حمله اسرائیل به قطر؛ فرصت طلایی برای نقش‌آفرینی ایران

رکنا یکشنبه 23 شهریور 1404 - 13:39
رکنا سیاسی: حمله اسرائیل به رهبران حماس در قطر، توافق مهم ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در قاهره و تغییر موازنه‌های منطقه‌ای را رقم زد؛ خاورمیانه‌ای جدید در حال شکل‌گیری است که اسرائیل به‌جای ایران، به‌عنوان تهدید امنیتی مطرح می‌شود.
حمله اسرائیل به قطر؛ فرصت طلایی برای نقش‌آفرینی ایران
 زوی بارل تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه در روزنامه هاآرتص

به گزارش فرارو به نقل از روزنامه هاآرتص، سه‌شنبه، در همان لحظاتی که رادارهای آمریکایی در قطر پرواز جنگنده‌های اسرائیلی را در مسیر حمله به رهبران حماس در دوحه ثبت می‌کردند، نشستی مهم در قاهره جریان داشت؛ جلسه‌ای که از نگاه بسیاری در منطقه و جهان پنهان ماند. در این نشست عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران و رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی توافقی امضا کردند که می‌تواند فصلی تازه در پرونده هسته‌ای بگشاید؛ گامی که مسیر ازسرگیری گفت‌وگوهای ایران و آمریکا را هموار می کند، تهدید تحریم‌های سخت‌تر را مهار می کند و حتی زمینه احیای روابط دیپلماتیک میان تهران و قاهره را فراهم می آورد.

بازگشت بازرسان به تأسیسات هسته‌ای ایران؛ توافقی با شروط سه‌گانه اروپا

بر پایه توافقی که هنوز تمامی مفاد آن فاش نشده است، ایران پذیرفته بار دیگر درهای تأسیسات هسته‌ای خود را به روی بازرسان آژانس بگشاید؛ حتی آن دسته از سایت‌هایی که در حملات ماه ژوئن آمریکا و اسرائیل هدف قرار گرفته بودند. توقف بازرسی‌ها درست پس از همان حملات رخ داد و به یکی از کانون‌های اصلی تنش میان تهران و غرب تبدیل شد. اکنون اما، ازسرگیری بازرسی‌ها تنها یکی از بخش‌های بسته‌ای است که اروپایی‌ها روی میز قرار داده‌اند. تروئیکای غربی یعنی آلمان، بریتانیا و فرانسه  در ازای تعویق شش‌ماهه‌ی فعال‌سازی مکانیزم بازگشت تحریم‌ها، سه درخواست را مطرح کرده‌اند: بازگشت کامل بازرسان آژانس به همه مراکز هسته‌ای ایران، ارائه گزارشی دقیق درباره سرنوشت ۴۰۴ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با غنای ۶۰ درصد و آغاز دوباره گفت‌وگوی مستقیم با ایالات متحده را مطالبه کرده‌اند.

رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، توافق جدید را «چارچوبی روشن» برای ازسرگیری بازرسی‌ها خواند، هرچند تأکید کرد که بخش‌های فنی همچنان نیازمند مذاکره است. این موضع‌گیری در حالی مطرح می‌شود که تنها چند هفته پیش مجلس ایران قانونی را تصویب کرده بود که هرگونه همکاری با آژانس را ممنوع می‌کرد؛ قانونی که به انتقال اطلاعات محرمانه به اسرائیل استناد داشت. اکنون عباس عراقچی، وزیر خارجه می‌گوید توافق جدید در تعارض با مصوبه مجلس نیست، چراکه اجرای آن مشروط به تأیید شورای امنیت سازمان ملل بوده و این تأیید نیز صادر شده است.

با وجود همه نشانه‌های بازگشت به مسیر دیپلماسی، دو مانع اساسی همچنان بر جای خود باقی مانده است: تهران بر حق غنی‌سازی در خاک خود پافشاری می‌کند و از واشنگتن تضمینی کتبی می‌خواهد که در طول گفت‌وگوها از هرگونه اقدام نظامی پرهیز کند. اما ترامپ تاکنون هر دو مطالبه را رد کرده است؛ آن هم در حالی که خاطره فرمان شخصی او برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران درست پس از پایان همان مهلت دوماهه‌ای که تعیین کرده بود هنوز چون سایه‌ای سنگین بر سر مذاکرات سنگینی می‌کند.

