به گزارش همشهری آنلاین، شایعه مرگ ترامپ با آن کبودیِ دستِ مرموز و سکوتِ رسانهای چند روزه ابزاری بود برای تبدیل بحرانهای واقعی به نمایشی پرهیاهو. کاهش محبوبیت در ایالتهای چرخشی، شکست طرح استقرار نیروهای فدرال در شیکاگو، و تنش با قضات درباره برکناری غیرقانونی مقامات، شکست در پرونده اتمام جنگ اوکراین و محکومیت در افکار عمومی در موضوع ادامه جنگ و جنایت صهیونیستها در غزه، همگی زیر سایه این «مرگِ جعلی» پنهان شدند.
ترامپ با مهارتی که از سالها تحریف واقعیت کسب کرده، رسانهها را واداشت تا بهجای پرداختن به شکست سیاستهایش، ساعتها درباره تصاویر قدیمی زمین گلف و زمانبندی عمدیِ حضورش گمانهزنی کنند.
از سوی دیگر بیانیه دیروز کاخ سفید تکرار سیاستهای فردمحورانه و قلدرمآبانه ترامپی بود. تلاش برای همراه سازی افکار عمومی در رابطه با پروندههای مختلف با شعار نجات آمریکا از سقوط و افول همزمان با انتقاد از سیاستها و رفتارهای رئیس جمهور پیشین آمریکا، بایدن و نهایتاً نمایش رسانهای از قدرت حکومت فدرال با ادعا در رابطه به حمله و توقیف یک قایق حمل مواد مخدر فنتالین و یا اعزام نیروهای فدرال به ایالت شیکاگو برای سرکوب اعتراضات و برقراری نظم و انضباط شهری همه و همه تمرکز زدایی از مشکلات و مسائل واقعی ایالات متحده به ویژه در حوزه سیاست خارجی افراط گرایانه ترامپ ارزیابی میشود.
همزمان، انتشار گزینشیِ ۳۳ هزار صفحه اسناد تکراری پرونده اپستین با تنها ۳٪ محتوای جدید، نشان دهنده شفافیت گزینشی دولت ترامپ است.
ترامپ که خود از متهمان و مظنونین اصلی این رسوایی محسوب میشود در این افشاگری هم نام خود و هم نام ۱۷ نفر از سناتورهای حامی خود را حذف کرده است تا همچنان واقعیتهای پرونده رسوایی بزرگ اپستین در هالهای از ابهام باشد.
طنزِ نهایی آنجاست که آمریکا با ادعای نجات جهان از «هرج ومرج» خود به صحنهای از کمدی سیاه تبدیل شده است. شایعه مرگ رئیسجمهور، حمله به قایقهای ونزوئلا، و استفاده از نیروهای نظامی بهعنوانِ ابزارِ پروپاگاندا، همگی نشاندهنده افولِ ابرقدرتی است که ادعا دارد میتواند مسائل و مشکلات بین المللی را حل و فصل کند. حال آنکه در رابطه با مشکلات و مسائل نظام داخلی خود ناتوان از حل کردن و یا حداقل دچار دوگانگیهای متعدد و مختلف است که با ساخت بحران ساختگی سعی در مدفون نگه داشتن حقایق و واقعیتها دارد.
بههرحال آنچه در این سناریو مرگ ساختگی دیدیم، استیصال و درماندگی مقامات کشوری بود که وقتی بحرانها را نتوانستند حلوفصل کنند، با ساخت بحرانهای ساختگی و جعلی، خوراک رسانهای با محتوای زرد و بی ارزشی تهیه کردند تا از این طریق بتوانند از بحرانهای واقعی فرار کنند.