کارخانه‌ای: اسنپ بک، اسب باخت-باخت سه کشور اروپایی است

خبرگزاری مهر چهارشنبه 19 شهریور 1404 - 09:27
عضو کمیسیون ویژه برجام در مجلس نهم با اشاره به توان ایران در مقابله با تحریم‌ها گفت: سه کشور اروپایی سوار اسب بازنده باخت–باخت خواهند شد و در هر صورت بازنده مسابقه مکانیزم ماشه خواهند بود.

خبرگزاری مهر - گروه سیاست؛ پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران طی دو دهه گذشته یکی از مهم‌ترین چالش‌های سیاست خارجی کشور و یکی از پرحاشیه‌ترین موضوعات در عرصه بین‌المللی بوده است. ریشه شکل‌گیری این پرونده به اوایل دهه ۸۰ بازمی‌گردد؛ زمانی که برخی جریان‌های معاند در خارج از کشور با طرح ادعاهایی درباره فعالیت‌های هسته‌ای ایران، زمینه‌ساز فشارهای گسترده بین‌المللی شدند. از همان زمان مسیر پرپیچ‌وخم مذاکرات، توافق‌ها، تعلیق‌ها و در نهایت قطعنامه‌های شورای امنیت آغاز شد و تا امروز که همچنان موضوع مکانیزم ماشه و آینده برجام در صدر تحولات قرار دارد، ادامه یافته است. پرسش اصلی اینجاست که پرونده هسته‌ای ایران چگونه آغاز شد، چه مسیری را طی کرد و اکنون در برابر فشارهای جدید غرب چه گزینه‌هایی پیش روی جمهوری اسلامی قرار دارد؟ گفتگو پیش‌رو با ابراهیم کارخانه‌ای عضو کمیسیون ویژه برجام در مجلس نهم به واکاوی همین موضوعات می‌پردازد؛ در ادامه بخوانید:

ایران از چه زمانی دارای پرونده هسته‌ای شد؟ در واقع این مسائل امروز از نظر بین‌المللی در صنعت هسته‌ای ما ریشه در چه ماجرایی دارد؟

نقطه آغاز توطئه هسته‌ای علیه جمهوری اسلامی ایران به روز بیست و یکم مرداد ماه سال ۱۳۸۱ بر می‌گردد که منافقین در واشنگتن مصاحبه‌ای ترتیب دادند و اعلام کردند که ایران مشغول فعالیت‌های پنهان هسته‌ای در خنداب اراک و نطنز است؛ این مسئله آغاز توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران بود. پس از این جریان آقای البرادعی دبیرکل وقت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران سفر کرد و با اشتباه بزرگی که صورت گرفت دولت اصلاحات سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان را وارد این برنامه کرد، با فرض اینکه اگر تخلفی صورت گرفته است بررسی موضوع می‌بایست تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی انجام می‌شد نه اینکه جمهوری اسلامی ایران خود را در مقابل سه کشور اروپایی قرار دهد! بنابراین از همان ابتدا ورود سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان اشتباه بزرگی بود که رخ داد؛ تردیدی نیست که اگر جمهوری اسلامی ایران به دنبال پنهانکاری هسته‌ای بود؛ تأسیسات آب سنگین خود را در خنداب کنار یک روستا در معرض دید مردم و تأسیسات غنی سازی را در کنار اتوبان قم - کاشان بنا نمی‌کرد.

