حلول بیانیه نهضت آزادی و نامه «جام زهر» در تسلیم‌نامه جبهه اصلاحات/ چشم لوچی که واقعیت جامعه ایران را نمی‌بیند

همشهری آنلاین یکشنبه 26 مرداد 1404 - 23:23
بیانیه اخیر «جبهه اصلاحات ایران» چیزی جز تکرار القائات شبه‌روشنفکری نیست که ایران را سراسر سیاه و در آستانه فروپاشی می‌داند. پس از تجربه جنگ ۱۲ روزه، با قدرت تمام می‌توان گفت که جامعه ایرانی از چنین تسلیم‌نامه‌هایی عبور کرده است.

به گزارش همشهری آنلاین؛ «جبهه اصلاحات ایران» اخیراً بیانیه‌ای رسمی در تحلیل شرایط داخلی و خارجی کشور پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه منتشر کرده که فحوای آن، مخاطب را به یاد نامه موسوم به «جام زهر» در سال ۸۱ می‌اندازد.

نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس ششم در نامه موسوم به «جام زهر»، از رهبر انقلاب خواسته بودند پیش از حمله آمریکا به ایران(پس از اشغال افغانستان و عراق) گزینه تسلیم را قبول نمایند.

اما بیانیه اخیر اصلاح‌طلبان، واجد برخی نقاط مبهم است که آن را شایسته نقد میسازد. اولین نقطه مبهم و قابل نقد بیانیه جبهه اصلاحات، اتهام‌زنی به سیاست داخلی و خارجی نظام و متخاصمانه و ناامیدانه تصویر کردن آن است. جایی از این بیانیه ادعا میشود: «این جنگ... روشن کرد که تداوم این مسیر، بدون بازسازی اعتماد ملی و گشودن باب تعامل سازنده با جهان، هزینه‌های انسانی، مالی و روانی بسیاری بر ملت تحمیل خواهد کرد».

چه کسی میز مذاکره را به هم زد؛ ایران یا آمریکا؟

جبهه اصلاحات ایران متعاقباً سه راه پیش‌روی حاکمیت برای مواجهه با شرایط داخلی و خارجی قرار میدهد؛ «تداوم وضع موجود با آتش‌بسی شکننده و آینده‌ای مبهم»، «تکرار الگوی ۲۲ سال گذشته؛ مذاکره تاکتیکی برای خرید زمان» و «انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج ‌کشور».

روشن است که منظور نظر جبهه اصلاحات ایران، گزینه سوم یعنی به زعم اینان «انتخاب شجاعانه آشتی ملی و ترک تخاصم در داخل و خارج ‌کشور» است. اما باید از اصلاح‌طلبان تدوین‌کننده این بیانیه پرسید که مراد ایشان از ترک تخاصم جمهوری اسلامی ایران با داخل و خارج چیست؟ آیا جز این است که حمله نظامی صهیونیست‌ها به ایران (با چراغ سبز دولت آمریکا) در میانه مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا انجام شد و عملاً ثابت کرد واشنگتن ابزار دیپلماسی را پوششی برای ماجراجویی‌های نتانیاهو قرار داده بود.

دلیل حمله اسرائیل به ایران، نه به خاطر تخاصم‌جویی حاکمیت با نظام بین‌الملل بلکه به خاطر توسعه‌طلبی ذاتی اسرائیل برای تحقق ایده کذایی «اسرائیل بزرگ» و حمایت تاریخی آمریکا از این ایده بود. اصلاح‌طلبان به دلیل وامداری معرفتی به اصول اندیشه‌ای غربی، جرات اذعان به چنین بدیهیاتی را ندارند و با چشم‌پوشی بر نیرنگ و فریب آمریکایی‌ها، سعی دارند مزورانه نظام را مقصر آنچه رخ داده، جلوه می‌دهند.

مردم با اهانت‌کنندگان به عاشورای حسینی آشتی نمی‌کنند

همانطور که آمد، جبهه اصلاحات در بیانیه خود علاوه بر رفع تخاصم در سیاست خارجی، مدعی لزوم برقراری آشتی در سیاست داخلی نیز شده است. ایده‌ای که سالها پیش خاتمی، در میانه دهه نود شمسی آن را مطرح کرد و موجی از واکنش‌های انتقادی را برانگیخت.

