به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ مرز خسروی حال و هوای دیگری داشت. دهها مرد با صورتهای لاغر، اما پر صلابت و با چشمهایی پر از شور و شوق منتظر ورود به کشور بودند.
دوسال بعد از پایان جنگ تحمیلی بلاخره صدام بعد از نامه نگاریهای زیاد با هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران قبول کرد که اسرا را آزاد کند.
هاشمی رفسنجانی در خاطراتش در این باره مینویسد:
پیکی از سوی مرحوم یاسر عرفات با نامه دیکتاتور عراق رسید. نامهای که تداوم تبادل آن منجر به آزادی آزادگان شد مکاتبات حساس و کارگشای اینجانب با صدام دیکتاتور بغداد در فضا و شرایطی خاص از بیم و امید شکل گرفت که نهایتاً به آزادی آزادگان انجامید. ظرافت سیاسی ایجاب میکرد که طی نامهها که مجموعاً ۱۲ نامه مبادله شد، شأن و جایگاه ملت ایران حفظ شود و از سوی دیگر دشمن بیمنطق را کما فیالسابق به کارهای غیرمنطقیتر نکشاند.
نامهها میآمد و میرفت تا در تاریخ ۲۳/۵/۶۹ آخرین نامه صدام آمد که نوشته بود: «مبادله فوری و همهجانبه اسرای جنگ به هر تعدادی که در عراق و ایران در اسارت به سر میبرند» و جالبتر اینکه در ادامه نوشت: «با این تصمیم ما دیگر همه چیز روشن شده و بدین ترتیب همه آنچه را که میخواستید و بر آن تکیه میکردید، تحقق مییابد.»
صدام برای اولین بار- به ما- راست گفت، ایران به آنچه که میخواست رسیده بود و من در جواب او نوشتم: «اعلام پذیرش مجدد معاهده ۱۹۷۵ الجزایر از سوی شما راه اجرای قطعنامه و حل اختلافات را هموار ساخت» و از او خواستم که «آزادی اسرا با آهنگ و سرعت هرچه بیشتر ادامه یابد و تکمیل گردد.»
و به این ترتیب آزادگان دربند پس از سالها دوری از وطن و تحمل درد و شکنجه جسمی و روحی، قدم بر خاک میهن اسلامی گذاشتند آزادگانی که سالها مفقود الاثر بودند و حتی گاهی خبر شهادتشان به خانواده رسیده بود.
تعدادی از آنها هم انتظار بازگشت نداشتند، زیرا صدام حسین از اعلام اسامی همه اسرای ایرانی به صلیب سرخ خودداری کرده بود و در ایران بعنوان مفقود الاثر اعلام شده بودند.
در طول ۸ سال جنگ تحمیلی حدود ۴۰ هزار نفر از رزمندگان و برخی از پزشکان و امداد گران در خط مقدم، اسیر شدند که فقط ۲۵ هزار نفرشان در کمیته بینالمللی صلیبسرخ ثبت نام شده بودند.
دشمن بعثی به علت شاخص بودن این افراد که برخی خلبان بودند یا مسوولیت لشکری یا کشوری داشتند هویت آنها را مخفی کرده بود مثل مهندس محمد جواد تندگویان، وزیر نفت ایران، که مانند بسیاری دیگر از رزمندگان اسیر، در اردوگاههایی خاص و در شرایط بسیار سخت نگه داری میشد.
مهندس محمدجواد تندگویان ۹ آبان ۱۳۵۹ اسیر شد و ارتش عراق این خبر را تایید، اما سپس انکار کرد و به این ترتیب او را ۱۱ سال تحت شکنجه و در حبس انفرادی قرار داد و در نهایت ۲۶ آذر ۱۳۷۰ پیکر بی جان وی را به ایران تحویل داد.
شهید حسین لشکری، عبدالمجید فنودی، محمدابراهیم باباجانی و محمود محمودی از جمله همین اسرای مفقود الاثر بودند.
این در حالی بود که ایران نام و مشخصات همه حدود ۷۰ هزار اسیر عراقی را که در اختیار داشت به صلیب سرخ اعلام کرد و در همه این سالها برای آنها امکاناتی فراتر از حقوق بین المللی بلکه حقوق اسلامی اسیر را فراهم کرد.
امکان استفاده از روزنامههای روز کشور، داشتن تلویزیون وکتاب و حتی دیدار با خانواده هایشان را برایشان فراهم کرد، حتی برای تعدادی از آنها که بی سواد بودند ترتیب با سواد آموزی را داد.
شاید همین برخوردهای اسلامی و انسان دوستانه با اسرای عراقی بود که دو سال پس از پایان جنگ، وقتی امکان تبادل اسرا برقرار شد ۱۰ هزار و ۶۳۴ نفر از آنها به ایران پناهنده شدند و گروهی هم به رزمندگان اسلام پیوستند و به عنوان احرار بعد از مدتی از کمپ اسرا بیرون آمدند و به زندگی در شهرهای ایران ادامه دادند و مابقی اسرا هم که در تبادل اسرا به کشورشان بازگشتند سفیرانی شدند برای رساندن پیام جمهوری اسلامی ایران که دو ملت عراق و ایران دوست و برادر هستند.
در نهایت، از ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ تا ماهها بعد از آن، در ۱۰۳ مرحله، ۵۵،۴۳۸ نفر از اسرای عراقی و در ۷۰ مرحله، ۳۹،۴۱۷ نفر از اسرای ایرانی مبادله شدند. متأسفانه، ۵۷۴ نفر از اسرای ایرانی در طول دوره اسارت خود به شهادت رسیدند.
نویسنده و پژوهشگر: طیبه السادات حسینی