این نویسنده و پژوهشگر ادبیات با ارائه تعریفی از «داستان دینی» گفت: این ژانر نه بازگویی تاریخ مذهب است و نه تکرار آموزههای دینی، بلکه خلق موقعیتهایی است که شخصیت در آنها بر اساس ایمان تصمیمی سرنوشتساز میگیرد، حتی اگر این تصمیم خلاف عرف و معیارهای زمینی به نظر برسد.
این نویسنده با مرور ویژگیهای بنیادین دین و داستان گفت: دین گزارههای مطلق، صریح و بیابهام دارد و هدفش هدایت مستقیم است، اما داستان از ابهام، چندصدایی، و طرح پرسش تغذیه میکند. به باور او، جمع ساده این دو کارآمد نیست و باید به شکل «ضرب» آنها اندیشید تا هرکدام هویت فکری خود را حفظ کرده و به اثر، روح تازهای دهند.
مستور تاکید کرد: صرف بازخوانی زندگی شخصیتهای دینی، روایت مناسک یا شرح آموزهها به تنهایی یک اثر را در ژانر دینی قرار نمیدهد. او افزود: حتی وجود مفاهیم فلسفه دین در یک داستان، بدون قرار دادن شخصیتها در موقعیت تصمیم بر پایه ایمان، هنوز آن را به داستان دینی تبدیل نمیکند.
این مترجم و داستاننویس با تعریف موقعیت بهعنوان لحظهای که شخصیت برای عملی یا ترک عملی آگاهانه تصمیم میگیرد گفت: اگر این تصمیم از دل ایمان برخیزد، همانجا داستان دینی خلق شده است. به عنوان نمونه، ماجرای ابراهیم و ذبح فرزند، نمونه کامل چنین موقعیتی است؛ عملی که ظاهرش خلاف اخلاق عرفی است، اما در منطق آسمان معنای دیگری دارد.
مستور با اشاره به آثار نویسندگانی چون تولستوی، داستایفسکی و سینگر، بر ضرورت شناخت نمونههای جهانی داستان دینی تاکیدتاکید کرد.
او گفت: پیش از ورود جدی به این ژانر در ایران، باید بدانیم دیگران در سراسر جهان چگونه این ترکیب حس و ایمان را تجربه کردهاند. این داستاننویس گفت: به جای شعار، موقعیت خلق کنید، لحظههایی که شخصیتها با پرسشهای بنیادین ایمان، معنای زندگی و نسبت انسان با خدا روبهرو شوند. همانجا دین و ادبیات با هم زندگی میکنند و نفس میکشند.