در ادامه این برنامه ساختگی و توطئه آمیز، نخستین نشست با حضور سه کشور اروپایی در سعدآباد تهران برگزار شد، ایران تعهداتی را در رابطه با کاهش برنامه‌های هسته‌ای پذیرفت و پس از آن نشست‌های بعدی در پاریس و بروکسل تشکیل شد. در نهایت بر اساس توافق‌هایی که صورت گرفت، فعالیت هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران با عنوان فریبکارانه «اعتمادسازی» به طور کامل متوقف شد؛ علی رغم آنکه در فاصله سال‌های ۸۲ تا ۸۵ که فعالیت‌های هسته‌ای کشور ما به طور کامل متوقف شد، شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ۸ قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب کرد و بعد از آنکه اروپایی‌ها به هیچکدام از تعهدات خود عمل نکردند و تعهدات یک جانبه از سوی ایران انجام می‌شد، جمهوری اسلامی ایران به دستور مقام معظم رهبری فعالیت‌های هسته‌ای خود را از اواخر دولت اصلاحات که آغازگر این جریان بود از سر گرفت و در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، ایران اسلامی فعالیت‌های هسته‌ای خود را قدرتمندانه به پیش برد؛ از سال ۱۳۸۵ که برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران توسط شورای حکام به شورای امنیت ارجاع شد نخستین قطعنامه علیه ایران تحت عنوان قطعنامه ۱۶۹۶ صادر شد، جمهوری اسلامی که عضویت NPT را پذیرفته بود حق مسلم خود می‌دانست که برای مقاصد صلح آمیز هسته‌ای اقدام به غنی سازی نماید و حتی بر اساس بند ۴، NPT کشورهای دارای صنعت هسته‌ای می‌بایست جمهوری اسلامی ایران را در دستیابی به فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای کمک می‌کردند، نه اینکه به بهانه‌ای دروغین و ساختگی، برنامه صلح آمیز هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را به شورای امنیت ارجاع دهند و تحریم‌هایی علیه کشور ما وضع گردد؛ در ادامه پس از تصویب قطعنامه ۱۶۹۶ به ترتیب قطعنامه‌های ،۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳ و در نهایت یک سال پس از فتنه سال ۸۸ با چراغ سبز عوامل داخلی در نوزدهم خرداد ۱۳۸۹ قطعنامه سنگین و بی‌سابقه ۱۹۲۹ علیه جمهوری اسلامی ایران به تصویب شورای امنیت رسید.

در بین قطعنامه‌های صادره سنگین‌ترین قطعنامه که در تاریخ سازمان ملل بی‌سابقه بود، همین قطعنامه ۱۹۲۹ بود که با هدف قطع مبادلات بانکی، مالی و ارزی و به صفر رساندن صادرات نفت ایران طراحی شده بود. علی رغم آنکه کلیه قطعنامه‌های صادره در فاصله سال‌های ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ صادر شد، در این فاصله نه اینکه فعالیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران متوقف نشد بلکه با دستیابی به سوخت هسته‌ای ۲۰ در صد جهت تأمین سوخت مورد نیاز رآکتور تحقیقاتی تهران برنامه هسته‌ای با قدرت بیشتر به پیش رفت و صادرات نفت جمهوری اسلامی ایران اگر چه در ابتداء به نحو چشمگیری کاهش یافت و به حدود ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار بشکه در روز رسید ولی در ادامه با دست‌یابی به راه‌های دور زدن تحریم‌ها، جمهوری اسلامی ایران در شگفتی آمریکا و غرب توانست علی رغم قطعنامه‌های صادره معاملات تجاری، ارزی و نفتی خود را همچنان به جلو ببرد تا جائیکه اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا بعدها اقرار کرد که اگر با جمهوری اسلامی ایران توافق نمی‌کردیم تحریم‌ها کم کم بی اثر می‌شد! با روی کار آمدن دولت روحانی همان‌هایی که پای اروپایی‌ها را به برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران باز کرده بودند (آقایان روحانی، ظریف …) که متأسفانه این عهدشکنی و عهدشکنی‌های بعدی تا ماه‌ها بعد از توافق، توسط تیم مذاکره کننده توجیه می‌شد در حالی که اگر با نخستین عهدشکنی از سوی آمریکا طبق فرموده رهبری انقلاب توافقنامه متوقف می‌شد یقیناً سرنوشت برجام به گونه دیگری رقم می‌خورد!

