عصر ایران ؛ علی نجومی ــ آذرماه سال 1284 خورشیدی است و تهران در تب و تاب اختلاف بین بازاریان و علما از یک طرف و هیات حاکمه مظفرالدین شاه از طرف دیگر می سوزد. میرزا احمد خان علا الدوله حاکم تهران که به جباریت شهره بود گرانی قند را که حاصل جنگ روسیه و ژاپن و اختلال در واردات قند از روسیه بود، بهانه کرد و در روز دوشنبه 20 آذر شماری از تاجران قند را به دارالحکومه احضار کرد و پس از مختصری سوال و جواب حکم کرد چند نفر از این تجار و بازاریان از جمله سید هاشم قندی پیرمرد محترم و تاجر معتبر را فلک کنند. این واقعه در همان روز بازار تهران را ملتهب کرد.
گروهی از بازاریان دکان های خود را بستند و در مسجد سلطانی گرد آمدند تا از میرزا سیدابوالقاسم امام جمعه که متولی مسجد و داماد مظفر الدین شاه و امام جمعه تهران بود دادخواهی کنند.
این امام جمعه از مدت ها پیش با علمای سردمدار حرکت مردمی یعنی سید عبدالله بهبهانی و سید محمد طباطبایی اختلافات شخصی داشت و بدش نمی آمد که پای آنها را به رویارویی مستقیم با دولت بکشد از این روز بازاریان را به طور غیر مستقیم تحریک کرد تا علما را نیر به جمع خود آورند.
در روز 21 آذر درست در زمانی که آقایان بهبهانی و طباطبایی و سیل مردم در شبستان مسجد نشسته بودند سید جمال الدین واعظ( پدر محمد علی جمالزاده نویسنده مشهور) بالای منبر رفت و با یک جمله کبریت بر انبار باروت کشید: « اعلیحضرت مظفرالدین شاه اگر مسلمان است که با علمای اعلام همراهی خواهد فرمود و الا ...» در این لحظه امام جمعه بانگ برآورد که «ای سید لامذهب چرا به شاه بی احترامی می کنی؟»
سید جمال با این استدلال که جمله من شرطیه و بی احترامی نکرده ام خواست امام جمعه را آرام کند اما مجال نیافت و امام جمعه به قداره بندان و چوبداران علاالدوله اشاره کرد که بر سرجماعت بریزند و مجلس را بهم بزنند. این واقعه به شدت به حیثیت و اعتبار امام جمعه ضربه زد و آقایان علما در اعتراض به بی احترامی به خانه خدا فردای آن روز یعنی 22 آذر عازم شهر ری و آستان حضرت عبدالعظیم شدند و در آنجا بسط نشینی را آغاز کردند که در تاریخ مشروطه به مهاجرت صغری مشهور است.
اما ذکر این واقعه مهم تاریخی را بهانه کردیم تا در مورد شاید مشهورترین عمارت بازار تهران کمی سخن بگوییم: مسجد سلطانی یا مسجد شاه که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سال 1357 نامش به مسجد امام خمینی تغییر کرد.
با نگاه به کاشینوشتهها و کتیبههایی که در ایوان جنوبی مسجد به جای مانده، می توان گفت زمان تقریبی شروع ساخت آن سال ۱۲۱۲ هجری قمری است و روایت است ساخت آن 18 سال به طول می انجامد. پس می توان قدمتی حدودا 200 ساله را برای آن در نظر گرفت.
مسجد سلطانی تهران همراه با مسجد سلطانی بروجرد، مسجد سلطانی سمنان و مسجد سلطانی قزوین 4 مسجد سلطانی دوران فتحعلیشاه قاجار را تشکیل می دهند.
معماری سازه
مسجد شاه تهران وسعتی حدود ۱۱ هزارمتر مربع دارد و بنایی چهار ایوانی و مربعیشکل محسوب میشود که از صحن میانی، ایوانهای چهارگانه، گنبدخانه، شبستانهای ستوندار، رواقها، سردرها و جلوخان شمالی تشکیل شده است. مسجد شاه با چرخشی ملایم نسبت به بافت شهری، در امتداد قبله قرار گرفته است. در این مسجد نام معمار و سازنده آن ذکر نشده؛ اما در منابع تاریخی از عبداللهخان معمارباشی بهعنوان معمار دربار فتحعلی شاه، نام برده شده است. احتمال بر این است که معمار مسجد شاه نیز خود معمارباشی باشد.
تزیینات زیبای این مسجد شامل کاشیکاری، گچکاری، مقرنس و کتیبههای متعدد میشود. در ساخت این بنا از آجرهای نخودیرنگ و کاشیهای چندرنگ استفاده شده و کاشیکاری مسجد به دو صورت خشتی و معقلی است.