رهبر انقلاب، ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ در دیدار جمعی از مردم، با بی‌معنی دانستن عبارت «آشتی ملی» تصریح کردند: «مگر مردم با هم قهر هستند که بخواهند آشتی کنند؟ قهری وجود ندارد، البته مردم ما با کسانی که در سال ۸۸ به روز عاشورای حسینی اهانت کردند و با قساوت و لودگی و بی‌حیایی، جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر هستند و با آنها آشتی هم نمی‌کنند».

با خواندن بخش‌های دیگری از بیانیه اعضای جبهه اصلاحات، می‌توان مراد اینان از آشتی ملی و رفع تخاصم نظام در داخل را متوجه شد. این بیانیه ذیل عنوان «نقشه راه فوری و عملیاتی برای انجام اصلاحات ساختاری» خواستار «برداشتن حصر مهندس میرحسین موسوی و دکتر زهرا رهنورد و رفع محدودیت‌های سیاسی سیدمحمد خاتمی» شد.

بر این بخش از بیانیه چند نقد وارد است. اولاً چرا و با چه استدلالی باید «اصلاحات ساختاری» را به رفع موانع از افرادی تقلیل داد که جز حاشیه‌آفرینی برای کشور، هنر دیگری در چنته ندارند. آیا مفهوم «اصلاحات ساختاری» آنقدر بیچاره و دم‌دستی شده که باید سطح رفیع آن را به رفع محدودیت از مشتی بازنده سیاسی تنزل داد؟

ثانیاً چرا اساساً باید از آنها که از نظام عبور کرده‌اند و عملاً خواستار برقراری «مجلس موسسان» برای به رای‌نهادن قانون اساسی جدید شده‌اند، رفع محدودیت(اگر قبول کنیم واقعاً محدودیتی وجود دارد) صورت بگیرد. در کدام نظام سیاسی موسوم به لیبرال-دموکرات که اصلاح‌طلبان آن را بر سر می‌نهند، به نیروهایی که برانداز هستند، اجازه تنفس سیاسی داده می‌شود؟ مطلقاً هیچ نظامی.

شما ناامید هستید نه مردم

جبهه اصلاحات ایران در بخش دیگری از بیانیه خود، مدعی ناامیدی مردم ایران شده است. این بیانیه مدعی می‌شود: «امروز، روان جمعی ایرانیان زخمی است و سایه ناامیدی و اضطراب، هم‌چنان بر زندگی روزمره مردم سنگینی می‌کند».

جامعه‌شناسان نزدیک به جریان اصلاحات، سالهای طولانی، مدعی فروپاشی انسجام اجتماعی در ایران بودند. اساساً استفاده از لفظ «فروپاشی» به یک جور تفاخر تحلیلی در میان این گروه از جامعه شناسان تبدیل شده بود و هر که جامعه ایرانی را بدبخت‌تر، منزوی‌تر و متلاشی‌تر می‌دید و می‌دانست، تو گویی بر صدرِ هم‌نوعان می‌نشست و سواد نداشته‌اش را بر سر دیگران می‌کوبید.

انسجام اجتماعی بالای مردم ایران در جریان جنگ تحمیلی ۱۲روزه، بر همگان ثابت کرد که جامعه ایرانی، به خلاف سال‌ها مغزشویی و القائات محافل روشنفکرنما، پویا، رشید و بالغ است و در بزنگاه‌ها با درک نیات پلید دشمنان، اختلافاتش را کنار می‌نهد و پای ایران می‌ماند.

در امتداد بیانیه سال ۶۹ و نامه سال ۸۱

همان‌طور که در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، بیانیه اخیر «جبهه اصلاحات ایران» در امتداد نامه «جام زهر» نمایندگان مجلس ششم به رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۱ و حتی بیانیه نهضت آزادی در سال ۱۳۶۹ است.

رهبر انقلاب چند سال قبل در یک سخنرانی با اشاره به این دو نامه فرمودند: «بعد از رحلت امام خمینی(ره) در سال ۶۹ یک اعلامیه‌ای دادند بعضی از موجهین... که نظام در لبه‌ی پرتگاه است... یک عده از نمایندگان مجلس نامه نوشتند به بنده، یک نامه‌ واقعاً غیر منصفانه‌ای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سوال‌هایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید می‌دادند چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود، باید آن‌ها جواب می‌دادند، از من سوال کرده بودند. آن وقت آن نامه مضمونش این بود که خلاصه باید تسلیم بشوید و الّا کارتان تمام است... تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان‌شاءاللّه باز هم خواهیم ایستاد».

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.