از سوی دیگر، نمونههایی مانند حباب میسیسیپی، ۱۹۲۹، داتکام و نوسانات بیتکوین نشان میدهند که حتی سقوطهای بزرگ نیز میتوانند مسیر نوآوری و پیشرفت اقتصادی را هموار کنند. به نقل از والاستریت ژورنال، سرمایهگذاری بلندمدت و صبورانه با پرتفوی متنوع، بازدهی پایدار و قابلتوجهی ایجاد کرده و تمرکز بر روندهای بلندمدت، راهبرد هوشمندانهتری است. حبابهای مالی همیشه در مرکز توجه افکار عمومی قرار داشتهاند. این پدیدهها به دلیل جذابیت داستانی، رنگوبوی هیجانانگیز و پیامدهای گاه ویرانگر خود، بیش از اندازه در ذهن سرمایهگذاران پررنگ شدهاند. اخبار سقوطهای بزرگ بازار، تیتر رسانهها را پر میکند، درحالیکه دورههای طولانی رشد آرام و مستمر بازار معمولا نادیده گرفته میشود. شاید به همین دلیل است که بسیاری از مردم بازار سرمایه را محیطی پرخطر میدانند؛ درحالیکه شواهد تاریخی تصویر متفاوتی ارائه میدهند.
والاستریت ژورنال در گزارشی با عنوان (حبابهای مالی کمتر از آنچه فکر میکنید اتفاق میافتند) به بررسی روند تاریخی حبابهای بازار سرمایه پرداخته است. در این گزارش که بازدهی بیش از یک قرن از بازارهای جهانی را بررسی کرده، حبابها به این صورت تعریف شدهاند؛ رشد سریع قیمت سهام تا دو برابر یا بیشتر و سقوطی کامل که این سودها را ظرف یک تا پنج سال از بین میبرد. نتایج این تحقیق نشان میدهد چنین رخدادهایی کمتر از نیم درصد از بازههای پنجساله بازار را تشکیل میدهند. عددی که بسیار پایینتر از تصور عمومی است. این در حالی است که افکار عمومی احتمال وقوع سقوطهای شدید را بسیار بالاتر برآورد میکند. تحقیقات تکمیلی که با همکاری رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد، و داسول کیم انجام شد، نشان داد سرمایهگذاران آمریکایی در نظرسنجیهای ماهانه ۲۵سال گذشته، بهطور میانگین احتمال سقوط بزرگ در شش ماه آینده را بین ۱۰ تا ۲۰درصد تخمین زدهاند. گرچه تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ این نگرانیها را تشدید کرده، اما فاصله میان واقعیت تاریخی و برداشت عمومی همچنان چشمگیر است.
از سال ۱۸۸۷ تاکنون، تنها چهار بار شاخص داوجونز بیش از ۱۰درصد در یک روز سقوط کرده است که دو مورد آن مربوط به بحران سال ۱۹۲۹ بود. این آمار نشان میدهد که سقوطهای بزرگ و ناگهانی برخلاف تصور عمومی، با احتمال بسیار کمی اتفاق میافتد. تمرکز بیش از حد بر این نقاط اوج و فرود، باعث شده سرمایهگذاران دورههای طولانی رشد پایدار را نادیده بگیرند. از منظر آماری، هرچه نمونههای بررسیشده کوچکتر یا گزینشیتر باشند، پیشبینیهای مبتنی بر آنها اعتبار کمتری دارند. در بازار سهام، داستانهای پرزرقوبرق از سقوطها و بحرانها بهطور طبیعی جذابترند و به همین دلیل پوشش رسانهای بیشتری دریافت میکنند؛ اما همین جذابیت باعث تحریف برداشت عمومی از واقعیت بازار میشود.
با وجود تمام بحرانها، سرمایهگذاری بلندمدت در بازارهای جهانی نتایج چشمگیری داشته است. پژوهشها نشان میدهد از سال ۱۹۰۰ تاکنون، یک سرمایهگذار با پرتفوی متنوع در سهام جهانی، سالانه به طور میانگین حدود ۹.۵درصد بازدهی داشته است. این آمار شامل تمام بحرانهای بزرگ مانند سقوط ۱۹۲۹، رکود بزرگ، سقوط تاریخی ۱۹۸۷، حباب داتکام و بحران کووید ۱۹ میشود. این واقعیت تاکیدی است بر این که استراتژیهای بلندمدت، برخلاف معاملات هیجانی و کوتاهمدت، موفقیت بیشتری دارند. بازار سرمایه، با وجود تمام نوسانات و ریسکها، در طولانیمدت پاداش صبوری را به سرمایهگذاران داده است.
اولین حباب بزرگ سهام در تاریخ آمریکا به اوایل قرن هجدهم بازمیگردد. در سال ۱۷۱۹، شرکت Compagnie des Indes، با هدف توسعه سرزمین لوییزیانا (که در آن زمان تحت حاکمیت فرانسه بود) تاسیس شد. سهام این شرکت در عرض چند ماه بیش از هزار درصد رشد کرد و موجی از هیجان سرمایهگذاری را نه تنها در فرانسه بلکه در سراسر اروپا به راه انداخت اما این شور و شوق پایدار نماند. در میانه سال ۱۷۲۰، حباب میسیسیپی ترکید و بسیاری از سرمایهگذاران ثروت خود را از دست دادند. با این حال، این بحران به اولین تجربه جهانی درسی بزرگ داد. بازار سهام میتواند ثروتهای کاغذی را یکشبه نابود کند. در عین حال، این تجربه جذابیت سرمایهگذاری را نیز افزایش داد و حتی واژه «میلیونر» در همین دوره به فرهنگ عمومی اضافه شد.