بعد از خروج آمریکا دولت ایران با اروپایی‌ها سرگرم مذاکره شد که آنها بیایند و تعهدات آمریکا را هم جبران کنند؛ این در حالی بود که اروپایی‌ها تعهدات خودشان بر زمین مانده بود و با خروج آمریکا و اعمال تحریم‌های ثانویه بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی از ترس تحریم‌های آمریکا جرأت معامله با ایران را نداشتند

در ادامه بعد از آنکه عهد شکنی‌ها بالا گرفت آمریکایی‌ها مسئله برجام ۲ و ۳ را مطرح کردند. که متأسفانه آقای روحانی در صحبت‌های خود همین موضوع را تکرار کرد! مقام معظم رهبری در نوروز سال ۱۳۹۵ در آستان قدس رضوی با صراحت اعلام فرمودند که چیزی به نام برجام ۲ و ۳ وجود ندارد و به این ترتیب جلوی این حرکت خطرناک گرفته شد؛ آمریکایی‌ها دنبال این بودند که از مسئله هسته‌ای به عنوان یک بهانه استفاده کنند. آنها بعد از توقف برنامه هسته‌ای ایران، تلاش کردند که جلوی پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را بگیرند و برنامه موشکی و فعالیت‌های منطقه‌ای ما را متوقف کنند؛ هنگامی که جمهوری اسلامی ایران زیر بار این توطئه‌ها نرفت و مقام معظم رهبری قدرتمندانه برخورد کردند و فرمودند بر سر ناموس کشور با کسی مذاکره نمی‌کنیم؛ ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا که موفق شده بود پیشرفت برنامه هسته‌ای ما را متوقف کند هنگامی که دید جمهوری اسلامی ایران زیر بار توطئه برجام ۲ و ۳ نمی‌رود در هماهنگی با اروپایی‌ها از برجام خارج شد. خروج آمریکا در حالی صورت گرفت که با چراغ سبز دولت ایران مطمئن شد که با خروج آمریکا، ایران از برجام خارج نخواهد شد. در حالی که این خروج فرصت طلایی برای جمهوری اسلامی ایران بود که با توجه عدم پایبندی طرف‌های مقابل به انجام تعهدات، خود را از شر توطئه‌هایی که با محوریت برجام در دست اقدام بود خلاص کند که متأسفانه این اتفاق نیفتاد! بعد از خروج آمریکا از برجام، رئیس جمهور وقت (آقای روحانی) با صراحت اعلام کرد که یک مزاحم از راه برداشته شد و این در حالی بود که توافق برجام با محوریت آمریکا که زمانی او را کدخدا می‌نامید شکل گرفته بود و قریب ۷۰ درصد تحریم‌ها از سوی این کشور علیه ایران وضع شده بود. بعد از خروج آمریکا دولت ایران با اروپایی‌ها سرگرم مذاکره شد که آنها بیایند و تعهدات آمریکا را هم جبران کنند؛ این در حالی بود که اروپایی‌ها تعهدات خودشان بر زمین مانده بود و با خروج آمریکا و اعمال تحریم‌های ثانویه بانک‌ها و شرکت‌های اروپایی از ترس تحریم‌های آمریکا جرأت معامله با ایران را نداشتند. آنها با فریبکاری تا یکسال بعد از خروج آمریکا از برجام، دولت ایران را با راهکارهای دروغینی به نام SPV و INSTEX مشغول کردند و از انجام راه حل ۱۱ بندی که بعد از خروج آمریکا خودشان پیشنهاد داده بودند طفره رفتند!

دولت ایران پس از یکسال مذاکره بیهوده با اروپا، تصمیم گرفت با توقف تدریجی تعهدات خود طی فرآیندهای ۶۰ روزه این پیام را به اروپا بدهد که به تعهدات خود برگردد که متأسفانه این اقدام هم که طی ۵ گام صورت گرفت مؤثر واقع نشد و اروپایی‌ها نه اینکه تحریم‌های آمریکا را جبران نکردند بلکه از انجام تعهدات خود نیز سر باز زدند تا جائیکه رئیس تیم مذاکره کننده اعلام کرد که من در طول این مدت موفق به افتتاح حتی یک حساب بانکی در لندن نشدم!! قابل ذکر است که پیش تر نیز آقای سیف رئیس کل بانک مرکزی نتیجه برجام را تقریباً صفر اعلام کرده بود!! مجلس از عدم پایبندی اروپایی‌ها، مجلس شورای اسلامی در اقدامی شجاعانه با تصویب قانون راهبردی هسته‌ای، دولت را موظف کرد چنانچه تحریم‌ها برداشته نشود سازمان انرژی اتمی اقدام به غنی سازی ۶۰ درصد، نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و تعلیق اجرای پروتکل الحاقی نماید که این اقدام انقلابی صورت گرفت و با ادامه تحریم‌ها از سوی اروپا این رویه همچنان ادامه پیدا کرد.

اکنون در ماه پایانی دوره ۱۰ ساله برجام، سه کشور اروپایی شامل انگلیس، فرانسه و آلمان که تعهدات خود را زیر پا گذاشته‌اند در اقدامی رو به جلو با این ادعا که جمهوری اسلامی ایران ناقض برجام است در صدد فعالسازی مکانیسم ماشه و برگشت قطعنامه‌های شورای امنیت برآمده‌اند. این در حالی است که علی رغم گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام و مذاکره با سه کشور اروپایی بر سر پایبندی به تعهدات، جمهوری اسلامی ایران همچنان به انجام تعهدات برجامی خود پایبند باقی مانده بود و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی ۱۵ بار پایبندی جمهوری اسلامی ایران را به انجام کامل و دقیق تعهدات تائید کرده بود. دولت جمهوری اسلامی ایران زمانی اقدام به توقف تدریجی تعهدات خود کرد که سه کشور اروپایی علی رغم ۵ اتمام حجت ۶۰ روزه ایران، به انجام تعهدات برجامی خود بر نگشتند. فلدا جمهوری اسلامی ایران به ناچار به استناد بند ۲۶ برجام و به رسمیت شناخته شدن اقدام متقابل در حقوق بین‌الملل، اقدام به توقف تدریجی برخی فعالیت‌های هسته‌ای خود کرد و برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را در فاصله سال‌های ۱۳۸۲ الی ۱۳۸۵ در برابر ستانده صفر متوقف کرده بودند، متأسفانه این بار با توجه به اینکه دولت را در اختیار داشتند با خوش‌بینی تمام به فکر معامله با آمریکا افتادند چون با توجه تجربه قبلی به این نتیجه رسیده بودند که کشورهای اروپایی از خود اختیاری ندارند و باید مستقیماً با خود کدخدا وارد معامله شوند، فلذا در اقدامی عجولانه با اعضاء ۱+۵ در آذر ماه سال ۱۳۹۲ در همان سال آغازین دوره ریاست جمهوری، توافق ژنو را به امضا رساندند. در توافقنامه موقت ژنو محدودیت‌های شدیدی علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران اعمال شد با ادامه مذاکرات، در نهایت در بیست و سوم تیرماه ۱۳۹۴ برجام نهایی شد و بر اساس مفاد آن مقرر شد ظرف یک هفته به تصویب شورای امنیت برسد. قابل ذکر است که در دنیا برای اولین بار اتفاق می‌افتاد که توافق نامه بین چند کشور طی قطعنامه‌ای به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد برسد! اکنون پس از گذشت سال‌ها به خوبی مشخص شده است که تصویب برجام در قطعنامه ۲۲۳۱، چک سفید امضای برگشت پذیری تحریم‌ها بود که طبق بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام، تحت عنوان مکانیسم حل اختلاف، معروف به مکانیسم ماشه به هر یک از اعضای ۱+۵ اهداء می‌شد. این کلاهی بزرگ و خنجر آخته‌ای بود که نه از پشت بلکه از رو در رو و بر سر میز مذاکره بر ملت ایران فرود آمد که اکنون پس از گذشت ۱۰ سال سه کشور اروپایی این اسلحه را به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفته‌اند!!

با توجه به اینکه اروپایی‌ها به تعهدات برجامی خود عمل نکردند چه اهدافی را از فعال سازی مکانیزم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران دنبال می‌کنند؟

بر طبق برجام، اگر هر یک از طرفین به تعهدات خود پایبند نباشد، مطابق بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام طی فرآیندی مسئله به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع می‌شود؛ مکانیزمی در شورای امنیت طراحی شده که اگر ما از عدم پایبندی طرف مقابل شکایت کنیم، خود ما محکوم می‌شویم و قطعنامه‌ها برمی‌گردد و اگر طرف مقابل از ما شکایت کند باز هم ما محکوم می‌شویم و همه قطعنامه‌ها برخواهد گشت و چون استمرار لغو تحریم‌ها به رأی گذاشته می‌شود امکان مخالفت و حق وتو نیز از کشورهای روسیه و چین نیز سلب شده است!

واقعاً این ظلم بزرگی در حق جمهوری اسلامی ایران است، کدام توافق‌نامه را در طول تاریخ سراغ دارید که اگر یک طرف بخواهد شکایت کند، از قبل مشخص شده باشد که خودش محکوم است، پس نباید شکایت کند و هرچه بگویند باید انجام شود؛ به نظرم این مسئله یکی از جان‌کاه‌ترین بندهایی است که در برجام وجود دارد!

بعد از نهایی شدن برجام در تیر ماه ۹۴، مقرر شد ظرف سه ماه برجام به تصویب مجلس برسد که در مهلت مقرر مجلس به طور مشروط با اجرای آن موافقت کرد. پس از این مرحله مقرر شد عملیات اجرایی شروع شود؛ آغاز عملیات اجرایی بیست و ششم دی ماه ۹۴ بود و متأسفانه در برحام فرآیند اجرایی طوری طراحی شده بود که ایران تمام تعهدات خودش را به صورت زمینی انجام بدهد ولی اروپا و آمریکا فقط روی کاغذ اعلام کنند که تعهداتشان را انجام می‌دهند یعنی عملیات آنها کاغذی بود و عملیات ما زمینی صورت گرفت و این ظلم دیگری بود که در حق جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شد. من خودم در مجلس بودم که آقای ظریف دعوت شد به مجلس که راجع به برجام توضیح بدهد؛ ایشان طوری صحبت می‌کرد که انگار فتح الفتوح انجام شده؛ معجزه قرن صورت گرفته و سانتریفیوژها دیگر با سرعت بیشتری می‌گردند، چرخ اقتصاد با سرعت بیشتری خواهد چرخید؛ در آن نشست آقای ظریف با صراحت اعلام کرد تمام تحریم‌هایی که علیه جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است همگی لغو شده‌اند، دیگر چیزی به نام تحریم وجود ندارد و ایشان تأکید کرد که تعلیق صورت نگرفته! لغو صورت گرفته و واژه‌ای به نام تعلیق (suspend) در توافق وجود ندارد که همانجا از عزیزان مجلس اعتراض شدید کردند و مستند به متن برجام آقای ظریف را مجبور کردند که پشت تریبون، وجود «تعلیق» تحریم‌ها را بپذیرد و این در حالی بود که ایشان عنوان می‌کرد که ما بر سر کلمه به کلمه برجام با اروپا و آمریکا بحث کرده‌ایم و بعد معلوم شد که ایشان از ستون فقرات توافق‌نامه که کلید واژه اصلی آن «لغو» است، غافل بوده است و این ظلم بزرگی بود که بر جمهوری اسلامی ایران وارد می‌شد! دردناک‌تر اینکه آنها در توافقنامه بدتر از تعلیق، یعنی «توقف موقت» و نیم بند ۱۲۰ و ۱۸۰ روزه تحریم‌ها را پذیرفته بودند!!