در مسجد دارای دو لنگه و از جنس چوب است که چهار متر ارتفاع و سه متر عرض دارد. کتیبهای تاریخی در بالای در مسجد به چشم میخورد که تاریخ ۱۲۴۱ هجری قمری روی آن حک شده است و زمان ساخت مسجد را نشان میدهد.
گنبد
گنبدخانه در پشت ایوان جنوبی ساخته شده و دارای فضایی مربعیشکل است که با گوشهسازی، به کثیرالاضلاع تبدیل شده و بر بالای آن گنبدی قرار گرفته است. ویژگی خاص گنبد این بنا، طوقه یا گنبد کوچکتر با روزنههایی در ساقه است که روی راس گنبد اصلی استقرار مییابد و پوششی از ورقههای زرین دارد. فضای زیر گنبد با کاشی و گچ تزیین شده است و در ضلع جنوبی آن، محراب و در اضلاع دیگر آن، درگاههایی وجود دارد که به ایوان جنوبی و شبستانهای ستوندار جانبی راه پیدا میکنند.
سردر
مسجد سه سردر در بخشهای شمالی، شرقی و غربی دارد. سردر غربی مسجد به بازار بزرگ و سردر شرقی آن به بازار صحافان ختم میشود. سردر شمالی بنا، اصلیترین ورودی مسجد به حساب میآید که در سمت خیابان ۱۵ خرداد واقع شده است. این سردر، ۱۷ پله سنگی دارد که پایینتر از خیابان قرار گرفتهاند.
شبستان ها
سه شبستان اصلی مسجد در جبهه جنوبی قرار گرفتهاند و معماری آن شباهت زیادی به مسجد وکیل شیراز دارد.
ایوان ها
ایوان شمالی مسجد، بزرگترین ایوان بنا است که از آن بهعنوان شبستان تابستانی برای نمازگزاران استفاده میشد. گلدستههای کاشیکاری بر بالای این ایوان ساخته شدهاند و در میانه آنها ساعتی نیز بر پایه کاشیکاری قرار دارد که بههمراه دو گلدسته، در زمان ناصرالدین شاه بر بنای مسجد افزوده شدهاند.
صحن
صحن مربعیشکل مسجد ابعادی حدود ۶۵ در ۶۵ متر دارد. سطح صحن سنگفرش است و در وسط مسجد حوض بزرگی قرار دارد. در نمای اطراف صحن، در چهار جهت اصلی، چهارایوان با نمای کاشیکاری و طاقبندی و در اطراف آنها، رواقها و دهانههای شبستانها قرار گرفته است.
صحن و حوض زیبای مسجد یکی از جذابیتهای اصلی مسجد شاه هستند که با ورود به آن از فضای شلوغ و پرسروصدای بازار دور میشوید.
منبر
منبر مسجد ۱۲ پله دارد و از سنگ مرمر ساخته شده است. در دو شبستان واقع در دو سوی گنبدخانه نیز دو محراب وجود دارد.
کتیبه ها
مسجد دارای کتیبههایی است که محتوی آنها تاریخ ساخت بنا، نام فتحعلی شاه و شکیات نماز را به خط ثلث نشان میدهد و کتیبههای قرآنی نیز مربوط به گنبدخانه هستند. کتیبههایی نیز با مضمون قصیدههای فتحعلیخان، ملکالشعرا و مجتهدالشعرا در مسجد دیده میشود.
وضوخانه
پس از انقلاب اسلامی به همت تولیت و امام جماعت مسجد، آیتالله سیدمحمدباقر موسوی خوانساری، دو وضوخانه در ورودی شمال ساخته شد و حوض مسجد نیز تجدید بنا شد. از دیگر آثار قابلتوجه مسجد علامت شاخص برای قبله است که حدود ۵۰ سال پیش در جوار حوض قرار گرفت.
البته باید افزود در زمان سلطان صاحبقران ناصرالدینشاه قاجار، درب اصلی در جهت شمال تعمیر و نیز به دستور وی، دو مناره در دو طرف ایوان شمالی مسجد ساخته شد؛ بنابراین تکمیلکنندهٔ اصلی مسجد شاه را میتوان ناصرالدینشاه نامید.
در پایان حیف است از واقعه مهم دیگری که در صحن این مسجد رخ داده است یاد نکنیم. سپهبد حاجعلی رزمآرا، نخستوزیر وقت ایران در روز ۱۶ اسفند ۱۳۲۹ در صحن مسجد سلطانی به ضرب گلوله خلیل طهماسبی یکی از اعضای فدائیان اسلام کشته شد.