امروز با سعدی: تو که پادشاه حُسنی نظری به بندگان کن

عصر ایران سه شنبه 01 مهر 1404 - 07:36

خجل است سرو بستان برِ قامت بلندش
همه صیدِ عقل گیرد، خَمِ زلف چون کمندش

چو درخت قامتش دید صبا؛ به هم برآمد
ز چمن نَرُست سروی که ز بیخ برنکندش

اگر آفتاب با او زند از گزاف، لافی
مه نو چه زَهره دارد؟ که بُوَد سُم سمندش

نه چنان ز دست رفته‌ست وجود ناتوانم
که معالجت توان کرد به پند یا به بندش

گرم آن قرار بودی که ز دوست برکنم دل
نشنیدمی ز دشمن، سخنان ناپسندش

تو که پادشاه حُسنی نظری به بندگان کن
حذر از دعای درویش و کف نیازمندش

شکرین حدیث سعدی برِ او چه قدر دارد؟
که چون او هزار طوطی مگس است پیش قندش

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.