مصطفی کواکبیان، نماینده پیشین مجلس، پس از جنگ ۱۲ روزه در برنامهای تلویزیونی ادعاهای بحثبرانگیزی درباره کاترین شکدم مطرح کرد که فاقد مستندات معتبر بود. او حتی پس از احضار به دادسرا و درخواست ارائه مدارک، نتوانست اسناد قابلقبولی ارائه دهد و به تکرار ادعاهای خود ادامه داد. این اظهارات، که به گفته منتقدان در خوشبینانهترین حالت ناشی از سوءتفاهم یا رقابت سیاسی است، به جای هشدار درباره نفوذ، به شایعهای جنجالی تبدیل شده که فضای سیاسی و رسانهای کشور را ملتهب کرده است.
ماجرای کواکبیان و شکدم بهعنوان یک مطالعه موردی، نشاندهنده تأثیر نبود شفافیت اطلاعاتی در ایجاد بحرانهای رسانهای و سیاسی است. این ادعاها، با بهرهگیری از زمینههای فرهنگی و روانی حساس جامعه، به بدبینی سیستماتیک نسبت به اظهارات مقامات دامن زده و فضا را برای شایعات مشابه بازتر کرده است. شکل افشاگرانه این اظهارات، که فاقد پشتوانه مستند است، به جای هشدار، به یک «شایعه-افشاگری» ساختگی تبدیل شده و اعتماد عمومی را تضعیف کرده است.
عدم ارائه اسناد معتبر از سوی کواکبیان، قوه قضائیه را در برابر آزمونی مهم قرار داده است. آیا دستگاه قضایی با تشکیل پرونده و صدور کیفرخواست، رویهای برای مقابله با ادعاهای صحتسنجینشده ایجاد خواهد کرد یا از کنار این ماجرا خواهد گذشت؟ این پرونده میتواند نقطه عطفی در برخورد قانونی با اظهارات بیاساس باشد که با تکیه بر عناصر فرهنگی-روانی، اثرات اجتماعی مخربی به دنبال دارند.