به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نشریه Cancer Discovery، پژوهشگران مرکز سرطان کیمل جانز هاپکینز، مرکز لودویگ و بخش جراحی مغز و اعصاب دانشگاه جانز هاپکینز، آزمایشی چندآنالیتی ابداع کردهاند که با استفاده از نمونههای کوچک مایع مغزی-نخاعی (CSF)، قادر است سرطانهای مغزی را با دقت بالا شناسایی کند. این آزمایش ابزار جدید و امیدبخشی برای هدایت تصمیمگیریهای بالینی بیماران مبتلا به تومورهای مغزی ارائه میدهد.
این تحقیق نشان میدهد ترکیب چند نشانگر بیولوژیک از جمله DNA ناشی از تومور و الگوهای سلولهای ایمنی، نسبت به استفاده از هر نشانگر به تنهایی، برای تشخیص سرطانهای سیستم عصبی مرکزی مؤثرتر است.
دکتر چتان بتگودا، استاد و رئیس بخش جراحی مغز و اعصاب دانشگاه جانز هاپکینز و مدیر مرکز تحقیقات تومور مغزی رضا خطیب، میگوید: «این مطالعه نشان میدهد وقتی چندین آنالیت را با هم بررسی میکنیم، اطلاعات بسیار بیشتری به دست میآوریم. توانایی شناسایی سرطانها با دقت بالا و همچنین درک محیط ایمنی مغز میتواند پیشرفت مهمی در مراقبت از بیماران مبتلا به تومورهای مغزی باشد.»
برای ارزیابی رویکرد چندآنالیتی، محققان ۲۰۶ نمونه کوچک مایع مغزی-نخاعی را بررسی کردند، شامل نمونههای بیماران با گلیوماهای پرخطر، مدولوبلاستوما، متاستاز و لنفومهای سیستم عصبی مرکزی. آزمایش آنها با نام CSF-BAM (شامل توالی گیرندههای سلولهای B و T، آنیوپلوییدی و موتاسیون) انجام شد و تغییرات کروموزومی، جهشهای اختصاصی تومور و توالی گیرندههای سلولهای B و T را اندازهگیری کرد.
ترکیب این نشانگرها، سرطان مغز را با بیش از ۸۰ درصد حساسیت و ۱۰۰ درصد اختصاصیت در گروه اعتبارسنجی شناسایی کرد. اختصاصیت ۱۰۰ درصد بدین معناست که هیچ مورد مثبت کاذبی در افراد بدون سرطان گزارش نشد.
این مطالعه همچنین نشان داد که آزمایش قادر است جمعیتهای سلول ایمنی موجود در موارد سرطانی و غیرسرطانی را از هم تفکیک کند و اطلاعات زیستی اضافی ارائه دهد که میتواند در سناریوهای بالینی چالشبرانگیز مفید باشد. محققان میگویند توانایی دستهبندی سلولهای T و B در CSF، هم به شناسایی بیماری و هم به درک پاسخ ایمنی کمک میکند.
دکتر کریستوفر دوویل، یکی از نویسندگان ارشد مطالعه، گفت: «بسیاری از بیماران مبتلا به ضایعات مغزی مجبور به انجام روشهای تشخیصی تهاجمی برای تأیید سرطان هستند. ابزاری مانند این میتواند به ما کمک کند تصمیمات بهتری بگیریم که چه کسی واقعاً نیاز به نمونهبرداری دارد و چه کسی ندارد.»
محققان میگویند این آزمایش میتواند بهویژه در مواردی که تصویربرداری سنتی یا سیتولوژی تشخیصی نتیجه قطعی نمیدهد، یا زمانی که نمونهبرداری بافت خطرناک یا غیرممکن است، بسیار مفید باشد. رویکرد چندآنالیتی به پزشکان اجازه میدهد سرطان را بهتر شناسایی کنند و وضعیت بیماری را دقیقتر درک کنند و مراقبتهای شخصیسازیشدهتری برای بیماران ارائه دهند.