عطا نویدی: از روز گذشته موجی علیه همایون شجریان آغاز شده که گمان میرود بیش از آنکه بر مدار انصاف و روشنگری بچرخد، سعی در تخریب این چهره مهم موسیقی ایران دارد. همایون شجریان سالهاست از موسیقی ردیف دستگاهی که خاستگاهش بوده فاصله گرفته و با رفتن به سمت موسیقی مردمپسند (یا اصطلاحا پاپ سنتی) خود را از زیر سایه نام پدر بیرون آورده و شخصیتی مستقل برای خودش ساخته است. همین امر بارها و بارها انتقادات اهالی موسیقی جدی و آکادمیک را برانگیخته و زمینه این انتقاد را فراهم کرده است. اما همایون با کنسرتی که چندی پیش در یونسکو اجرا کرد و نیز انتشار آوازهایی از خودش نشان داد هنوز علاقه به ریشهها در وی زنده است و اتفاقا هرجا به فکر نوستالژیسازی برای مخاطب است، سراغ موسیقی ایرانی میرود. از این رو همایون از موسیقی ایرانی جدا نیست و همواره عضوی از این گعده است.
برگزاری کنسرت خیابانی برای همایون در راستای همان نگاه موسیقی مردمپسند است، اما گروهی که او را همراهی میکند و نیز رپرتواری که بخشی از قطعات آن را در نشست خبریاش ذکر کرده، نشان از اجرایی نزدیک به موسیقی ایرانی دارد که هم نوستالژیک است و هم سلیقهی عموم جامعه را درخود دارد. او با پشتوانهی شهرت «شجریان» و نیز جنس صدای کم نظیرش و نکاتی دیگر که مربوط به شخصیت و نجابت اوست میتواند مخاطبان زیادی را با خود همراه کند و شبی را رقم بزند که بیشک در تاریخ موسیقی ماندگار خواهد بود.
اما چند نکته که بیشتر حاصل سوءتفاهمهاست، امروز جمع زیادی را در فضای مجازی علیه فرزند محمدرضا شجریان شورانده تا جایی که پا از مدار ادب هم فراتر گذاشته شدهاست.
اسپانسر پای ثابت کنسرت رایگان
یکی از مواردی که بیش از هر چیز به آن اشاره میشود استفاده از اسپانسر در کنسرت رایگان است. ظاهرا این سوءتفاهم برای برخی پدید آمده است که کنسرت رایگان به منزلهی آن است که هیچ یک عوامل برای کارشان دستمزدی دریافت نمیکنند. این یک برداشت کاملا غلط از مفهوم کنسرت خیابانی رایگان است. کلمهی «رایگان» برای مردم است. یعنی مردم قرار نیست هزینهای بابت کنسرت پرداخت کنند و هزینهها از طریق یک اسپانسر پرداخت میشود. اینکه هنرمندی بتواند برای فعالیتهای هنریاش در راستای رفاه مردم اسپانسری را فراهم کند نهتنها نکنهی منفی نیست بلکه باید آن را ستود و امید داشت این حرکت روزبهروز بیشتر اتفاق بیفتد.
مجوز نهادهای امنیتی، لازمهی برگزاری رویدادهای عظیم
هر رویداد عظیمی اعم از راهپیماییهای سیاسی، تشییع جنازه یا آئین مذهبی که قرار باشد برای آن چند خیابان و میدان بسته شود قطعا نیاز به مجوز و تائیدیه از سوی نهادهای بالادستی امنیتی دارد. برای مثال کنسرت علیرضا قربانی که چندین شب در محوطهی ورزشگاه آزادی هر شب با ۸هزار مخاطب برگزار میشود با آن حجم از اتومبیل و ترافیک مگر میشود از بسیاری از نهادها مجوز نداشته باشد؟ اینکه هر اتفاق هنری یا هر کتاب و آلبوم موسیقی باید از طریق وزارت فرهنگ مجوزش صادر شود امر جدیدی نیست و باز برای مثال پروژهی ارزشمند استاد بزرگ موسیقی، حسین علیزاده با عنوان «دستگاههای موسیقی ایران» که سال گذشته با بازار عرضه شد مگر دارای مجوز وزارت فرهنگ نبود؟ پس چرا صدور مجوز از نهادهای امنیتی و هنری دستاویز تخریب همایون شجریان شده است؟
کنسرت برای مردم، از شعار تا واقعیت
همایون شجریان در نشست خبری خود چند بار از کلمهی «مردم» استفاده کرد. همین نیز در شبکههای اجتماعی نوعی بیان شده که او از این کلمه بهنفع خود یا حاکمیت سوءاستفاده میکند. اینکه نقش اصلی را در هر رویداد مردممحور، «مردم» ایفا میکنند امری واضح است. همایون شجریان در این کنسرت قرار است برای مردمی بخواند که با آنها رشد کرده. مردمی که وقتی پدرش از دنیا رفت. با اجتماع عظیم خود جلوی بیمارستان جم او او را در این اندوه همراهی کردند. مردمی که وجود ممانعتهای شدید از همه جای ایران تا «توس» رفتند و پیکر استاد شجریان را بدرقه کردند. مردمی که شجریانها از دههی چهل تا امروز و قریب یه ۶۰ سال با آنها زیستهاند و شجریان بخشی از هویت این مردم است.
همایون شجریان از معدود کسانی است که میتواند اینقدر صمیمانه از «مردم» سخن بگوید چرا که او در طول حیاتش مفهوم مردم را بیش از هرچیز حس کرده است.
موسیقی راهی برای همدلی ملی
«همدلی» نیز از آن کلماتی ست که در فضای مجازی دستمایهی تخریب همایون شجریان و کنسرت خیابانیاش شده. آیا مردمی که زیر سایه و ترس جنگی دوباره میخوابند. مردمی که زیر سایهی تحریمهای ظالمانهی جهانی زندگی میکنند. مردمی که شبانه روز از رسانههایی که دستوری جز تخریب روحیه مردم ندارند بمباران خبری میشوند، مردمی که در سختترین روزهای وطنشان زندگی میکنند؛ نیاز به همدلی ندارند؟ آیا تفرقه راه علاج وطن است یا همدلی؟
در این میان هیچ چیز جز موسیقی، این هنر معجزهگر نمیتواند برای مردم ایران همدلی بیافریند؛ و خوشبختانه نگاههایی که سالها به مخالفت با موسیقی میپرداختند نیز این موضوع را درک کردهاند.
کنسرت همایون شجریان زیر برج آزادی یکی از مهمترین اتفاقات تاریخ موسیقیاست. همایون پس از ۶۰ سال سابقه درخشان خانوادگی امروز خطشکن اولین کنسرت بزرگ خیابانی است. این فرصت هم برای شجریان و دوستدارانش و هم برای رقبایش غنیمت است؛ چرا که اگر این راه باز شود از این پس شاهد اتفاقات زیبایی خواهیم بود که سرآغازش شجریان است.
جمعه شب مردم ایران زیر برج آزادی که همیشه نماد همدلی مردم بوده با صدایی گرد هم میآیند که یادگار گوهر یگانهی هنر و فرهنگ این سرزمین است؛ محمدرضا شجریان که قرار است در پایان این کنسرت مردم به یادش «مرغ سحر» را بخوانند.
5959