عملیات اسرائیل در دوحه، چتر امنیتی آمریکا را بی‌اعتبار کرد

حمله اسرائیل به رهبران حماس در قلب دوحه، پایتخت کشوری که از نزدیک‌ترین متحدان نظامی آمریکا در خلیج فارس به شمار می‌رود بار دیگر به همگان یادآوری کرد که تضمین‌های واشنگتن بدون هماهنگی با تل‌آویو، اعتباری ندارد. واکنش خشمگین ترامپ به این عملیات، که صریحاً اعلام کرد در صورت مشورت مخالفت می‌کرد، پیامی روشن در بر داشت: حتی رئیس‌جمهور ایالات متحده نیز توان مهار متحد اسرائیلی خود را ندارد. از همین رو، نه‌تنها تهران، بلکه بسیاری از دولت‌های منطقه به این جمع‌بندی رسیده‌اند که «چتر امنیتی آمریکا» کمتر از هر زمان دیگری قابل اتکاست.

این برداشت ریشه در دکترین دیرینه خلیج فارس دارد؛ الگویی که بر اساس آن، کشورها در ازای پرداخت «بهای امنیت» از خرید انبوه سلاح‌های آمریکایی گرفته تا سرمایه‌گذاری هزاران میلیارد دلاری در اقتصاد ایالات متحده و همسویی سیاسی با غرب  انتظار داشتند واشنگتن امنیت آنان را تضمین کند. همین منطق بود که نهایتاً به توافق‌نامه‌های ابراهیم انجامید؛ ابتکاری که در اوج نخستین دوره ریاست‌جمهوری ترامپ طراحی شد تا ائتلافی دفاعی میان آمریکا و کشورهای عربی با مشارکت اسرائیل شکل گیرد و ایران در قامت تهدید مشترک تعریف شود. اما تحولات اخیر این محاسبه را بر هم زد و تهران را ناگزیر به بازنگری در راهبرد منطقه‌ای خود کرد.

تهران پس از آنکه دریافت اتکا به آمریکا بیش از آنکه منفعتی داشته باشد به زیانش تمام می‌شود، راهبرد جدیدی را برگزید: چرخش به سوی روسیه و چین از رهگذر امضای توافق‌های بلندمدت همکاری. همزمان، سیاست «صفر مشکل» با همسایگان عرب به جریان افتاد؛ تا اوایل ۲۰۲۳ روابط دیپلماتیک ایران با امارات و عربستان با میانجی‌گری پکن احیا شد و مناسبات با قطر، شریک در میدان‌های عظیم گازی خلیج فارس، عمق بیشتری یافت.

تمام این تحرکات بر یک فرض کلیدی استوار بود: بهره‌گیری از نفوذ کشورهای عربی در واشنگتن به‌عنوان سپری سیاسی در برابر فشارها و حملات احتمالی آمریکا و اسرائیل. در همین چارچوب، عمان، قطر، امارات و حتی عربستان هرچند غیررسمی نقش میانجی میان تهران و واشنگتن در پرونده هسته‌ای را بر عهده گرفتند. به این ترتیب، شبکه‌ای از دولت‌های «ذی‌نفع» شکل گرفت که اگرچه متحد ایران به شمار نمی‌آمدند، اما می‌توانستند وزنه‌ای در برابر لابی اسرائیل ایجاد کنند.

قاهره در مرکز بازی هسته‌ای ایران؛ خاورمیانه دیگر تماشاگر نیست

از این منظر، جای شگفتی ندارد که توافق اخیر درباره بازرسی‌های هسته‌ای نه در وین یا رم، بلکه در قاهره امضا شد. انتخاب مصر، بزرگ‌ترین کشور عربی با روابط امنیتی عمیق هم با واشنگتن و هم با تل‌آویو حامل پیامی راهبردی بود: اینکه خاورمیانه دیگر نمی‌خواهد صرفاً ناظر باشد، بلکه سودای بازیگری محوری در مدیریت بحران هسته‌ای ایران را در سر دارد.