مشهورترین سقوط تاریخ بازار سهام آمریکا در اکتبر ۱۹۲۹ رخ داد؛ واقعهای که به رکود بزرگ اقتصادی دهه ۱۹۳۰ انجامید. با این حال، سرمایهگذاریهای عظیم دهه ۱۹۲۰ در صنایع نوظهور مانند خودروسازی، حملونقل هوایی و لوازم خانگی، پایهگذار پیشرفتهای چشمگیری در دهههای بعد شد. شرکت رادیو کورپوریشن آمریکا (RCA) نمونه واضح از این دوران است. این شرکت در دهه ۱۹۲۰ پیشگام انقلاب ارتباطات شد و شبکههای رادیویی را توسعه داد. قیمت سهام RCA از ۴۳ دلار در سال ۱۹۲۶ به ۵۶۸ دلار در سپتامبر ۱۹۲۹رسید، اما پس از سقوط بازار تا سال ۱۹۳۲ به ۱۵ دلار کاهش یافت. این مثال نشان میدهد که حتی شرکتهای پیشگام فناوری نیز از چرخههای حباب در امان نیستند.
در اواخر دهه ۱۹۹۰، با گسترش اینترنت، حبابی مشابه دهه ۱۹۲۰ شکل گرفت. بازار نزدک به محل اصلی معامله سهام شرکتهای فناوری تبدیل شد و شرکتهایی مانند آمازون، مایکروسافت، اوراکل و سیسکو در مرکز توجه قرار گرفتند. اما در مارس ۲۰۰۰، این حباب ترکید و شاخص نزدک نزدیک به ۷۸درصد از ارزش خود را از دست داد. بسیاری از شرکتهای نوپا ناپدید شدند، اما بازماندگان این دوره (که امروز غولهای فناوری جهان هستند)، مسیر انقلاب دیجیتال را هموار کردند.
ظهور بیتکوین نیز بازتابی از تجربههای تاریخی حبابهاست. این ارز دیجیتال که در سال ۲۰۰۹ توسط فرد یا گروهی با نام مستعار ساتوشی ناکاموتو معرفی شد، ابتدا تنها چند سنت ارزش داشت. اما تا پایان ۲۰۱۴ به حدود ۱۰۰۰ دلار رسید و سپس به زیر ۳۲۰دلار سقوط کرد. با وجود این نوسانات، بیتکوین تا سال ۲۰۲۵ به محدوده ۱۳۵ تا ۱۶۲هزار دلار رسیده است، رشد خیرهکنندهای که آن را به یکی از داراییهای پرحاشیه تاریخ تبدیل کرده است. چنین نوسانی باعث شده این دارایی بدل به یکی از بیشبرآوردیها در ریسک سقوط داراییهای مالی شود.
تشخیص حبابها در زمان واقعی یکی از بزرگترین چالشهای اقتصاددانان و سرمایهگذاران است. حتی با دسترسی به دادههای گسترده و مدلهای پیچیده، پیشبینی دقیق زمان ترکیدن حبابها بسیار دشوار است. تاریخ نشان میدهد که بسیاری از نوآوریهای مهم فناوری در دل همین حبابها رشد کردهاند و سرمایهگذاریهای عظیم، حتی اگر به ضرر کوتاهمدت منجر شوند، میتوانند تحولات بزرگی را به همراه داشته باشند. امروزه نگاهها به فناوریهای نوین، بهویژه هوش مصنوعی، معطوف شده است. هوش مصنوعی به دلیل توانایی پردازش حجم عظیمی از دادهها و تحلیل الگوهای پیچیده بازار، میتواند به ابزاری موثر برای پیشبینی نوسانات تبدیل شود. با این حال، نگرانیهایی وجود دارد که این فناوریها خود به عامل جدیدی در نوسانات بازار بدل شوند.
حبابهای مالی، برخلاف تصویری که در رسانهها و افکار عمومی شکل گرفته، نه تنها به ندرت رخ میدهند، بلکه در بسیاری از مواقع محرکی برای نوآوری و پیشرفتهای اقتصادی بودهاند. بررسی تاریخی نشان میدهد سرمایهگذاران بلندمدت و صبور، حتی با وجود سقوطهای ناگهانی، بازدهی قابلتوجهی کسب کردهاند. به جای تمرکز صرف بر نقاط اوج و فرود، شناخت روندهای طولانیمدت بازار و درس گرفتن از تاریخ، راهبردی هوشمندانهتر برای سرمایهگذاری در آینده است. این نگرش چه در بازارهای سنتی و چه در دنیای نوین ارزهای دیجیتال و فناوریهای هوش مصنوعی میتواند ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهد.