«لبوبو» همان عروسکی است که جدا از مباحثی که در مورد آن مطرح است، گردش مالی چندمیلیاردی برای واردکنندگان و فروشندگان ایجاد کرد و فضای مجازی از جمله اینستاگرام به فروش آن رونق بیشتری داد و بازاری فراهم کرد که سود فوری، بر سلامت روان کودکان میچربید.
به گزارش ایرنا، عروسک و شخصیت کارتونی «لبوبو» به یکی از چهرههای پرمخاطب در میان کودکان تبدیل شده است. این عروسک محبوب در دنیای پاک کودکان، تنها یک اسباببازی ساده نیست بلکه آغاز تغییری آرام اما عمیق در رفتار کودکان است. اگر در گذشته کودک همبازی داشت و همه دغدغه وجودیاش خلاصه میشد به بازیهای کودکانه در کوچه و حیاط خانهها، اکنون ساعتها در گوشهای نشسته و با عروسکش حرف میزند و درددل میکند.
حضور پررنگ این شخصیت در شبکههای اجتماعی و اپلیکیشنهای کودک، نگرانیهایی را در میان روانشناسان کودک و والدین بهدنبال داشته است؛ عروسکی که گردش مالی آن در بازار غیررسمی اسباببازی، بنا به برآورد فعالان، به صدها میلیارد تومان در سال رسیده است. تبلیغات در شبکههای اجتماعی و ترفند نسخه محدود آن باعث شد؛ والدین برای خرید، حتی چند برابر قیمت واقعی هزینه کنند.
واردکنندگان از نیازی که خودشان با بازاریابی هیجانی ساختهاند، منابع مالی قابلتوجهی به دست میآورند؛ سودی که در هیچ ترازنامه شفاف رسمی دیده نمیشود این در حالی است که کارشناسان هشدار میدهند ادامه این روند، هم خانوادهها را در چرخه خریدهای بیپایان نگه میدارد و هم نسل آینده را به شهروندانی منزوی و کمتعامل تبدیل میکند.
این درحالی است که کارشناسان هشدار میدهند این همدم مصنوعی بهتدریج جایگزین تعاملات انسانی میشود و مهارتهای ارتباطی کودک را تضعیف میکند. گرچه لبوبو میتواند جنبههایی از سرگرمی و تخیل را برای کودکان فراهم کند، اما تماشای بیرویه آن ممکن است با پیامدهایی در حوزه رشد روانی و رفتاری همراه باشد. خیالپردازی افراطی، کاهش مهارتهای اجتماعی و حتی تغییر الگوهای خواب از پیامدهای وابستگی بیش از حد به این عروسک است.
برخی از والدین هم از خلقوخوی حساس و واکنشهای تند فرزندانشان هنگام جدا شدن از لبوبو گلایه دارند؛ نشانهای کوچک از فاصلهای بزرگ که میان کودک و دنیای واقعی افتاده است.
هرچند همزیستی کنترلشده کودک با این عروسک میتواند مزایایی هم داشته باشد از جمله ایجاد حس شادی و تخلیه هیجانی، تقویت تخیل و بازی نمایشی اما نگرانیهایی نیز در پی دارد. اگر کودک در معرض مستمر محتوای لبوبو قرار گیرد، رفتاری ناسالم را الگوبرداری میکند، گفتارهای لوسی که میتواند زمینه کاهش پایداری هیجانی و ناسازگاری اجتماعی کودک شود. از سوی دیگر استفاده مداوم از کلمات نادرست یا اصطلاحات کودکانه ممکن است در رشد زبانی کودک اختلال ایجاد کند.
بدتر از همه این آسیبها، کاهش تحمل ناکامی در کودکان است زیرا «لبوبو» در دنیایی بدون چالشهای واقعی زندگی میکند، بنابراین صبر و شکست برای کودک بیمعنا میشود.
لبوبو، با ظاهر دوستداشتنی و لبخندی به ظاهر آرام، به خلوت تنهایی هزاران کودک راه یافته است. این عروسک، جای همصحبتی با والدین، بازیهای جمعی و تجربههای واقعی را پر کرده؛ پشت این وابستگی، کمبود وقت والدین، فشارهای اقتصادی و فروپاشی آرام روابط خانوادگی نهفته است.
کودکان با لبوبو حرف میزنند اما صدایی از آن نمیآید. آنها عشق و اعتمادشان را به جسمی بیجان میسپارند، در حالی که دنیای بیرون هر روز برایشان غریبهتر میشود. این قصه، فقط قصه لبوبو نیست؛ داستان جامعهای است که جای گفتوگو را با خرید پر کرده است.
امروز دنیای کودکان را «لبوبو» پرکرده و فردا در بازار و تجارت محصولی دیگری در راه است که جای والدین، احساس و عواطف و هر آنچه نماد انسانیت است را میگیرد، آگاهی نیاز امروز بشر است و کودکان سرمایههای هر جامعه سالمی هستند؛ امروز را دریابیم که فردا دیر است.