چمن ورزشگاه تختی به خوبی نشان داد سیستمی که پروژههای میلیاردی و چند ده میلیاردی میگیرد تا به وضعیت چمن ورزشگاههای فوتبال رسیدگی کند، در چه درجهای از ناکارآمدی قرار دارد.
به گزارش سرویس ورزشی تابناک، فاجعه پشت فاجعه میآید. ورزشگاه به ورزشگاه، داستانهای تلخی رقم میخورد که البته شاید فقط بخش کوچکی از عمق بحران در ساختار فوتبال ایران باشد. از آبروریزیهای بینالمللی گرفته تا حمله بیرحمانه به کیفیت فوتبال. مربیانی که گاهی قربانی بیکیفیتی چمن ورزشگاههایی میشوند که در پشت صحنه مافیایی در حال ارتزاق از آن است.
تلخی ماجرا اینجاست که این فجایع نه با اشتباه بلکه نشأت گرفته از برنامهریزی سیستمی ناکارآمد است؛ سیستمی که پروژههای چند میلیاردی و چند ده میلیاردی را برای چند رأس همیشه حاضر تعریف میکند تا آنها بتوانند از پدیدهای به نام چمن هم که شاید ساده به نظر برسد، برای خود ثروت بسازند و از آن ارتزاق کنند. سیستمی یکپارچه علیه ثبات و کیفیت که سود خود را از چمن بیکیفیتی کسب میکند که بین دو تا پنج سال به نابودی کشیده شود و دوباره نیاز به تعویض داشته باشد.
نمونههای زیادی برای اشاره به این سیستم وجود دارد؛ از چمن ورزشگاه شهدای فولاد خوزستان و ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد گرفته که ورزشگاههای مدرن و در سیستم فوتبال ایران تازه هستند تا ورزشگاههایی چون نقش جهان اصفهان و یادگار امام تبریز که یکی سال گذشته زیر کشت رفت و دیگری اکنون زیر کشت است. هر کدام با تعریف بودجههایی سرسامآور که شاید نمونه عجیبتر آن را در ورزشگاه وطنی قائمشهر بتوان دنبال کرد یا مناقصه زمین شماره یک آکادمی ملی فوتبال در سال ۹۶ که حتی رقم تعیین شده در آن مناقصه، توسط فیفا مردود اعلام شد. از آنجایی که قرار بود فیفا هزینه تعویض چمن را در پروژه فیفا فورواد پرداخت کند، در آن سال با رقم ۵ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومانی موافقت صورت نگرفت، در حالی که شرکت دیگری در همان مناقصه رقم ۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان را پیشنهاد کرده بود.
ماجرا البته فقط به همینجا ختم نمیشود. سال گذشته که ورزشگاه آزادی -مانند امسال- در دسترس نبود، قرار شد بازی تیم ملی ایران مقابل قرقیزستان به شهر دیگری برود. با برگزاری بازی در ورزشگاه امام رضا مشهد موافقت نشد و مشخص شد ورزشگاه نقش جهان اصفهان هم که انتخاب بعدی بوده، وضعیت چمن نامناسبی دارد و همان زمان زیر کشت رفت؛ در حالی که مدت زمان زیادی از کشت قبلی در ورزشگاه خانگی سپاهان نگذشته بود و وضعیت فرورفتگی چمن این ورزشگاه همچون ورزشگاه فولاد و امام رضا غیرقابل تحمل شد. با این حال تصمیم گرفته شد نخستین بازی تیم ملی در انتخابی جام جهانی ۲۰۲۶ به ورزشگاه فولادشهر اصفهان منتقل شود که از قضا آنجا هم یک پروژه چند میلیاردی را برای مافیای چمن به دنبال داشت. پروژهای که نمایش وضعیت چمن آن در بازی ایران و قرقیزستان در رسانههای خارجی، با یک آبروریزی بینالمللی نیز همراه بود، اما در نهایت هیچکدام از متصدیان این اتفاق، پاسخگو نبودند.
