرصه رسانه‌ای، سیاسی و نظامی در خارج بستگی دارد. در غیر این صورت، این مردم اردن با جمعیت ده‌میلیونی خود هستند که بدون ملاحظات، سرنوشت کشور را رقم خواهند زد.ما وقتی پذیرفتیم که مسئله فلسطین فقط مسئله فلسطینی‌هاست و نجات اردن را در بیگانگی با این مسئله دیدیم، در واقع به اردن خیانت کردیم و در حقش توطئه کردیم. این در حالی‌که این مسئله، مسئله‌ای اردنی بوده و خواهد بود، آن هم تا زمانی که مسئله فلسطین پابرجاست.
 
 
جنگ
 
اردن قطعاً آغازگر جنگی علیه اسرائیل نخواهد بود، اما اگر جنگی رخ دهد، این اسرائیل است که آن را با ماهیتی اشغال‌گرانه و تدریجی از دره اردن تا ارتفاعات سلط و شاید از جنوب سوریه آغاز خواهد کرد. اسرائیل برای توجیه این جنگ در برابر افکار عمومی جهانی، بهانه‌های ساده‌ای دارد.اما تصمیم اسرائیل برای آغاز جنگ، به موضع سیاسی پادشاه بستگی دارد؛ چرا که اسرائیل بدون هماهنگی با آمریکا وارد چنین جنگی نخواهد شد و آمریکا نیز پیش از آن، با فشار سیاسی شدید، خواسته‌های حیاتی اسرائیل را در قالب تهدید و تطمیع به پادشاه ابلاغ خواهد کرد تا همکاری او را بدون جنگ به‌دست آورد.اگر فرصتی بود تا با پادشاه، به‌عنوان یک شهروند سخن بگویم، می‌گفتم: شرایط شخصی و عمومی تو با هیچ‌یک از حاکمان عرب منطقه قابل مقایسه نیست. نه جایگاهت، نه تهدیدهایی که متوجه تو، سلطنتت، کشورت و ملتت است با هیچ‌یک از آن‌ها برابری نمی‌کند. آنچه از دارایی‌های مادی در اختیار داری، در برابر آنچه دیگران دارند، صفر است. اما سرنوشتت در دستان خودت است، در حالی‌که هیچ‌یک از آن‌ها چنین اختیاری ندارند.هیچ‌کس از آن‌ها جرأت گفتن «نه» به آمریکا را ندارد، حتی جرأت بحث یا تأخیر در اطاعت را. آن‌ها با ابزارهای قدرت سرمست‌اند، اما این ابزارها به‌سبب نادانی‌شان به ابزارهای ضعف و خیانت تبدیل شده‌اند. تابِ آن‌ها از باد است، اما تابِ تو اگر بخواهی، از فولاد.
 
 
تو تنها کسی هستی که در میان آن‌ها با ملتی قدرتمند ایستاده‌ای؛ ملتی که با مرگ و سختی طبیعت جنگیده و امروز صاحب یک آرمان است. آگاهی‌اش از دولت مدرن با پیوندش با نهاد سلطنت هاشمی شکل گرفته، در سرزمینش ریشه دارد و نه می‌خواهد و نه می‌تواند آن را ترک کند. مقاومتش یا به شهادت ختم می‌شود یا به پیروزی، همانند مردم غزه. اگر جنگی درگیرد، آن جنگ برای دفاع از موجودیت خواهد بود، نه برای حمله.به مردان و زنان این ملت و پیمانشان با خاندان هاشمی تکیه کن. آن‌ها با وجود آن‌که دولت‌ها له‌شان کرده، به حاشیه رانده، فقیرشان ساخته، حقوق شهروندی‌شان را سلب کرده و نمایندگی‌شان را جعل کرده‌اند، باز هم به‌خاطر وطن و سلامت نهاد سلطنت، به تو وفادار مانده‌اند. جایگزین‌های سلطنت همگی آمریکایی–صهیونیستی و برای نابودی کل کشور طراحی شده‌اند. هیچ گزینه‌ای برای تو و کشور امن‌تر از گزینه مقاومت و رویارویی نیست، به‌شرط آن‌که دلایل و ابزارهای آن را به‌کار گیری. این سخن از سر تردید نیست، بلکه از ترس تسلیم در برابر قدرتی متجاوز و از دست رفتن وطن و آوارگی ملت است، آن هم زمانی که عوامل قدرت موجود در سطح داخلی و بین‌المللی برای مقابله، گردآوری و مدیریت نمی‌شوند و نقاط ضعف همچنان باقی می‌مانند، و وضعیت خطرناک انفعال ادامه می‌یابد، آن‌گاه است که آینده کشور در معرض تهدید جدی قرار می‌گیرد. این دیدگاه من است، به‌عنوان یک تأمل ذهنی، شاید ملت صدای تو را بشنود و تو دیدگاه روشنی به آن‌ها ارائه دهی؛ زیرا این تویی که صاحب تصمیم و جایگاه هستی.
 