قاهره در سیاست خارجی به شتاب شهرتی ندارد؛ همواره آهسته، محتاط و مرحله‌به‌مرحله گام برمی‌دارد. این کشور آخرین دولت عربی بود که روابط خود را با آنکارا احیا کرد، دیرتر از دیگران قطر را پس از بحران محاصره دوباره به آغوش عربی بازگرداند و هنوز هم در گشودن درها به سوی دمشقِ تحت حاکمیت احمد الشرع با تردید پیش می‌رود. مناسبات با تهران نیز همین مسیر تدریجی را پیموده است:« پیشرفتی آرام، محتاطانه و حساب‌شده.»

بااین‌حال، نشانه‌هایی از تغییر به چشم می‌خورد. نقطه عطف در ژوئن گذشته و تنها ده روز پیش از حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران رقم خورد؛ زمانی که عباس عراقچی در قاهره در کنار همتای مصری خود ایستاد و اعلام کرد: «دیگر هیچ مانعی میان دو کشور وجود ندارد و روابط دوجانبه اکنون بیش از هر زمان دیگری روی میز است… اعتماد متقابل میان مصر و ایران که اکنون وجود دارد، در هیچ زمان دیگری وجود نداشت.» این سخنان لزوماً به معنای گشایش فوری روابط دیپلماتیک نیست، اما حامل پیامی روشن است: معادله سنتی که یک «محور عربیِ طرفدار آمریکا» را الزاماً برابر با «محور ضدایرانی» می‌نشاند، دیگر بدیهی به نظر نمی‌رسد. گرم‌تر شدن مناسبات تهران و قاهره به واشنگتن و تل‌آویو یادآور می‌شود که زمان بازنگری در محاسبات راهبردی فرا رسیده است.

حمله اسرائیل به قطر می‌تواند راهبرد دیرینه واشنگتن در خلیج فارس را بیش از هر زمان دیگری تضعیف کند و حتی برای ایران دستاوردهایی سیاسی و غیرمنتظره به همراه آورد. بسیاری از دولت‌های منطقه این اقدام را چنین تفسیر کردند که اسرائیل با قطر، کشوری که آمریکا آن را «متحد اصلی غیرناتویی» خود می‌داند همان‌گونه رفتار کرده که با ایران، سوریه یا لبنان به مثابه «منطقه‌ای آزاد برای آتش» که هر لحظه و به هر بهانه‌ای می‌توان هدف قرار داد.

موج واکنش‌ها نیز بی‌سابقه بود. محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، به دوحه اطمینان داد که تمام ظرفیت‌های پادشاهی برای دفاع از قطر در آماده‌باش قرار دارد. محمد بن زاید، حاکم امارات، با سفر فوری به دوحه همبستگی خود را ابراز کرد و هشدار داد که توافق صلح با اسرائیل ممکن است در معرض خطر قرار گیرد. هم‌زمان، مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور ایران، در تماس تلفنی با امیر قطر بر حمایت تهران تأکید کرد. این رشته تحولات فضایی کم‌سابقه از همبستگی عربی پدید آورده است؛ فضایی که در آن ایران نه به‌عنوان مزاحم یا تهدید، بلکه به‌عنوان یکی از قربانیان حملات اسرائیل دیده می‌شود و می‌تواند جایگاه سیاسی جدیدی برای خود رقم بزند.

چنین «شراکت سرنوشت» را نمی‌توان به‌معنای اتحاد نظامی یا پیمانی استراتژیک دانست، اما بی‌تردید نشانه‌ای از شکافی عمیق در جایگاه ایالات متحده در خاورمیانه است. اگر قدرتمندترین کشور جهان نتواند امنیت نزدیک‌ترین شرکای خود را تضمین کند یا در برابر «سرمایه‌گذاری‌های سیاسی و مالی» آنان بازدهی متناسب ارائه دهد، طبیعی است که این کشورها به طراحی راهبردهای دفاعی تازه روی آورند. پیامدها آشکار است: در سناریوی خوش‌بینانه، ترامپ ناگزیر خواهد شد برای مهار رفتار اسرائیل سیاستی مشخص تدوین کند تا اعتماد شرکای عربی‌اش را از دست ندهد. اما در سناریوی بدبینانه، اسرائیل به‌جای ایران در جایگاه «تهدید اصلی امنیت منطقه» قرار خواهد گرفت و محور ضدایرانی جای خود را به محوری ضداسرائیلی خواهد داد؛ تحولی که قادر است معادلات خاورمیانه را از بنیاد دگرگون کند.

اخبار تاپ حوادث

وبگردی

منبع خبر "رکنا" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.