در حال حاضر هم چمن دو ورزشگاه یادگار امام تبریز و شهید نصیری یزد زیر کشت رفته؛ ورزشگاه خانگی دو باشگاه تراکتور و چادرملوی اردکان که یکی در ورزشگاه سهند تبریز و دیگری در ورزشگاه تختی تهران از بازیهای خانگیاش میزبانی میکند. در کنار ابهامات قیمتگذاری شده با ترک تشریفات مناقصه که در هر دو پروژه تعویض چمن وجود دارد و در جای خود مورد بررسی است، میزبانی چادرملو از پرسپولیس در ورزشگاه تختی تهران، روشنگر مسائل مهمی بود. از جمله اصرارهای ناتمام علی جوادی، رئیس اداره کل ورزش و جوانان استان تهران که پرسپولیس و استقلال در غیاب ورزشگاه آزادی در ورزشگاه تختی میزبان بازیهای خانگی خود باشند. وقتی هر دو تیم به بیکیفیتی زمین و دور بودن مسیر ورزشگاه تختی اشاره داشتند، جوادی تأکید بسیار زیادی هم به کیفیت چمن ورزشگاه داشت که به نظر صحت صحبتهای او در بازی چادرملوی مقابل پرسپولیس مشخص شد.
یکی از اقدامات سیستماتیک مافیای چمن در تمامی استانها، تخریب عامدانه چمن ورزشگاهها برای تعریف پروژههای جدید است. چراکه هر تخریب برابر با پروژههای چند میلیاردی و چند ده میلیاردی است که نمونههای آن در ورزشگاههای بسیار زیادی رقم خورده؛ اما موضوع ورزشگاه تختی هم جالب توجه است. ورزشگاهی که چمن آن سال ۸۳ کاشته شد و ۱۳ سال مداوم تا سال ۹۶ بدون مشکل و با خزانهای که داشت، در دسترس برای برگزاری مسابقات بود. ورزشگاه تختی در لیگ برتر از مسابقات تیمهایی چون استقلال، پرسپولیس، نفت تهران و... میزبانی میکرد؛ با این حال در شرایطی که چمن ورزشگاه تختی از نوع سردسیری بود، سال ۹۶ در اقدامی عجیب ۵ هزار متر مربع چمن گرمسیری در این ورزشگاه به کار گرفته شد که علاوه بر دورنگ شدن چمن که به لحاظ ظاهری کیفیت آن را زیر سؤال میبرد، به اصل چمن هم آسیبی جدی وارد کرد.
اقدامات تخریبی در ورزشگاه تختی پایانناپذیر بود؛ در سال ۱۴۰۰ و چهار سال بعد از تخریب چمن ورزشگاه، مناقصهای برگزار میشود که دو شرکت کننده داشته و دو بار مناقصه را باطل میکنند تا بلکه برنده مناقصه پشیمان شود و از شرکت در مناقصه انصراف دهد تا شرکت دوم کار را دست بگیرد. آن هم در شرایطی که شرکت دوم از قضا یکی از شرکتهای همیشه حاضر در پروژههای میلیاردی است که در این مناقصه عدم صلاحیت میگیرد، اما در پروژههای بزرگ دیگری بدون مناقصه و با ترک تشریفات همچنان حضوری پررنگ دارد. در نهایت پیمانکاری که برنده مناقصه تعویض چمن ورزشگاه تختی میشود، از کارفرما درخواستی دریافت میکند که ۲ هزار متر از چمن ورزشگاه را رول شده به زمین شماره ۴ مجموعه ورزشی تختی منتقل کند. اقدامی دیگر برای پشیمان کردن شرکت پیمانکار، اما پس از سه ماه ایجاد وقفه در شروع پروژه، پیمانکار با نامهنگاری و دریافت تأییدیه این اقدام درخواستی کارفرما را انجام میدهد، چمن رول شده به زمین شماره ۴ منتقل میشود که ناگهان کارفرما از اجرای کار متعجب شده و خواهان توقف پروژه میشود تا سپس با استفاده از ماده ۴۸ خاتمه پیمان را اعلام کند.
جالب اینجاست که از سال ۱۴۰۳ چمن ورزشگاه تحتی برای بهبود وضعیت، با اقدام تاپ درسینگ (ماسهپاشی) و اورسیدینگ (بذرپاشی مجدد) به شرکت دیگری واگذار میشود. جالب اینکه تا پیش از بازی چادرملو و پرسپولیس در ورزشگاه تختی همه مسئولان از جمله داود رفعتی که رئیس کارگروه استانداردسازی ورزشگاههاست، کیفیت چمن و امکانات ورزشگاه تختی را برای میزبانی بازیهای لیگ برتر تأیید میکرد، اما پس از بازی و انتقاد به کیفیت چمن ورزشگاه رفعتی بهانهای جالب توجه آورد: «چاه آب ورزشگاه خشک شده و آبی که برای آبیاری از بیرون آوردند، آلوده بوده است.» این بهانه در شرایطی مطرح شده که دلیل اصلی تخریب چمن ورزشگاه تختی درست شبیه به تخریب چمن دیگر ورزشگاههایی است پشت تخریبشان، پروژههای چند ده میلیاردی تعریف میشود.