عوامل کلیدی شکست یا پیروزی اردن
 
در این میان دو عامل داخلی شکست در مواجهه نظامی با رژیم صهیونیستی وجود دارد که اگر به‌درستی با آن‌ها مقابله شود، می‌توانند به پیروزی بزرگ منجر شوند.
 
عامل نخست؛ وجود پایگاه‌های نظامی آمریکا در خاک اردن است که نوعی نفوذ خطرناک و تهدیدآمیز به‌شمار می‌رود. این پایگاه‌ها باید خنثی شوند و خطرشان از میان برداشته شود؛ چرا که در برخی سناریوها ممکن است به کنترل مراکز قدرت و جایگزینی نهاد سلطنت و تصمیم‌گیری‌های سیاسی و نظامی با چهره‌هایی آمریکایی و هویتی اردنی منجر شود. ممکن است آمریکا با تظاهر به بی‌طرفی، در همکاری با اسرائیل از قدرت هوایی و استفاده افراطی از زور بهره گیرد تا اهداف خود را محقق سازد. یادآوری پیروزی در نبرد کرامت که یکی از عوامل اصلی‌اش خنثی‌سازی نیروی هوایی بود، نشان می‌دهد که رهبری اردن باید به‌دنبال یافتن متحدی راهبردی و بی‌طرف باشد. اردن در این زمینه برگ‌های برنده‌ای چون موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع زیرزمینی عظیم دارد.
 
عامل دوم؛ جبهه داخلی آسیب‌دیده در سطوح رسمی و مردمی است. غلبه بر این عامل، کلید موفقیت در هر سناریو و شرایطی است. بدون جبهه داخلی سالم و راهبردی که بتواند بر قدرت نظامی آمریکا و اسرائیل غلبه کند، هیچ نبردی به پیروزی نمی‌انجامد. ساختار سیاسی فعلی و چهره‌های آن، که منافع‌شان با فساد و وابستگی به آمریکا و اسرائیل گره خورده، نمی‌توانند در برابر دشمن ایستادگی کنند.بنابراین، تغییر این عامل نیازمند دو اقدام داخلی است: نخست، تغییر داخلی؛ چرا که هر مرحله‌ای، مردان، اهداف و ابزارهای خاص خود را می‌طلبد. دومین اقدام، به ابزار راهبردی برای مقابله نظامی مربوط می‌شود. زیرا پیروزی ارتش ما در برابر قدرت نظامی اسرائیل و آمریکا با جنگ کلاسیک میسر نیست.نویسنده در خاتمه نوشت: تکیه برخی کشورهای عربی به فریب اروپایی‌ها، خود نشانه‌ای از شکست و تثبیت آن است. آن‌ها با هیاهو درباره «شناسایی کشور فلسطین» افکار عمومی جهان را از جنایات غزه منحرف می‌کنند، در حالی‌که اگر واقعاً غیرهم‌دست بودند، باید ابتدا نسل‌کشی در غزه را متوقف می‌کردند. این فریب، پوششی برای نازیسم و تروریسم رژیم صهیونیستی است که به‌جای محکومیت، به مقاومت فلسطین نسبت داده می‌شود.اروپایی‌ها می‌دانند که به رسمیت شناختن کشور فلسطین در چارچوب راه‌حل دو‌کشوری فقط روی کاغذ است و تحقق آن در عمل نیازمند قطعنامه‌ای از شورای امنیت و توصیه‌ای به مجمع عمومی سازمان ملل است. تنها این مسیر می‌تواند عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل را ممکن سازد و زمینه صدور قطعنامه‌ای تحت فصل هفتم را فراهم کند که رژیم صهیونیستی را به اجرای آن با زور ملزم سازد و مقاومت فلسطین را در این مسیر تقویت کند.

 

منبع خبر "افکار نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.