کارخانه‌ای: اسنپ بک، اسب باخت-باخت سه کشور اروپایی است

مسئله مهم دیگر اینکه، یک روز بعد از عملیاتی شدن برجام یعنی در روز بیست و هفتم دی ماه ۹۴ آمریکا ۱۱ نهاد و شخصیت حقیقی جمهوری اسلامی ایران را تحریم کرد! این تحریم در حالی بود که مقام معظم رهبری در پاسخ به نامه آقای روحانی در بند ۲ آن با صراحت اعلام فرموده بودند که اگر آمریکایی‌ها و یا اروپایی به مجرد آنکه به هر بهانه‌ای تحریمی علیه جمهوری اسلامی ایران وضع کنند بلافاصله اجرای برجام متوقف شود.

پر مسلم است کشورهایی که ناقض اولیه برجام بوده‌اند و بدتر از آن از حمله آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران حمایت کرده‌اند، نمی‌توانند در جایگاه شاکی علیه جمهوری اسلامی ایران اقامه دعوی نمایند؛ از طرفی از آنجا که سه کشور اروپایی ملزومات مندرج در بند ۳۶ را شامل ارائه شکوائیه به کمیسیون مشترک و مهلت ۱۵ روزه و قابل تمدید جهت بررسی در این کمیسون و در صورت اصرار بر شکایت، طرح ۱۵ روزه و قابل تمدید در شورای وزیران و پس از آن طرح در هیئت سه نفره مشورتی به مدت ۵ روز، از آنجا که این مراحل طی نشده؛ شکوائیه آنها در شورای امنیت بر اساس بند ۳۶ برجام که در بند ۱۰ قطعنامه ۲۲۳۱ به تصویب شورای امنیت نیز رسیده است وجاهت طرح در شورا ندارد، کما اینکه در سال ۲۰۲۰ رئیس دوره‌ای شورای امنیت (کشور اندونزی) تقاضای آمریکا را جهت فعالسازی مکانیسم ماشه نپذیرفت.

دستگاه سیاسی و دیپلماسی برای مقابله به این اقدام ناجوانمردانه و فریبکارانه سه کشور اروپایی می‌بایست علاوه بر پیگیری جدی موارد فوق، اقدام به مستندسازی کامل و دقیق پایبندی جمهوری اسلامی ایران؛ و در مقابل با توجه به اشراف اطلاعاتی، اقدام به مستندسازی کامل و دقیق عدم پایبندی سه کشور اروپایی به انجام تعهدات مندرج در برجام نماید و با اتخاد دیپلماسی قوی بین‌المللی مستندات فوق را در قالب سند در سطح سازمان ملل متحد و شورای امنیت و به ویژه دبیرکل و رئیس شورا و نیز در دیگر نهادهای بین‌المللی و بین‌الدولی از جمله سازمان شانگهای، بریکس، کشورهای عضو کنفرانس اسلامی، اتحادیه بین‌المجالس، جنبش عدم تعهد و نظایر آنها منتشر کند تا به طور مستند و مستحکم حقانیت جمهوری اسلامی ایران بر جهانیان روشن شود.

آیا به طور مشخص خروج ایران از ان پی تی می‌تواند موجب بلااثر شدن مکانیزم ماشه شود؟ به نوعی اقدام پیش دستانه محسوب می‌شود و یا اقدام‌های پیش دستانه دیگری در اختیار جمهوری اسلامی ایران در برابر مکانیزم ماشه قرار دارد؟

بر اساس بند ۱۰ NPT اگر امنیت ملی کشوری به علت عضویت در NPT در معرض خطر قرار گیرد آن کشور می‌تواند از NPT خارج شود. بر این اساس جمهوری اسلامی ایران که تأسیسات هسته‌ای و امنیت ملی او مورد حمله آمریکا و حمایت کشورهای متخاصم قرار گرفته، می‌تواند با خروج از NPT از عزت و اقتدار خود دفاع کند، اینکه جمهوری اسلامی ایران از یک سو به علت فعالیت صلح آمیز هسته‌ای از سوی آمریکا مورد حمله، و از سوی سه کشور اروپایی به اتهام عدم پایبندی به تعهدات هسته‌ای در معرض فعال‌سازی مکانیسم ماشه، و سوی آژانس اصرار بر بازدید از اماکن هسته‌ای بمباران شده علی‌رغم عدم محکومیت آن قرار گیرد دلیلی برای برای عضویت در NPT به عنوان عامل همه توطئه‌ها برای جمهوری اسلامی باقی نمی‌ماند. در حالی که ماندن در NPT در طول چند دهه جز توطئه، خسارت و جنایت برای جمهوری اسلامی ره آورد دیگری در بر نداشته است؛ می‌بایست با قاطعیت به کشورهای متخاصم و آژانس به عنوان آخرین فرصت اتمام حجت گردد، در صورت عدم تجدید نظر و اصرار بر فشار ظالمانه؛ جمهوری اسلامی با خروج قطعی از NPT ریشه همه زیاده خواهی‌ها و توطئه‌هایی را که با اهرم NPT بر ملت بزرگ ایران تحمیل شده را خواهد خشکانید.

بدون شک خروج ایران از NPT هرگز مطلوب سه کشور اروپایی نخواهد بود و بدون تردید نظر به اینکه جمهوری اسلامی ایران از توان قدرتی و بازدارندگی لازم برای مقابله با تحریم‌های سخت برخوردار است و با اقدامات جبرانی تحریم‌ها را بی‌اثر می‌کند؛ یقیناً سه کشور اروپایی سوار اسب بازنده باخت – باخت خواهند شد و در هر دو صورت اعمال فعالسازی و یا عدم فعالسازی مکانیسم ماشه بازنده این مسابقه خواهند بود. چنین اقدامی دیپلماسی قوی جهانی دستگاه سیاسی را جهت اثبات حقانیت جمهوری اسلامی ایران را در عرصه بین‌المللی می‌طلبد. بدین منظور دستگاه دیپلماسی و سیاسی کشور می‌بایست در قالب انتشار اسناد متقن و مستحکم خروج از NPT؛ افکار عمومی کشورها و ملت‌های آزاده جهان را برای پذیرش اقدام حق طلبانه جمهوری اسلامی ایران مهیا سازد و با منطق قوی در عرصه بین‌المللی شامل سازمان ملل متحد، شورای امنیت، نهادهای بین‌المللی و منطقه‌ای افکار دولت‌ها و ملت‌ها را برای پذیرش این مهم فراهم سازد. یقیناً اتخاذ استراتژی اقتدار سیاسی و میدانی، جایگاه بلند جمهوری اسلامی ایران را در عرصه معادلات بین‌المللی عظمت و بزرگی خواهد بخشید.

در پایان با صراحت اعلام می‌کنم که انگیزه و هدف اصلی اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از توطئه‌های زنجیره‌ای هسته‌ای توقف عوامل قدرتی و در نهایت براندازی جمهوری اسلامی ایران است که هیچگاه محقق نخواهد شد و در طی ۴۰ و اندی سال گذشته کسانی که این سودا را در سر پرورانده اند در زیر خروارها خاک، خوراک مار و مور شده‌اند و ایران اسلامی هر سال قدرتمند تر از گذشته سرفراز و سربلند راه روشن خود را تا روئیت خورشید و ظهور دولت یار ادامه خواهد داد. ان شاءالله.

منبع خبر "خبرگزاری مهر" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.